به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۰۹:۴۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۸ ساعت ۱۵:۴۲
کد مطلب : ۱۳۵۳۳۴

نگاه جبهه‌ای آفت دموکراسی

امیر راعی فرد- روزنامه بهار
پایبندی اصلاح طلبان به شعار شفافیت و صداقت در برابر مردم و عبور از گذرگاه‌های سنگلاخی مشارکت دادن بی‌واسطه جامعه در قضاوت عملکرد جبهه اصلاح طلبان را می‌توان در زمره بزرگترین دستاوردهای آوردگاه ژرف سیاسی انتخاب شهرداران در شهرهایی که لیست امید اکثریت مطلق را در انتخابات شورای شهر به دست آورده‌اند قلمداد نمود. حال بدون در نظر گرفتن مقتضیات قابل پردازش شفافیت زایی سیاسی در اقلیم عملگرایانه، نگاه را بر دو سویه متفاوت  از نتایج یک پروسه تحول اجتماعی بر می‌گردانیم.  شاید بتوان تاریخ سراسر هجمه اجتماعی ما را در برهوت محترم شمردن مخاطبان از سوی بازیگردانان عالم سیاست، به‌عنوان آبشخور رفتارهای اجتماعی یک عقبه مردمی در برابر کنش‌های مثبت سیاسی یک جریان خاص قلمداد نمود. به این مفهوم که جامعه شهری با توجه به سابقه ناسالم جریانات سیاسی به طور عام امکان اعتماد به رویکردهای سیاسی را از دست داده اند.  اگر به طور خاص نگاه‌ها را به سمت شهر مشهد به عنوان پایتخت معنوی اصولگرایان تندرو برگردانیم ، به سادگی می‌توان این عدم اعتماد را در لایه‌های مختلف اجتماعی شهر به وضوح مشاهده نمود.

 باید توجه داشت که فعالان سیاسی نیز خود به‌عنوان قشری از این جامعه در برابر این هجمه روحی - روانی دربسیاری موارد توان مقاومت را از دست می‌دهند. شاید در شهری همانند تهران که قاطبه مردم به دلیل شرایط اجتماعی حاکم بر مراودات شخصی شان دارای زبان و ذهنی تیزتر در برابر کنش‌های سیاسی هستند این بدبینی‌های مسری بی اعتبار کمتر به آزار ذهن و اندیشه مخاطب اجتماعی بپردازد که صد البته در این نوع  از جامعه ذهنی فعال نیز همچنان زخم حرکت‌های جبهه‌ای  موضعی به جای خود باقی است. با بازگشت مجدد به پروسه انتخاب شهردار در مشهد که این‌بار با رویکردی کاملا اصلاح طلبانه همراه بوده است و با‌ترسیم مجدد فضای بعد از انتخاب شهردار به سادگی می‌توان،  آفات دموکراسی را در کالبد جامعه و البته فعالان سیاسی شهر مشاهده نمود. در پروسه فعالیت‌های سیاسی جبهه‌ای، آنچه از اهمیت برخوردار می‌شود، نظر و عمل هر فرد به عنوان یک کنشگر سیاسی است. بدین مفهوم که رفتار جمعی سیاسی جای خود را به گرایشات فردی می‌سپارد و عملا گروه‌بندی در قالب احزاب و جریانات متعین سیاسی مشروعیت خود را به نگرش‌های فردی و برداشت‌های آنی بر مبنای خواست و شناخت فردی واگذار می‌نماید.

حال آنچه درباره این رفتارهای فردگرایانه که ریشه در جامعه محاط بر فعالان و موثران سیاسی دارد قابل به ذکر است، آفت‌های پس از یک انتخاب می‌باشد که با شدت بیشتری در میان بازیگران عالم سیاست نمود می‌یابد. روحیه پرخاش گرایانه و قلم افشاگرانه و درد دل‌های ساده انگارانه که جملگی پس از پایان یک پروسه نفس گیر به وقوع می‌پیوندد همگی ریشه در رشد تک بعدی سیاست مداری فرد گرایانه نسبت به آموزش گروهی جریانات سیاسی مختلف دارد که شاید بتوان از این امر به نام آفت دموکراسی جبهه‌ای نام برد. با محدود کردن دایره قضاوت اجتماعی در حیطه اصلاح‌طلبی و پروسه شریف و اخلاق مدارانه مشارکت دادن رای دهندگان در کسب آزاد و بی پرده اطلاعات مربوط به نحوه گزینش شهردار، می‌باید پیکان تیز نقد اجتماعی را بر پیکره فعالان سیاسی فرود آورد.

در جایی که مردم از نحوه عمل منتحبان خود در شورای شهر  برای تدارک دیدن اتاق شیشه‌ای اطلاعات رضایت نسبی دارند، ورود پرخاش گرایانه برخی افراد می‌تواند عقب گردی باشد به سوی انتقال مجدد حس بی اعتمادد در میان لایه‌های مختلف اجتماعی. البته در میان سنگ پراکنی‌های برخی افراد نسبت به دیگران، شاهد واکنش هایی اخلاق مدارانه از سوی دو طرف انتخاب نهایی صورت گرفته نیز بوده‌ایم که در غالب پست‌های شخصی یا بیانیه‌های حزبی قابل لمس بوده است.

تاکید موکد بر اقتضای رفتارهای جبهه‌ای  که ناظر بر واکنش‌های شخصی می‌باشد، امری است که پافشاری بر آن را لازم می‌دانم که این واکنش‌های فردگرایانه گاهی می‌تواند به‌صورت پرخاش گری بروز نماید و گاهی ندای خوش تکریم یک پروسه اصلاح‌طلبانه را حتی با پذیرش شکست در انتخاب نهایی به بار بیاورد. کوتاه سخن اینکه، سیر تحولات سیاسی و اجتماعی در جامعه شهری متاثر از سدسازی‌های هدفمند اطلاعاتی، اینک با پیروزی اصلاح طلبان به سمت هویت بخشی داده‌های اطلاعاتی جهت مشارکت بخشیدن به بدنه اجتماعی موثر در مراودات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، در حرکتی مداوم قرار دارد و از این زمان به بعد، قوام بخشیدن این خواست اصلاح طلبانه بر دوش منتخبان و فعالان سیاسی سنگینی بیشتری خواهد داشت و امید آنکه جبهه اصلاحات با حرکتی گروهی همین اندک پرخاشگری‌های علنی را نیز در خود هضم نماید.