به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۲۸ - ۱۹:۳۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۶ ساعت ۱۵:۴۸
کد مطلب : ۱۳۴۲۱۴
سارقان یک ساعت‌ونیم بعد از سرقت ماشین را‌‌ رها کرده بودند

صحنه ربودن بنیتا بازسازی شد

گروه جامعه: حادثه ربوده شدن بنیتا کودک هشت ماهه صبح امروز - جمعه با حضور عوامل انتظامی بازسازی شد.
پدر بنیتا با انداختن خود روی خودرویی كه حامل سارقان بود...
پدر بنیتا با انداختن خود روی خودرویی كه حامل سارقان بود...
به گزارش خبرنگار ایلنا، مادر بنیتا که از صبح بسیار زود بر سر مزار فرزندش رفته بود به منزل بازگشت. او که همچنان از این خبر در شوک بود و دستانش می‌لرزید. با اشک و بغض گفت: این قاتل باید جلوی پدر و مادرش زجر بکشد و همانطور که بچه من درد کشید برنجد. مادر بنیتا گفت: چطور ممکن است فردی با بیش از ۱۰۰ شاکی خصوصی با یک فقره فیش حقوقی آزاد شود. سردار محمدیان در گفت‌و‌گو با پدر بنیتا اظهار کرد: سارقان کمتر از یک ساعت بعد بچه را‌‌ رها کرده بودند. ما تمام تلاشمان را کردیم تا بتوانیم بچه را سالم پیدا کنیم و خبر فوت این بچه همه ما را در شوک فرو برد. قلعه نویی پدر بنیتا در گفتگو با خبرنگار ایلنا گفت: فرزند من ماموریتی داشت و آمده بود تا آن را انجام دهد. او ادامه داد: بنیتا آمده بود تا این قاتل گیر بیافتد تا بچه‌های دیگر در امان باشند.
قلعه‌نویی خاطر نشان کرد: چطور ممکن است فردی شاکی خصوصی داشته باشد اما با فیش حقوقی آزاد شود.

مادر بنیتا که به سختی صحبت می‌کرد، با بیان اینکه سردار ساجدی نیا مرد محترمی است، گفت: آن‌ها که این کار را کردند می‌خواستند؛ با افتخار بگویند مردم، ما می‌توانیم پشت ماشین بشینیم و دزدی کنیم الان هم می آیند و سرشان را بالا می‌گیرند و جلوی پدر و مادر و اقوامشان با بد‌ترین و زجر آور‌ترین روش که خدا گفته مجازات می‌شوند. سردار محمدیان گفت: اگر امروز اینجا هستیم برای این است که پرونده فردا تکمیل شود تا ما تحویل دادسرا دهیم و هر چه سریع‌تر حکم صادر شود. در حالی که اهالی محل فریاد می‌زدند؛ قاتل بنیتا باید اعدام گردد، سردار محمدیان خطاب به اهالی محل گفت: این حادثه برای همه ما سخت بود. اما با توجه به اینکه سارقان یک ساعت و نیم بعد از سرقت ماشین را‌‌ رها کرده بودند از همین رو سرنخ در دست نداشتیم.

او ادامه داد: از‌‌ همان ساعت اولیه که به ما گزارش داده شد پیگیری‌ها آغاز شد و ما ابتدا سارقان را دستگیر کرده و پس از اینکه اعتراف کردند بچه و ماشین را پیدا کردیم. در حالی که متهمان از ماشین پیاده شدند، سردار محمدیان دستور داد به درخواست خانواده متهمان باید سرشان را بالا بگیرند و مردم شعار می‌دادند، بیشرف...
جستجوی بنیتا در 8 استان
سردار محمدیان با بیان اینکه از همه مردم سپاسگذاریم که هر خبر مشکوک و یا صحنه‌ای که در آن مظنون می‌شدند به ما اطلاع می دادند، اظهار کرد: به دلیل اطلاع رسانی در فضای مجازی مردم در هر جایی و با هر صحنه‌ مشکوکی که روبرو می‌شدند، فورا آن را به پلیس اطلاع داده از همین رو ما در هفت یا هشت استان‌ مختلف موارد مشابهی که به ما اطلاع داده می‌شد را از طریق پلیس آگاهی در استان‌ها پیگیری می‌کردیم. او با بیان اینکه مردم عاطفی و همراه پلیس هستند، خاطرنشان کرد: از همان ساعات اولیه که این خبر از طریق 110 و کلانتری اعلام شد، واحد تجسس تشکیل پرونده داد و بررسی‌ها آغاز شد و ماموران پلیس آگاهی با حضور در کلانتری تحقیقات خود را شروع کردند که البته بخشی از این اقدامات در کنار خانواده و بخشی دیگر هماهنگی‌ بین دستگاه‌ها بود که همزمان با هم ا نجام می‌شد.

رئیس پلیس آگاهی تهران خاطرنشان کرد: سارقان پس از طی یک مسیر کوتاه ماشین را رها کرده و بچه در داخل ماشین با شیشه‌های بالا قرار داشت، البته درهای ماشین قفل نبود. پیگیری‌های ما ادامه داشت و ما در شهر تهران همزمان با این پرونده اقدامات‌مان را انجام می‌دادیم. او با بیان اینکه در ابتدا یکی از سارقان دستگیر شد و پس از اقرار محل فرد دوم را که مخفی شده بود، اعلام کرد، افزود: ما در ساعت 10 شب سارق دوم را دستگیر کرده و با بررسی‌هایی که داشتیم متوجه شدیم این خانواده پوشک و شیرخشک خریداری کرده بودند و ما امیدوار بودیم این را برای طفل ربوده شده گرفته باشند سارق دوم در بازجویی ابتدا منکر قضیه می‌شد و پس از آن محل رها شدن ماشین را اعلام کرد. همچنین با بازرسی خانه متوجه شدیم که طفل نه ماهه پسری است که برادرزاده متهم است در این خانه بوده و پوشک و شیر خشک برای او خریداری شده است.

او در پاسخ به این سوال که مردم فکر می کنند تاخیر پلیس باعث بروز چنین فاجعه‌ای شده است، گفت: ما از دوربین‌های راهنمایی و رانندگی پیگیر این ماشین‌ بودیم و اگر چهار روز صبر کردیم 35 سرفصل کاری را مدنظر داشتیم که در حال حاضر نمی‌توانم آنها را برای شما بازگو کنم چرا که ممکن است آموزشی برای سارقین باشد اما در همه روزها همکاران ما مستقر بودند تا اگر سامانه آلارمی داشت آن را پیگیری کنند اما به دلیل اینکه این خودرو ترددی در محدوده ترافیک نداشته و در همان ساعات اولیه رها شده بوده ما نمی‌توانستیم از طریق دوربین‌ها ردی از این خودرو پیدا کنیم. سردار محمدیان همچنین در توصیه‌هایی تصریح کرد: از مردم خواهشمندیم خودروی روشن را چه با طفل و چه بدون طفل رها نکنند ما موارد مشابه این چنینی را نیز در گذشته داشته‌ایم که خودرو روشن رها شده بوده و سارقان از این فرصت برای ربودن ماشین استفاده کرده‌اند. همچنین فضای مجازی برای ما یک فرصت است و ما می‌خواستیم با اطلاع‌رسانی در فضای مجازی و رسانه‌ها این موضوع را پیگیری کنیم که البته خانواده زودتر این اطلا‌ع رسانی را در فضای مجازی انجام داده بود.

محمدیان با بیان اینکه ادعای این سارق برای اطلاع‌رسانی به پلیس کذب است، گفت: فرد ناشناسی عصر روز سه‌شنبه قبل از دستگیری اولین سارق با ما تماس گرفت و بدون اینکه نام و نشانی مشخصی بدهد گفت خودرویی دریک منطقه رها شده و ما آن را پیگیری کردیم که ربطی به این موضوع نداشت اما ساعاتی بعد اولین سارق را دستگیر کردیم. او درباره اینکه این متهمان با قرار وثیقه فیش حقوقی آزاده شده‌ بودند، توضیح داد: طبیعتا این فرد سابقه‌دار بنا به دلایل و اتهاماتی بازداشت شده بوده اما از آنجا که در پلیس آگاهی نبوده ما نیز از آن بی‌اطلاع بودیم و اینکه با چه ضمانتی آزاد شده من بی‌اطلاعم و می‌دانم که کمتر از یک ماه بوده که از زندان آزاد شده است.

پدر بنیتا در هنگام بازسازی صحنه قتل گفت: جلوی در ایستاده بودم و به همسرم می‌گفتم برویم که ناگهان صدای بسته شدن در ماشین را شنیدم فورا به بیرون پریده و دیدم افرادی سوار ماشین شده و درب‌ها را قفل کردند خودم را داخل کاپوت انداختم اما آن فرد با حرکات مارپیچ و ترمزهای ناگهانی قصد داشت من را از روی ماشین به پایین پرتاب کند. فریاد می‌زدم بچه‌ام داخل ماشین است اما آنها با حرکات مارپیج باعث شدند که از روی کاپوت پرت شوم و برف‌پاکن‌ها نیز کنده شد. وی ادامه داد: وقتی دنده عقب گرفت تا از محل فرار کند همسرم آیینه بغل ماشین را گرفت و فریاد می‌زد دخترم داخل ماشین است اما آنها بدون توجه فقط حرکات مارپیچ انجام می‌دادند که باعث شدند همسرم با جدول کنار خیابان برخورد کنند و بعد همه از محل متواری شدند و من دنبالشان دویدم و فریاد می‌زدم بچه‌ام را بدهید. یکی از متهمان درباره این سرقت گفت: داشتیم با موبایل بازی می‌کردیم و آمده بودیم مواد بخریم که دیدیم این آقا از ماشین پیاده شده و ماشین همچنان روشن است و ما داخل ماشین نشستیم.