سردار قالیباف، دل نمیکَنَد
روزنامه بهار , 1 مرداد 1396 ساعت 13:21
محمد توکلی
دو ماه از اعلام نتایج انتخابات گذشته است اما در سر برخی هنوز حال و هوای انتخابات است. بیانیه انتخاباتی میدهند و با همان لحن ناشی از رقابتهای انتخاباتی بر رقیب میتازند، دولت مستقر را که به هزار و یک دلیل سکوت را به سخنترجیح داده است به حاشیهسازی متهم میکنند و همچنان خود را نمایندهای از سوی مردم در راه اعتراض به دولت میپندارند.پس از ملاقاتهای پر حرف و حدیث ابراهیم رئیسی با مسئولان و مقاماتی که نقطه اشتراکشان مخالفت با روحانی بوده است وتبدیل آستان قدس رضوی به میعادگاه مخالفان منتخب مردم، این بار شاهد صدور بیانیهای شبه انتخاباتی از سوی شهردار تهران هستیم.شهرداری که تا چند روز دیگر باید از «بهشت» خداحافظی کرده و شاید در صورت صحت شنیده به یک کرسی در مجمع تشخیص مصلحت نظام مجبور باشد اکتفا کند.
قالیباف که تمام توان خود را برای پیروزی در انتخابات96 به میدان آورده بود به دلیل بداخلاقی هایش به جای آن که با افزایش محبوبیت روبرو شود شاهد افت مقبولیت اجتماعی اش بود. جامعه را شقه شقه کرد و از 96 درصد مورد ظلم واقع شده و 4 درصد «زالو صفت» سخن گفت و در مناظره سوم روی احمدی نژاد را در بی اخلاقی کردن سفید کرد و با توهین به رئیس جمهور و معاون اول دولت اعتدال آنها را به فساد و رانت خواری متهم کرد. حال امروز، او هم از رقیب پیروزش عصبانی است و هم از یاران اصولگرایش که باعث حذف و انصرافش از کارزار انتخابات شدند. در بیانیه اخیر «سردار» شاهد آن هستیم که او در تلاش است به شکل همزمان هم رقیبش را که رای اکثریت را به دست آورده است بنوازد و هم از دوستان اصولگرایش گله کند. تعبیر «نو اصولگرایی» مطرح شده در بیانیه قالیباف، تعبیر تازهای نیست و بسیاری در این سالها که اصولگرایان بی رهبر و بیاستراتژی شدهاند به سودای نشستن بر صدر این جریان سیاسی از چنین تعبیر یا موارد مشابه آن استفاده کرده اند.
در بیانیه قالیباف میتوان نوعی رقابت با ابراهیم رئیسی دیگر نامزد ناکام انتخابات ریاست جمهوری اخیر را هم یافت. او میخواهد پس از فراغت از شهرداری تهران همچنان نامش در سپهر سیاسی کشور باشد و از به یکباره کنار گذاشته شدن واهمه دارد و ظاهرا نمیخواهد از سیاست برای مدت کوتاهی دل بکَنَد و نفسی بکشد و با بررسی اقدامات و اظهاراتش به اصلاح آنها دست بزند. از همین رو چند روز مانده به پایان دوران حضورش در شهرداری به یکباره دست به قلم شده و از «نو اصولگرایی» سخن میگوید.
چنین تلاش هایی را میتوان تلاشهای ناکام نام نهاد. اصولگرایان بیشتر از آن که نیازمند بازتعریف مبانی و یا نامگذاریهای تازه باشند نیازمند بازگرداندن بزرگان خود به عرصه تصمیم گیری اند. امثال قالیباف و رئیسی که به جای همکاری با جریان مقابل برای حل مشکلات اساسی کشور به دنبال تخریب رقیب و حذف اوهستند در نهایت عاقبتی جز ناکامی نخواهند داشت. کوتاه سخن آن که جریان اصولگرایی کشور آن گاه به به سامان خواهد رسید که جریان مقابلش را در رقابتهای انتخاباتی به جای آن که جریان باطل و ضد انقلاب بخواند یک رقیب سیاسی درون نظام تعریف کند و پس از شکست در دورههای گوناگون انتخابات هم به جای سنگاندازی در مسیر منتخب مردم به کمک و یاری واقعی دولت اکثریت بشتابد.اصولگرایان بیش و پیش از هر کاری باید خود را به مردم حاضر در متن جامعه نزدیک کنند و از برج عاج نشینی دست بردارند. خواستههای مردم شفاف و روشن است و برای شنیدن آن نیاز به دقت چندانی نیست، فقط کافی است از کلیشههای رایج دست برداشته و گوشمان را به آنها بسپاریم. مردم چیز زیادی نمیخواهند.
کد مطلب: 133947