میگل هشترودی- روزنامه بهار
موضوع اشتغال سر فصل بزرگترین چالشهای امروزی است. قشرعظیمی از جوانان جامعه بیکار هستند و این موضوع مشکلی است که دهههای مکرر گریبان گیر کشور ما شده است. اما آنچه بیش از هر چیزی تعیین کننده ضعف مدیریت یک جامعه است تبعیض اجتماعی و شغلی است.بررسیها نشان میدهد که تبعیض اجتماعی و شغلی، اشتغال در مشاغل سطح پایین و دستمزد کم از مواردی است که این روزها به وفور دیده میشود و از آن گذشته قشرهای آسیبپذیری مثل زنان، مهاجران و معلولین در این وانفسا بیش از پیش آسیب میبینند. از همه اقشار نامبرده آسیب پذیرتر معلولین هستند که تبعیضها باعث میشود احساس بیکفایتی، وابستگی و همچنین عدم اطمینان به آینده در آنها بیشتر شکل بگیرد.
تعریف معلول
معلول به کسی گفته میشود که بر اثر نقص جسمی یا ذهنی، اختلال قابل توجهی به طور مستمر بر سلامت و کارآیی عمومی، و یا در شئون اجتماعی، اقتصادی و حرفهای او به وجود آید، به طوری که این اختلال، از استقلال فردی، اجتماعی و اقتصادی وی بکاهد. این گروه، شامل ناشنوا، نابینا، و معلول جسمی، حرکتی و ذهنی میباشد. به طور کلی افراد نابینا با مشکلات اقتصادی بسیاری به دلیل بیکاری و عدم اشتغال مواجه هستند. که در این میان زنان نابینا نسبت به مردان مشکل بیشتری دارند.
اشتغال معلولین
اشتغال لازمه زندگی بشر است. زیرا دوام و بقای جامعه و زندگی هر فرد مستلزم کار و فعالیت است. اشتغال علاوه بر تأمین معاش، احترام، اعتمادبه نفس، سلامت وتقویت روحیه ایجاد میکند. اما اشتغال در زندگی فرد معلول نقشی بیش از اینها ایفا مینماید. او را قادر میسازد که احساس سربلندی و قابلیت نماید و این حس را در وی به وجود میآوردکه او هم فرد مستقلی است، لذا هنگامی که آینده شغلی وی مورد تهدید قرار میگیرد، بیش از دیگر اعضای جامعه دچار آسیب روحی و گاهاً جسمی میشود و پیامدهای نامطلوبی، نه تنها برای خود، بلکه برای خانواده و اجتماعش نیز به وجود خواهد آمد. از بین عوارضی که در این مرحله از زندگی فرد معلول بروز میکند؛ از دست دادن درآمد، مهارت آموخته شده، کاهش شأن اجتماعی و سقوط به مرحله وابستگی از موارد بارز به شمار میآیند. از این رو امر اشتغال معلولین یکی از برنامههای اصلی و سیاستهای اجتماعی و رفاهی دولتها به شمار میرود و اهمیت اثرات اجرای موفقیت آمیز آن در همه بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی امری بدیهی به نظر میرسد.
موانع موجود در زمینه اشتغال معلولین
نگرش و طرز تلقی جامعه نسبت به تواناییهای معلولین، مترادف دانستن معلولیت با ناتوانی، نگرش غالب در جوامع انسانی است و سابقهای طولانی دارد. این نگرش، علی رغم پیشرفت و توسعه ارتباطات، جهانبینیها و شیوه ارزشیابی امور اجتماعی و انسانی، هنوز به شکلی جدی و غیر قابل انکار بر جوامع حاکم است، حتی در تفکر برخی از معلولین، معلولیت پدیدهای است که ناتوانی را به ذهن متبادر میکند. حاصل این طرز تفکر، پذیرش ناتوانی معلولین از سوی جامعه است و در نهایت، روابطی استوار برترحم و دلسوزی نسبت به ناتوانی معلول از یک سو و پذیرش اینترحم از طریق دریافت کمکهای پراکنده و غیر سودمند از سوی دیگر بین جامعه و معلول برقرار میشود. به اینترتیب، اشتغال معلولین، از این نگرش آسیب میبیند و با مانعی اساسی در کارکرد خود مواجه میگردد. کمبود آگاهی یا شناخت غلط کارفرمایان و مدیران از کارآیی معلولین، اختلالات ناشی از معلولیت، اغلب موجب این تصور میشود که معلولین قادر نیستند بسیاری از امور را مشابه دیگران انجام دهند و اگر یک کار فرما گامی در جهت اشتغال معلولین بردارد، بیشتر متأثر از دلسوزی و انگیزههای عاطفی است نه مبتنی بر آگاهی و شناخت از معلولیت. همچنین تعدادی از کارفرمایان، برای اطمینان از ایمنی فضای کاری،ترجیح میدهند تا جایی که مقدور است از استخدام و به کارگماری معلولین، حتی در شرایطی که مهارت و کارآیی بیشتری نسبت به افراد غیر معلول داشته باشند، اجتناب کنند. زیرا عقیده دارند معلولین در شمار کسانی قرار دارند که آسیب پذیری بیشتری در برابر حوادث و خطرات ناشی از کار دارند.
معلولین استخدام نمیشوند
آمارها نشان میدهد که در بسیاری از مواقع در آگهیهای استخدام از پذیرش معلولین خودداری میکنند. به عنوان مثال در تیر ماه سال جاری آموزش و پرورش به نوعی اعلام کرد که معلم معلول استخدام نمیکند. آزمون استخدامی آموزش و پرورش شهریور ماه امسال برگزار میشود. در دفترچه استخدامی آموزش و پرورش سلامت جسمانی، روانی و توانایی حسن انجام وظایف محوله برای استخدام، ضروری عنوان شده. حالا بد نیست شرایط دقیق ذکر شده برای استخدام را بدانید. نه شرط تحصیلی و توانایی و دانش که شروطی برای سلامت. شرایطی که خیلی از آدمها را برای استخدام و کاریابی در سیستم آموزشی کشور از اساس محروم میکند. قد و وزن مناسب در بند اول شرایط استخدامی ذکر شده. بیماریهای پوست و مو، سر و صورت، قلب و عروق و حتی بیماریهای غدد مثل دیابت و غیره هم ازعوامل بازدارنده استخدام در آموزش و پرورش عنوان شدهاند. همانگونه که بیماری اندامها، استخوانها و مفاصل. نابینایان و ناشنوایان هم که به طور کل از چرخه استخدام کنار گذاشته شدهاند و این یعنی اینکه آنها حتی نمیتوانند در مدارس استثنایی هم مشغول به کار شوند، چراکه این موضوع آزمون گزینش معلمان در همه مدارس را شامل میشود.
بیکاری معلولین سه برابر دیگر افراد جامعه
هاله عظیمی، کارشناس حقوق معلولین میگوید: این محدودیت آموزش و پرورش چند نتیجه منفی دارد، اول آنکه جامعه را از استعدادهای افراد معلول محروم میکند، چراکه معلولین ۱۵ درصد افراد جامعه را تشکیل میدهند. ضمن اینکه کودکان در مواجهه با معلولین مسائلی را میآموزند که ممکن است تا پایان عمرشان از آنها بیخبر بمانند، مثلاً تصور کنید کودکی در دوره ابتدایی یک معلم نابینا داشته باشد، او چقدر بیشتر با مسائل این افراد آشنا میشود؟ محرومیت از اشتغال هم از دیگر نتایج تصمیم است. اکنون آمار بیکاری معلولین سه برابر دیگر افراد جامعه است و معلمی یکی از مشاغلی است که افراد معلول میتوانند در آن موفق باشند اما با این تصمیم آنها از یک فرصت شغلی محروم میشوند. ما نمیدانیم باید کدام شعار مسئولان سازمان بهزیستی و وزارت رفاه را باور کنیم؛ اینکه میگویند ما میخواهیم برای معلولین اشتغال ایجاد کنیم یا این اقدامات را؟ انتقاد ما به مسئولان سازمان بهزیستی است، اینکه چرا اجازه چنین اقداماتی را میدهند و پیگیر نیستند.به گفته او، این شرایط با کنوانسیون حقوق معلولین و تعهدات دولت هم مغایرت دارد، چراکه طبق ماده ۲۷ کنوانسیون حقوق معلولین، آنها حق دارند به صورت برابر و بدون تبعیض با سایران از اشتغال برخوردار شوند. شرایط فعلی آزمون استخدامی تبعیضآمیز است، چراکه این دولت و اعضای جامعه که باید سختیهای کار و اشتغال افراد معلول را برطرف کنند نه آنکه با حذف آنها از جامعه صورت مسأله را پاک کنند. اگر قد کسی کوتاه است یا نابیناست مشکل او نیست و وظیفه دولت و جامعه است که پذیرای معلولیتش شود و شرایط را برای او آماده و فراهم کند.
قانون جامع حمایت از حقوق معلولین
این قانون از ۱۶ ماده تشکیل شده است و طبق ماده۱ آن دولت موظف است زمینههای لازم را برای تأمین حقوق معلولین، فراهم و حمایتهای لازم را از آنها به عمل آورد. از مهمترین بخشهای این قانون ماده ۷ آن است که براساس آن دولت موظف است بهمنظور ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد معلول تسهیلاتی را فراهم کند. در فصل پنجم قانون کار نیز در ماده ۱۱۹، وزارت کار و امور اجتماعی موظف شده نسبت به ایجاد مراکز خدمات اشتغال در سراسر کشور اقدام کند و مراکز خدمات موظفند تا ضمن شناسایی زمینههای ایجاد کار و برنامهریزی برای فرصتهای اشتغال، نسبت به ثبتنام و معرفی بیکاران به مراکز کارآموزی «در صورت نیاز به آموزش» یا معرفی به مراکز تولیدی، صنعتی، کشاورزی و خدماتی اقدام کنند. در تبصره دیگری از این ماده قانونی آمده است مراکز خدمات اشتغال در مراکز استانها موظف به ایجاد دفتری تحت عنوان دفتر برنامهریزی و حمایت از اشتغال معلولین خواهند بود و تمامی موسسات در این ماده موظف به همکاری با دفاتر مزبور هستند. همچنین دولت موظف است تا در ایجاد شرکتهای تعاونی «تولیدی، کشاورزی، صنعتی و توزیعی» ، معلولین را مورد حمایت قرار داده و در تبصره دیگری نیز به این موضوع اشاره دارد که وزارت کار و امور اجتماعی مکلف است تا آئیننامههای لازم را در جهت برقراری تسهیلات رفاهی مورد نیاز معلولین شاغل در مراکز انجام کار با نظرخواهی از جامعه معلولین ایران و سازمان بهزیستی کشور تهیه و به تصویب وزیر کار و امور اجتماعی برساند. در اینجا بهطور مفصل وضعیت اشتغال معلولین و قوانین مربوطه شرح داده میشود.
سهم معلولین از فرصتهای شغلی چقدر است؟
متأسفانه اغلب افراد ناتوان نمیتوانند سهم کاملی در مشاغل داشته باشند یا شغلهایی که توانایی انجامش را دارند به دست آورند. آنها همچنین امکان آموزش و ارتقاء شغلی را از دست میدهند. باید توجه داشت که افراد معلول مهارت و تواناییهایی را دارند که همانند افراد غیرناتوان است و میتوانند همانند سایر کارگران بدون نیاز کمک مخصوصی، مؤثر واقع شوند. همچنین برخی دیگر از معلولین میتوانند اگر کمک مناسبی به آنها شود بهاندازه فرد عادی سودمند و مفید باشند. بنابراین عدم توجه به توان و نیروی کار این افراد نه تنها صحیح نیست، بلکه جامعه را از تواناییهای بالقوه آنان محروم میکند. مسئله اشتغال افراد ناتوان به طور کلی احتیاج به کار مناسب و قائل شدن حق کار برای معلولین دارد. البته متأسفانه مشاهده میشود که در اغلب قوانین کار، گروههای خاصی از معلولین مدنظر قرار میگیرند و معلولیتها و ناتوانیهای جدید و غیرمحسوس را مورد توجه قرار نمیدهند. در همین راستا قانون جامع حمایت از حقوق معلولین در ماده ۷ به ایجاد فرصتهای شغلی برای اشخاص ناتوان اشاره دارد. ماده مزبور مقرر میدارد: «دولت موظف است جهت ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد معلول تسهیلات ذیل را فراهم آورد: الف) اختصاص حداقل سه درصد از مجوزهای استخدامی (رسمی، پیمانی و کارگری) دستگاههای دولتی و عمومی اعم از وزارتخانهها، سازمانها، موسسات، شرکتها، و نهادهای عمومی و انقلابی و دیگر دستگاههایی که از بودجه عمومی کشور استفاده میکنند به افراد معلول واجد شرایط و …» همچنین در تبصره ۳ ماده فوق آمده است: «سازمان بهزیستی کشور مجاز است در قالب اعتبارات مصوب خود، صندوق فرصتهای شغلی معلولین و مددجویان بهزیستی را ایجاد و اساسنامه آنرا به تصویب هیأت وزیران برساند.» طریق ایجاد امکانات اشتغال بند اول، مشاغل مستقل برای اشخاص ناتوانی که در مناطق با فرصتهای شغلی محدود زندگی میکنند یا آنهایی که در رفتوآمد به محل کار با مشکل روبهرو هستند، داشتن شغل مستقل شاید بهترین شکل فعالیت آنان باشد.