به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۸ - ۲۰:۵۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۶ ساعت ۱۳:۴۰
کد مطلب : ۱۳۵۲۵۳

رأی به برنامه یا فرد؛ مسأله این است

شهرام خادم- روزنامه بهار
رئیس‌جمهور کابینه پیشنهادی را بدون ذکر نام وزیر علوم معرفی کرد. اگرچه سرعت معرفی کابینه در دولت پیشین آقای روحانی بیشتر بود اما این بار هم با کمی تأخیر 17 وزیر به مجلس نمایندگان معرفی شدند. علی‌رغم فرصت دوهفته‌ای برای معرفی کابینه، روحانی به زعم خود برای پرهیز از گمانه‌زنی‌ها و تخریب‌ها، لیست وزراء را اول کار پیشنهاد داد. هجمه رسانه‌ها و موج کمپین‌سازی‌ها علیه بخشی از کابینه‌ باعث شد روحانی زودتر از موعد دست به کار شود.از این رو،  روحانی به بهانه اتمام ِپروسه معرفی کابینه از زیر بار فشارهای مدنی خود را خلاص کرد. در این میان و با مشخص شدن‌ترکیب قطعی وزراء، اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان بار مسئولیت تعدیل کابینه را بر دوش مجلس کشاندند.

رویکرد اصلاح‌طلبان حمایت از کلیت کابینه و روحانی در عین حال همراه با بغض است. پر بیراه نیست اگر بگوییم حمایت تمام و کمال اصلاح‌طلبان از روحانی از سر ناچاری است. خط تبلیغی این روزهای اصلاح‌طلبان برای حمایت از روحانی، حمایت از برنامه به جای افراد است. کارتی که برای رو کردن محلی از اعراب ندارد و تنها ادامه‌ بازی را میسر می‌کند. این رویکرد البته برای فضای سیاسی- اجتماعی حاکم بر جامعه ایران انتزاعی به نظر می‌رسد. ارجحیت برنامه به جای فرد درمقام کلی‌تر حلقه گمشده نظام برنامه‌ریزی و اجرایی کشور است.

نظر به اینکه در تمامی شئون و ساحت‌های حاکم بر زندگی ما ایرانیان برنامه و چارچوب نظری و اجرایی منسجم و مشخصی حمکفرما نیست، جُستن آن در این فقره ردِ نخود سیاه است. همه می‌دانیم نه مناسبات حزبی و نه شایسته‌سالاری اساس روابط قدرت در ایران امروزی است. چهره‌ها و سلبریتی‌های سیاسی، فرهنگی، هنری و حتی اقتصادی درجامعه اسطوره‌پرور و اسطوره‌خواه ایران در همراه کردن مردم مهم‌ترین نقش را دارند. از همین رو نیز رأی به برنامه در سطوح خورد و کلان در جامعه‌ای که مبنای قضاوت، روابط رانتی است؛ شعاری بیش نیست.

در ایران امروزی که مطالبات یک‌ شبه و احساسی آن هم در شبکه‌های اجتماعی درفضایی غیرواقعی شکل می‌گیرد؛ نمی‌توان انتظار داشت پی‌گیری این مطالبات به نتایجی اصولی ختم شود. راه همان است و خواسته همان؛ نتیجه نیز همان می‌شود. ادعای اینکه پای برنامه در میان است؛ به قواره سیاست‌ورزی ایرانی نمی‌خورد. بعید می‌نماید در سراسر طول هرم مدیریتی که‌ترکیبی کمتر- تخصصی سکان امور را به دست می‌گیرد؛ در رأس هرم وزارتخانه ادعای برنامه کرد. مبنای توزیع قدرت در ایران روابط دوستانه، قومی، جنسیتی و جناحی از یکسو و منافع فردی از سوی دیگر است.

از شواهد این مدعی عدم حضور اهل سنت و زنان در رأس کابینه است. از دیگر شواهد نیز می‌توان به‌ترکیبِ دلخواه حلقه دوستانِ اعتدال و توسعه‌ای در کابینه نام برد. برنامه‌محور بودنِ مبنای انتخاب دولتمردان توسط مجلسی‌ها، روی دیگر سکه قاعده‌مندی در سیاست‌ورزی است. برنامه‌محوری در نظام دیوان‌سالاری نمودی از شایسته‌سالاری و قاعده‌مندی در آن نظام است. آیا سیاست‌ورزی در کشور ما قاعده‌مند است؟پاسخ منفی است.

لذا آدرس اشتباهی دادن نباید نگاه انتقادیِ جریان تحول‌خواه به راهِ پیش‌رو را خدشه‌دار کند. خطر انفعال در کمین اصلاح‌طلبان است. مراقبت از آراء مردم و خواست اکثریت جهت تعدیل امور و تحول زندگی جمعی با انفعال در سیاست‌ورزی همسان نیست. اگر قرار این شد که اصلاح‌طلبان خارج از گود قدرت بمانند، انفعال و جانبداری محض از روحانی تنها به افول گفتمان‌ترقی‌خواهی و اضمحلال ارزش‌های مدنی ختم خواهد شد. لذا سهم‌خواهیِ تحول‌خواهان و پافشاری بر اصلاحِ بخشی از کابینه و خروج از کادر بسته مدیریتیِ سالخورده می‌بایست کانون فعالیت این روزهای آن‌ها شود. مهر تأیید کامل به کج‌سلیقه‌گی در چینش کابینه نه‌-تنها نشانه حمایت از خواست عموم مردم نیست که، بارقه‌های زنده گفتمان تحول‌خواه را هم خاموش می‌کند. اصلاح‌طلبان بایستی خواسته‌های مردم را نمایندگی کنند تا اقبال به خود را در دوره‌های بعد زنده نگاه دارند.