روزنامه بهار: زمان زیادی تا معرفی کابینه باقی نمانده است و رایزنیها با رییس جمهور برای برگزیدن کابینهای کارآمد ادامه دارد. حامیان اصلاح طلب روحانی به دنبال دولتی اصلاح طلبند، اصولگرایان تندرو فهرست خطوط قرمزشان را برای روحانی ارسال کرده اند، معتدلین جریان اصولگرایی به دنبال حضور در کابینهاند و روحانی مانند همیشه به حرف همه گوش میدهد و در نهایت در سکوت کار خودش را میکند!در این بین خبرها درباره کابینه کاملا ضد و نقیض است، برخی رنگ کابینه را بنفش میدانند و معتقدند یاران اعتدالی روحانی که حلقه اول او را تشکیل میدهند بیشتر از دولت اعتدال در دوره اول تصمیم گیر خواهند بود، گروهی بر این عقیدهاند که با کابینهای سبزتر مواجه خواهیم شد و به واسطه غلبه جریان میانهرو در مجلس دهم نسبت به مجلس گذشته شاهد معرفی وزرای اصلاح طلب خواهیم بود، گروهی نیز نگاهی بدبینانه داشته و بر این عقیدهاند که رئیسجمهور روحانی حتی امروز که محبوب است و نه در انتخابی از سر ناچاری هم انتخاب هایی اصولگرا پسند را در دستور کار خود قرار میدهد.
درباره اینکه کدام یک از این چند پیش بینی در واقعیت محقق میشود نمیتوان چندان سخنی گفت زیرا برای تایید هرکدام از این پیش بینیها شواهد و قرائنی وجود دارد اما میتوان این نکته را با احتمالی نزدیک به صد در صد بیان داشت که اکثریت مجلس دهم بر خلاف مجلس گذشته دیگر به دلایل واهی سیاسی وزرای پیشنهادی را رد نخواهد کرد و میتوان گفت روحانی از این بابت خیالی آسوده خواهد داشت. مجلسیان میانه رو نشان دادهاند که گوششان بدهکار اتهام زنیهای مرسوم به بهانه هایی همچون وقایع88 نیست و افراد کارآمد را به چنین بهانه هایی از گردونه مدیریت کشور حذف نخواهند کرد.
از همین رو این انتظار وجود دارد که به همان میزان که مجلس تغییر کرده است و با همه محدودیتهای موجود سمت و سوی اصلاح طلبی به خود گرفته است دولت نیز به چنین رنگی در بیاید. با وجود تمام این گمانه زنیها چه آن دسته از پیش بینی هایی که خوشبینانه از سبز شدن کابینه سخن میگویند و چه آنان که نگاهی بدبینانه داشته و بر این عقیدهاند که با توجه به مشی و روش حسن روحانی در همه این سالها نباید امید واهی داشت در انتظار چینش معجزه آسای کابینهای همراستا با رای 24 میلیونی
رئیس جمهور منتخب بود حضور برخی افراد و خداحافظی با بعضی دیگر را میتوان از بدیهیات چینش کابینه دوازدهم دانست که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. علت پرداختن به چنین موضوعی و یادآوری این بدیهیات، برخی اخبار ناخوشایند از احتمال عدم رعایت این بدیهیات است.
1ـ حضور محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه کشورمان در دولت دوازدهم یکی از این بدیهیات است. در شرایط پیچیده امروز در منطقه خاورمیانه که بیش از سلاح، به مذاکره و دیپلماسی نیازمندیم و همینطور پیچیدگیهای به وجود آمده در موضوع برجام که البته از قبل نیز قابل پیش بینی بود و بسیاری از دلسوزان از جمله وزیر امور خارجه و رییس جمهور درباره بروز چنین مواردی تذکر و هشدار داده بودند حضور دیپلمات کارکشتهای همچون او که در کارنامه چهار ساله اش در دوره اول دولت اعتدال حل و فصل پروندهای پیچیده همچون پرونده هستهای و از میان برداشتن تحریمهای اثر گذار بر معیشت مردم را دارد امری بدیهی است و عدم حضور او در کابینه دوازدهم بیشتر شبیه یک شوخی است. بی تمایلی ظریف به واسطه ناجوانمردیهای صورت گرفته از سوی تندروها در چهار سال اخیر قابل درک است اما یکی از مصداقهای واقعی «احساس تکلیف» دقیقا همین جاست و انتظار میرود نه ظریف در نیمه راه خداحافظی کند و نه روحانی تحت تاثیر برخی فشارها به انتخاب افراد دیگری دست بزند.
2ـ از خدمات ملموس دولت یازدهم که اکثریت قریب به اتفاق مردم آن را در زندگی روزمره خود احساس کردهاند «طرح تحول سلامت» بوده است. طرحی که بر اساس آن میزان پرداخت از جیب مردم در حوزه بهداشت و درمان به شکل ملموسی کاهش یافته است. این که چنین طرحی تنها به وزارت بهداشت مرتبط نیست و بسیاری از اجزای دولت از سازمان برنامه و بودجه تا وزارت رفاه و. . . درگیر آن بودهاند و مهمتر از همه اینها شخص رییس جمهور روحانی در تداوم اجرای آن نقشی اساسی داشته است واقعیتی غیرقابل انکار است اما نمیتوان از این نکته هم به سادگی عبور کرد که همین منابع مالی در صورت قرار گرفتن در دست مدیری با عدم کفایت لازم میتوانست به هدر رفت منابع و هزینههای نابجا منجر شود. قاضی زاده هاشمی و روحانی هر کدام به شکلی برای عدم تدوام این تیم مدیریتی در وزارت بهداشت تحت فشار هستند و عدهای از سیاسیون از هر دو سوی سپهر سیاست در ایران به دنبال راهی برای تغییر وزیر بهداشت اند. یکی از بدیهیات در چینش کابینه دوازدهم میبایست ایستادن در برابر چنین فشارهایی و ادامه مسیر با همین تیم مدیریتی که فارغ از سوگیریهای سیاسی گرد هم آمدهاند باشد.
3ـ شاید کمتر کسی تصور آن را داشت که ایران اندکی پس از توافق هستهای به جایگاه قبلی اش در بازار نفت بازگردد. همانطور که کمتر کسی انتظار داشت مسوولان وزارت نفت بتوانند در اوپک بر خلاف خواست برخی کشورها اجماعی را به سود کشورمان ایجاد کرده تا ایران از محدودیت ایجاد شده برای صادرات نفت استثنا شود. اهمیت قراردادهای نفتی مانند آن چه اخیرا امضا شد و به قرارداد توتال مشهور شده است هم بر کسی پوشیده نیست. واقعیت آن است که همه این موارد به نوعی به کارآمدی وزیر با تجربه نفت کشورمان بازمی گردد. بیژن زنگنه نشان داده است که هر گاه در صنعت نفت حضور دارد تغییرات ملموسی را در این حوزه ایجاد میکند. از همین رو به نظر میآید که کارنامه زنگنه به قدرکافی پربار و قابل دفاع باشد که حضور او در دولت دوازدهم جز بدیهیات باشد.
4ـ وزیر بی حاشیه، ساکت و در عین حال فعال دولت دوازدهم بی گمان وزیر کشاورزی بوده است. وزیری که در کارنامه اش در دولت اصلاحات سابقه خودکفایی در محصول استراتژیک گندم را داشت و امروز بار دیگر با مدیریت موفقش توانسته شرایط کشاورزی کشور را از وضعیتی باتراز تجاری به مقدار منفی هشت میلیارد دلار در طول چهار سال بهتراز تجاری به مقدار منفی سه میلیارد دلار برساند که این امر یک گام بسیار مهم و حیاتی در تامین امنیت غذایی است. تبدیل وضعیتی که در آن شش تن گندم وارد میکردیم به شرایطی که در آن امکان صادرات گندم برایمان فراهم شده است از دیگر نقاط قوت قابل ذکر کارنامه کاری حجتی است. این کارنامه کاری باعث میشود تا حضور محمود حجتی در کابینه دوازدهم را یکی از بدیهیات چینش کابینه بدانیم.
5ـ بسیار بعید است که کسی انتخابات96 را پیگیری کرده باشد و متوجه نقش پررنگ جوانان، زنان و جامعه دانشگاهی اعم از دانشجویان و اساتید در پیروزی حسن روحانی نشده باشد. یکی از دلایل این حمایت پررنگ، انتظار و امید این اقشار جامعه به تغییر شرایط در دانشگاهها و حوزه فرهنگی – اجتماعی بوده است. از همین رو میتوان یکی دیگر از بدیهیات در چینش کابینه دوازدهم را توجه رییس جمهور روحانی به این امر مهم دانست. این موضوع امری روشن است که پس از کنار گذاشتن فرجی دانا از وزارت علوم، وضعیت دانشگاهها در شرایط مطلوبی قرار ندارد و آن چه در این حوزه در جریان است با وعدههای رییس جمهور فرسنگها فاصله دارد. اوضاع در بخشهای فرهنگی هم چندان جالب نیست و مسوولان وزارت ارشاد در بیشتر مواقع با مواضعی انفعالی در برابر زیاده خواهان در این چهار سال از برنامههای اعلامی روحانی عدول کرده اند، در نتیجه میتوان وجه سلبی بدیهیات کابینه را تغییر در این حوزهها عنوان کرد.