به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۹ - ۱۴:۴۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۶ ساعت ۱۲:۴۴
کد مطلب : ۱۳۷۹۱۳

پیشرفت، حاصل شبکه فرهنگی جامعه

مرتضی منادی*
فکر، اندیشه، تفکر و تولید محصولات فکری،فرهنگی (نظیر شعر، رمان، نقاشی، فیلم،موسیقی وحتی کتاب‌های علمی) و ارتقاء فرهنگ جامعه یعنی،تبدیل فرهنگ ساده و عامیانه (و نه مبتذل) به فرهنگ ناب و والا به تعبیر بوردیوجامعه شناس فرانسوی و ارتقاء مردمان جامعه و پیشرفت فرهنگی جامعه،به دنبال آن پیشرفت‌های اقتصادی و سیاسی جامعه توسط یک نفر،یک گروه یا یک طبقه امکان پذیر نیست،بلکه شبکه‌ای از روابط و تعامل اجتماعی قوی و منسجم بین بخش‌های مختلف فرهنگ ساز و تولید کننده فکر  و محصولات فرهنگی جامعه شامل، دانشگاهیان، نویسندگان، هنرمندان، روشنفکران، روحانیون و حتی ورزشکاران،  شرایط پیشرفت فرهنگ یک جامعه را مهیا می‌کنند. به عبارت دیگر، اگر فقط یک گروه و دسته یا قشر بر جامعه‌ای حکم براند,کالاهای فرهنگی تولید کند،و فرهنگ‌سازی کند,و فرهنگ خوبی هم تولید کنند،حتی اگر فیلسوفان جامعه باشند،به تعبیر کارل پوپر، فاشیسم محصول آن گروه در جامعه و عقب افتادگی فرهنگی غایت مردمان آن جامعه خواهد بود. در واقع،یک نواختی محصولش سکون و مرگ،و سپس بي‌تحرکی و عدم پیشرفت ارمغان آن جامعه خواهد بود. ولی برعکس اگر همکاری، همنوایی، تعامل و مشارکت بین اقشار مختلف سازندگان فرهنگ و کالاهای فرهنگی وجود داشته باشد و دست در دست یکدیگر بدهند و از آثار یکدیگر بهره ببرند،پویایی جامعه تضمین شده و باعث رشد و ارتقاء فرهنگ یا به تعبیر بوردیو سرمایه‌های فرهنگی افراد جامعه و خود جامعه خواهد شد.

نمونه واقعی تاریخی
در بُرهه‌ای از تاریخ کشورمان این اتفاق نادر و بابرکت رُخ داد و جامعه را از یک حالت سنتی،خرافی،یکنواختی و مشکل دار در عرصه‌های مختلف،با وجود اختلافات فاحش طبقاتی،هماز نظر فرهنگی،علمی و هم از نظر اقتصادی جداکرده و مسیر را برای به خود آمدن افراد و خودشناسی و رشد جامعه فراهم کرد. در عرصه دانشگاهی، با تاسیس دانشگاه تهران با ادیبانی چون دهخدا،فروزانفر،معین و خانلری و غیره،پزشکی همچون دکتر قریب،و فنی نظیر دکتر حسابی و هشترودی و غیره جانی در محیط علمی جامعه دمیده شد و فضا را برای فعالیت و پذیرش بخش‌های دیگر فرهنگ مهیا کرد. در حوزهنویسندگی,محمد علی جمال زاده،صادق هدایت،بزرگ علوی,جلال آل احمد،صمد بهرنگی و غلامحسین ساعدی و سیمین دانشور و غیره دست به قلم می‌برند و طرحی نو در نثر فارسی و ادبیات داستانی بر می‌اندازند و خوشبختانه مورد استقبال مردم و اقشار مختلف سازندگان فرهنگ قرار گرفتند.

میدان شعر هم با نیمایوشیج و فروغ و شاملو و اخوان و فریدون مشیری،انقلابی به وجود آوردند. در حالی که،شعرای نام آور گذشته نظیر فردوسی،مولانا،حافظ و سعدی،و خیام همچنان مورد احترام و وثوق اهل ذوق و مردم جامعه بودند. هنر سینما با کمک از عرصه داستانِ نویسندگان داخلی، قدرهایی همچون تقوایی،  مهرجویی، بیضایی،کیمیایی و کیارستمی،سینمای ایران را در سطح یک هنر قابل قبول در مقیاس جهانی به وجود آوردند. اتفاقا بخشی از موفقیت این حوزه استفاده از نتیجه منابع غنی نویسندگان داخلی و خارجی بوده است. در حیطه هنر خوانندگی،فرهاد و فروغی و دیگران نیز از این قافله عقب نماندند و آثار ماندگاری را تولید کردند که همچنان مورد الهام مردمان می‌باشند. در همین بخش هنرمندان موسیقی نظیر تجویدی،خرم،پایور و دیگران با همکاری شاعرانی چون معینی کرمانشاهی و دیگران،همکاری هنر موسیقی و آواز خوانی و شاعران طرحی در انداختند که پایه‌های این هنر را بنیانی قوی ساختند. حتی حوزههنرپیشه‌گی نیز رفتاری و کرداری و کارهایی در خور و همسطح بقیه بخش‌های فرهنگ سازجامعه انجام دادند. انتظامی، نصیریان،کشاورز، رشیدی و مشایخی از جمله این کاروان فرهنگ غنی هستند. آل احمد و سپس شریعتی و مطهری از مذهب و علم و جامعه مایه گرفتند و به فکر بازگشت به خویشتن خویش،بخش دیگری از فرهنگ را بخود اختصاص دادند.

حوزه علمیه نیز به نوبه خود،متفکرانی را تولید و معرفی کرد،همچون علامه محمد حسین طباطبایی و علامه محمد تقی جعفری که نه تنها مبارزه با بقیه گروه‌های فرهنگ ساز نکردند،بلکه با کارهای علمی و تخصصی خود به غنای بقیه کمک کردند و آشتی واقعی و همکاری بین بخش هایی از دانشگاهیان (سید حسین نصر) ،نویسندگان (شریعتی) و هنرمندان (فرشچیان) بوجود آوردند. همکاری،تعامل و هماهنگی مشترک بین نخبگان این حوزه‌های مختلف،هم باعث ارتقاء و پیشرفت این گروه‌های متفاوت شده و هم افراد جامعه از آنها بهره بردند و جامعه مسیر خودشناسی و خودآگاهی را طی کرد و به انقلابی فرهنگی ختم شد. بنابراین،زمانی جامعه می تواند مسیر پیشرفت و توسعه پایدار را طی کند که نخست،فرهنگ غنی و ناب بر جامعه حاکم بشود و این امر میسر نمی‌شود مگر، یک دسته یا گروه خود را میدان دار اصلی فرهنگ جامعه ندانسته و بقیه سازندگان محصولات فرهنگی را در فشار و تهدید قرار ندهند. در این حالت است که،فرهنگ ناب و والا در بین افراد جامعه پراکنده و نهادینه شده و جامعه‌ای پویا،صعود به قله‌های پیشرفت را پیش روی خود خواهد داشت.
* جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا
مرجع : روزنامه بهار