کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

فعلا مشكل كشور اين عكس است!

2 مهر 1396 ساعت 9:03


گروه سياسي: انتشار تصاويري از هم نشيني آقايان سيدمحمد خاتمي، علي لاريجاني و علي عسگري (رييس صداو سيما) در مراسم عزاداری محرم در حسینیه‌ی جماران و ترحيم آيت الله راستي با واكنش‌هاي اصولگرايان عمدتا تندرو مواجه شده تا حديكه برخي از تندروها  خواستار برخورد با روساي مجلس و صداوسيما شده‌اند!

به گزارش انصاف نیوز، «محمد ایمانی» عضو شورای سردبیری روزنامه‌ی کیهان در یادداشتی تلگرامی با عنوان «چرا مشکل خاتمی با تله گذاری حل نمی شود؟» *مراسم وداع با پیکر مرحوم آیت‌الله راستی کاشانی دیشب در حسینیه جماران برگزار شد. در حاشیه این مراسم ، تصاویری منتشر شده که سید محمد خاتمی (از سران فتنه ۸۸) را کنار آقایان رئیس مجلس و رئیس صدا و سیما نشان می دهد. آبان دو سال پیش هم کرباسچی عکس مشابهی را از خاتمی – به بهانه حضور درمراسم روضه در خانه قدرت علیخانی- کنار وزیر اطلاعات گرفت. تدارک کنندگان این تصاویر لابد تصور می کنند که از این طریق می شود به ممنوعیت زدایی از خاتمی پرداخت.
*اینجا چند سوال وجود دارد: اولا نسبت مشی خاتمی با مواضع انقلابی آیت الله راستی کاشانی (ره) چیزی جز تباین و تقابل است؟ خاتمی برای چه در مراسم وداع با شخصیتی شرکت کرده که پاکباخته امام خمینی بود؟ مگر نه اینکه متحدین سیاسی خاتمی ، در سازمان مجاهدین انقلاب، از امام خواستند شخصیتی را برای حکمیت میان آنها (طیف چپ) و طیف راست سازمان انتخاب کند و امام، آقای راستی کاشانی را حکم قرار دادند؟ و مگر نه اینکه هم طیفان خاتمی به داوری آیت الله راستی تمکین نکردند و حرف امام را زمین گذاشته و سازمان را به بن بست کشاندند؟
* سازمان و ” مجمع روحانیون ” و حزب مشارکت (اکثریت دوم خردادی ها) بعد ها با کنار گذاشتن خط امام(ره)، سراغ ائتلاف با گروهک های التقاطی مطرود اما نظیر نهضت آزادی رفتند و پروژه های مشترکی مانند آشوب های ۷۸ و ۸۸ را بر ضد منویات امام طراحی کردند. با این وصف آیا حضور خاتمی در مراسم وداع با یار امام (ره) چیزی جز ظاهر سازی و بی صداقتی است.
* ثانیا ، آقای خاتمی نه تنها دیگر خط امامی نیست بلکه با معیارهای عرفی، حتی دموکرات هم نیست و سیاسی کاری مستبد و معارض جمهوریت محسوب می شود. چنین شناسنامه ای حتی با نشستن کنار امام معصوم (ع) هم جا به جا یا پاک نمی شود؛ مگر به ابراز ندامت وعذرخواهی صادقانه از نظام و مردم . معمای پیچیده ای نیست که نشود فهم کرد. خاتمی چندین بار در محافل خصوصی و حتی در دیدار با برخی فعالان دانشجویی تصریح کرده است که می دانست تقلب مورد ادعا در انتخابات سال ۸۸ واقعیت ندارد.
*او یا باید تکذیب کند که بارها در دیدار های خصوصی و محفلی چندین و چند بار به دروغ بودن ادعای تقلب اذعان کرده، که نمی تواند. چون هم شاهدان اذعان او فراوان و متعد هستند و هم در آن صورت باید تقلب ۱۱ میلیون رایی را ثابت کند. یا این که بر اساس اعتراف درست خود، به مردم توضیح دهد برای چه کتمان شهادتی به این مهمی کرده ، بلکه برخلاف علم خود، سردسته مدعیان تقلب و تحریک کنندگان مردم به آشوب شده و آن خسارت عظیم را که موجب دشمن شاد شدن ملت ایران شد، کلید زده است؟
* خاتمی البته تا امروز شجاعت نداشته که یکی از دو گزینه فوق را در پیش گیرد و در موقعیت خود ساخته “ارّه نشینی” گرفتار شده است. او چاره ای جز ابراز پشیمانی و عذرخواهی ندارد. اما چیزی که کم دارد، حرّیت و شجاعت جبران خیانت است. او در جرگه ای قرار گرفت که خط قرمز جمهوری اسلامی اس، چرا که رای مردم و جمهوریت همانند اسلامیت، خط قرمز نظام است. که اگر شورش طلبی و یاغیگری در برابر رای مردم خط قرمز نباشد، دیگر مردم سالاری وجود نخواهد داشت.
* نشستن آقایان لاریجانی و عسکری کنار یکی از سران فتنه حتما خطایی بزرگ و ظلم به جمهوری اسلامی است. پیش از این کرباسچی دبیر کل حزب اشرافی کارگزاران، با اسم بردن از لاریجانی، خواستار سربازگیری از اردوگاه رقیب شده بود.اما خیانت سران فتنه هم با چنین صحنه سازی هایی پاک نمی شود.

عبدالله گنجی، مدیر مسوول اصولگرای روزنامه‌ی جوان نیز در یادداشتی تلگرامی نوشت:
دکتر لاریجانی به جهت فردی هم با هوش است و هم محافظه کار. از نگاه بنده اصلاح طلبان ناب هیچ موقع پشت سر او قرار نخواهند گرفت هر چند او را برای چانه زنی در درون نظام از روحانی موثرتر می دانند. انتشار تصاویر وی در کنار خاتمی در حسینیه جماران – که خیلی‌ها را متعجب کرد – را نمی‌توان با گزینه در دام (با قاطعیت) یا طراحی افتاد تفسیر کرد. زیرا او می‌داند به کجا دعوت شده است و ترکیب جلسه در جماران چگونه است. حتی اگر اطلاعات میدانی هم نداشت اصل موضوع برایش روشن بود اما چرا چنین کرد؟
۱ – ممکن است نتوانسته دعوت سید حسن را رد کند اما براین باور بوده که در مکانی متفاوت می نشینم ولی در عمل نشده است.
۲ – ممکن است سناریو سازان، خاتمی را دیرتر وارد جلسه کرده باشند و کنار وی قرار داده باشند و در حضور حاضران جابجایی بعدی به صلاح نبوده است
۳ – ممکن و محتمل است این هم قاب شدن با اطلاع از قصد جبران خاتمی و تعدیل حصر رسانه‌ای وی باشد و لاریجانی با آگاهی از این خبر در صدد پیشتازی و بهره برداری برای خود باشد.
۴ – محتمل است که لاریجانی برای ۱۴۰۰دنبال جابجایی سبد رای باشد زیرا تجربه ۱۳۸۴نشان داد سبد مدنظر خالی است لذا در صدد است شعاع جامعه مدنظرش را گسترش دهد و احساس می کند بوکس خوردن از حزب الهی‌ها در این مسیر نه تنها ضرری ندارد که سود آور هم هست.
اما آنچه حتمی و قطعی است لاریجانی از بعد فکری و معرفتی اصلاح طلب نخواهد شد اما برای مهندسی ذهنی و ادراک سازی با هدف حرکت به سمت یک سبد بزرگ تلاش می کند.

«کبری آسوپار» روزنامه نگار اصولگرا نیز در یادداشتی تلگرامی در این باره نوشته است:
📝نقد نه، لاریجانی را ندیده بگیریم
*با انتشار عکس علی لاریجانی در کنار محمد خاتمی در مجلس بزرگداشت مرحوم راستی کاشانی، او برای باری دیگر خط قرمز مردم انقلابی را رد کرده است. فرقی نمی‌کند داستان نشستن لاریجانی کنار خاتمی چگونه باشد؛ برنامه‌ریزی شده؟ سهواً؟ نقشه‌ی خاتمی و اطرافیانش؟ هر چه باشد حرکت تدریجی او به سمت اصلاح‌طلبان را ناگاه تشدید کرد و بعید است لاریجانی بتواند توضیحی قانع کننده برای توده‌های ضد فتنه ارائه دهد. اما این میان گزاره‌ای دیگر وجود دارد؛ آیا اصلاً علی لاریجانی انگیزه و قصدی برای توضیح به جریان اصولگرایی و انقلابی دارد؟
*شواهد می‌گوید او خیلی وقت است خطش را جدا کرده و قدم به قدم به سویی دیگر می‌رود. گرچه برخی بداخلاقی‌های جریان انقلابی با لاریجانی، در سوق دادن او به سوی اعتدالیون و بعد اصلاح‌طلبان موثر بوده، اما آنچه امروز در نزدیکی او به مخالفانش نقش اصلی را ایفا می‌کند نه از جنس عقیده، بلکه از جنس قدرت‌طلبی است. لاریجانی در طمع پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان است که اگر روزی به روحانی رسید، چرا فردا به لاریجانی نرسد؟ طمع قدرت آدم را می‌چرخاند و این سطح نازل‌تری از تغییر عقیده است. اگر اکنون قدرت در دست اصولگرایان بود، لاریجانی یقیناً به آن سو نمی‌غلطید…
*از این رو لاریجانی نه تنها فکر اقناع و توجیه متحدان سابقش و نیز جریان انقلابی نیست، بلکه از قضا هر چه بیشتر مورد نقد آنها قرار بگیرد، بیشتر به خواسته‌اش می‌رسد. تخریب لاریجانی توسط جریان ارزشی، به او همچون رانده شده‌ای از وطن، توجیهات بیشتری برای پناهندگی به دامان بیگانه می‌دهد. شاید به همین دلیل است که جریان انقلابی باید بی اعتنا به لاریجانی، به کار خویش بپردازد. لاریجانی خیلی وقت است در سیاست داخلی به جناح ما تعلق ندارد.
*توده‌های اصلاح‌طلب هم که بعید است به خط و ربط و عقیده لاریجانی کاری داشته باشند؛ کافی است دستور از بالا برسد که به فلانی رای بدهید؛ بی تعقل و اندیشه فقط دستور را اجرا می‌کنند. روزی هاشمی رفسنجانی را قاتل و دزد می‌دانستند و بعد حامی‌اش شدند؛ حالا نمی‌شود مطیع دستور حمایت از لاریجانی شوند؟ لاریجانی هم آنها را می‌شناسد؛ مطیع و سر به راه در مقابل دستورات از بالا. برای همین هم دغدغه‌ی جذب آنان را ندارد و با بزرگترهایشان می‌بندد؛ دموکراسی پادگانی!
*این هم محتمل است که لاریجانی و خاتمی در یک معامله‌ی غیررسمی باشند؛ لاریجانی شدت انزوای رسانه‌ای خاتمی را کم می‌کند و خاتمی شدت کمی پایگاه اجتماعی لاریجانی را. معامله‌ی بدی هم نیست. فقط آنکه داغ فتنه برای انقلابیون و برای شخص ولی فقیه همچنان تازه است؛ خیانت خاتمی نه فراموش شده و نه بخشیده. با خاتمی می‌شود معامله‌ی قدرت کرد، اما پس از آن ادعای تبعیت از ولی فقیهی که ۸ سال است محمد خاتمی را به حضور نمی‌پذیرد و حتی پس از عمل جراحی، برای عیادت هم او را نپذیرفت، زیاده ادعای گزافی است. آیا اندک نمایندگان انقلابی مجلس به رییس مجلس در صحن علنی بابت رسمیت بخشی به سران فتنه اعتراض خواهند کرد؟ هیچ چیز معلوم نیست!


کد مطلب: 137245

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/news/137245/فعلا-مشكل-كشور-عكس

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir