محمد توکلی
پس از خرداد88 چه کسی فکرش را میکرد که جریانات اصلاحی کشور یک بار دیگر به قدرت بازگردند و با «تَکرار» چند پیروزی در دورههای مختلف انتخابات هم صاحب کرسیهای قابل توجهی در مجلس شده و هم نامزد مورد حمایتشان شصت درصد آرای جامعه را کسب کند؟ آیا کسی فکرش را هم میکرد مردم زخم خورده از وقایع تلخ88 در انتخابات92 نزدیکترین فرد به رهبران جریان اعتراضی پس از انتخابات88 در بین کاندیداهای موجود در آن انتخابات را به قوه مجریه برسانند و آن حضور با شکوه در انتخابات96 را از خود به نمایش بگذارند؟ آیا میشد تصور کرد که پس از رد صلاحیت ستون انقلاب، مرحوم هاشمی رفسنجانی در انتخابات92 به فاصله چند روز شاهد رونق دوباره حامیان جریان میانه رو و شروعی مجدد و پرقدرت برای پیروزی در انتخابات باشیم؟ آیا پیروزی حسن روحانی در انتخابات96 با کسب حدود دوسوم آرا آن هم در شرایطی که جریانی به معنای واقعی کلمه قدرتمند که بخشهای پنهان آن به مرور زمان برای همگان آشکار خواهد شد از رقبای او انواع و اقسام حمایت را به عمل میآورد قابل پیش بینی بود؟
فصل مشترک همه این وقایع چه بود؟ با کمی دقت در این چند مقطع مهم پس از وقایع ناگوار و تلخ پس از انتخابات88 میتوان «امید» را فصلی مشترک در همه این وقایع دانست. اگر امید نبود مردم رغبتی به حضور در انتخابات92 از خود نشان نداده و به خصوص پس از حذف «آیت الله» از صحنه رقابت آنها نیز کنار کشیده و اجازه حکمرانی مجدد تندروها در قوه مجریه را میدادند. اگر امیدی وجود نداشت در انتخابات مجلس و پس از قلع و قمع چهرههای ارشد جریان اصلاحات، مردم هم خود را کنار میکشیدند و به جای «تَکرار» اسامی فهرست امید اجازه تِکرار مجالس هفتم، هشتم و نهم را داده بودند. امید را که از معادلات سیاسی چند سال اخیر ایران حذف کنیم قطعا مردم به واسطه برخی مشکلات معیشتی و بعضی گلایههای عمیق از بیتوجهی روحانی و همراهانش به خواسته هایشان در حوزههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در انتخابات96 حضوری فعال پیدا نکرده و به انتخاب مجدد روحانی کمک نمیکردند. حالا و پس از پایان روزهای پر تب و تاب انتخابات96 و هنگام برگزیدن یاران رییس جمهور برای کابینه دوازدهم هم باز باید به «امید» اندیشید و از این فاکتور مهم مراقبت کرد. چه رییس جمهور روحانی که در هنگام چینش کابینه باید مراقب آن باشد که به واسطه برخی بده بستانها با تصمیم گیران در ساختار سیاسی امید مردم به خود را ناامید نکرده و اجازه ندهد که برخی فشارها او را از مسیر اصلی که وعده اش را به مردم داده است منحرف سازد و نه حامیان او اجازه دهند که در هنگام بیان انتظارات و مطالبات خود چه درباره کابینه و چه در سایر حوزهها امید مردم کمرنگ شود. دامن زدن به انتظارات غیرواقعی و نشدنی و همچنین ایرادگیریهای نابجا به عملکرد روحانی در چینش کابینه از یکسو و بی توجهی رییس جمهور به بدنه حامی خود که اغلب آنان خواسته هایی مبتنی بر اهداف جریانات اصلاحی کشور را دارند سبب آن خواهد شد که رفته رفته شاهد کمرنگ شدن «امید» در سطح جامعه باشیم. باید مراقبت کرد تا «امید» این مهمترین سرمایه جریان میانه رو به واسطه گلایهها و نقدها آسیبی نبیند که در صورت آسیب دیدن آن تبعاتش گریبان همه را در آیندهای نه چندان دور خواهد گرفت.
اصلاح طلبان حق دارند نگران کابینه باشند چه بخواهیم یا نخواهیم انتخابات 2کاندیدای اصلی از 2طیف سیاسی داشت و نماینده اعتدال و اصلاحات برنده شد حالا کابینه باید درصدبیشتری اصلاح طلب معتدل داشته باشه
هرچند انشاا...1400 معرفی کاندیدای اختصاصی اصلاحات (354874)