به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۹ - ۱۵:۱۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۸ ساعت ۱۶:۳۹
کد مطلب : ۱۳۸۵۳۹
«اصلاح‌طلبان بدلی»؛ در حال برهم زدن ویترین جریان اصلاحات

بدلی‌ها، اصلاحات را نابود كرده‌اند

گروه سیاسی: سایت نامه‌نیوز در نقدی نوشت: به تازگی برخی چهره‌های جریان اصلاحات در اظهار نظرهای متفاوتی ابراز عقیده کردند که این روزها با اصلاح‌طلبانی در داخل این جریان مواجه هستیم که به این جریان لطمه می‌زنند. اصلاح‌طلبان «کاذب» و «بدلی» که همچون موریانه از درون در حال استحاله و پوک‌کردن جریان و گفتمان اصلاح‌طلبی هستند. همان کسانی که به گفته محمد رضا تاجیک به‌نام و به دست جریان اصلاح‌طلبی پشت ویترین قدرت و سیاست یا جریان اصلاح‌طلبی قرار گرفته‌اند، اما با نمایش تصویر کژ و کدر و نازیبای خود و جامه گفتمانی و اجرایی که بر تن دارند، هر خریداری را از توقف در پشت ویترین وازده و دلزده و منصرف می‌کنند.

روزگار تولد چپ و راست سیاست
تقسیم بندی در جریان‌های سیاسی به پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر می‌گردد؛ بعد از پیروزی انقلاب بود که واژه «چپ» و «راست» در ادبیات سیاسی ایران ظهور و بروز پیدا کرد و بعدها در قالب اصول گرا و اصلاح طلب صف بندی کردند. دولت‌ ها هم براساس نگرشی که مردم به این دو جریان پیدا می‌کردند، تشکیل می‌شدند. البته شکل گیری گروه‌های اصولگرا و اصلاح طلب وصف بندی این دو جبهه به طور منسجم به قبل از انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری باز می گردد. در جریان انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری بود که گروههای سیاسی و جریانات سیاسی به سمت ائتلاف در سایه دو جبهه اصولگرا و اصلاح طلب پیش رفتند. در تمام این سال‌ها هم رقابت اصلی همواره بین این دو جریان برقرار بوده است. هرچند در انتخابات سال ۹۲ ریاست جمهوری جریان جدیدی تحت عنوان «اعتدال گرایان» متولد شد اما بسیاری از چهره های سیاسی، جریان اعتدال را یک جریان فکری- سیاسی نمی دانند و معتقدند همچنان دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا دو جریان اصلی سیاسی در کشور هستند که هر کدام بخشی از اقبال عمومی و آرای مردمی را به عنوان پشتوانه خود دارند. در این میان به رغم نقش موثر این جریان ها در فضای سیاسی کشور، آنها نقایص و ضعف هایی نیز دارند؛ در هر دو جناح نیز افراد بدلی و ریشه دار وجود دارد. نبود وحدت و انسجام شاید مهمترین ضعف جریان اصولگرایی باشد اما حضور «اصلاح طلبان دروغین یا بدلی» نیز مهمترین ایراد وارد بر جریان اصلاحات است.

پیمان‌شکنان شورای شهر
اگر بخواهیم نگاهی به تاریچه پیدایش اصلاح طلبان بدلی بی‌اندازیم باید به سال ۹۲ برگردیم. همان زمان که الهه راستگو به ‌همراه دنیامالی، دو عضو حاضر در فهرست اصلاح‌طلبان شورای شهر، بر قول خود با دیگر اصلاح طلبان پایبند نبودند و به جای دادن رای به محسن هاشمی نامزد اصلاح‌طلبان، به قالیباف نامزد اصولگرایان رای دادند و در نتیجه با همان دو رای، قالیباف برای سومین دوره متوالی در «بهشت» باقی ماند تا رتق‌وفتق امور شهرداری را برعهده گیرد. اصلاح طلبانی که در بزنگاهی حساس برخلاف تعهدات اخلاقی و حرفه‌ای عمل کردند و به اذعان کارشناسان موجب لطمه به بدنه اصلاحات شدند.

عهد شکنان مجلس دهم
انتخابات هئیت رئیسه مجلس دهم نمونه دیگری از حضور اصلاح طلبان دروغین در بدنه سیاسی کشور است؛ شبه اصلاح طلبانی که با لیست امید وارد مجلس شدند اما بر عهد خود پایبند نبوده و در بزنگاه‌های حساس پشت هم طیفی های خود را خالی کردند. پس از اعلام نتایج انتخابات مجلس دهم در هر دو مرحله، مشخص شد حداقل ۱۴۰ نفر منتخبان از کاندیداهای لیست امید بودند، اما در انتخاب رییس مجلس حدود دو سوم این لیست بدون توجه به نظر فراکسیون، تغییر مسیر دادند. ماجرا از این قرار بود که برخی از نمایندگانی که با لیست امید راهی بهارستان شده بودند در انتخابات هیئت رئیسه لاریجانی را بر عارف ترجیح داده و با عهد شکنی خود باعث شدند ردای ریاست بهارستان بار دیگر به علی لاریجانی برسد. «اصلاح طلبان بدلی» به گفته مصطفی کواکبیان عکس یادگاری را با لیست امید گرفتند، اما زنبیل را جای دیگری بردند!

استفاده از پایگاه مردمی جریان اصلاحات
موضوع بر سر لباسی است که ظاهر اصلاح طلبی دارد اما باطنش هرچه باشد چندان با مشی جناح چپ سازگار نیست؛ آن چه که مسلم است این است که هر جریان مردمی نیز ممکن است مورد سواستفاده قرار بگیرد چر اکه همیشه هستند افراد وجریان‌هایی که با اهداف غیر اصلاح‌طلبانه قصد سوء استفاده از فضای تغییرطلبانه‌ جامعه را داشته باشند. کسانی که از پایگاه مردمی این جریان استفاده کرده اما با عملکرد غیر اصلاح طلبانه خود بر عاقبت این گروه تأثیرگذار هستند. این روزها اصلاح طلبان بیش از گذشته نگران هستند که حضور این چهره های به ظاهر اصلاح طلب آینده سیاسی آن‌ها را با چالش مواجه کند. آن ها معتقدند این موضوع در دراز مدت اعتبار اصلاح طلبان و شاخصه های اصلاح طلبی را زیر سوال برده و این جریان را با چالش مواجه خواهد کرد. به اعتقاد چهره های شاخص این جریان «اصلاحات و اصلاح طلبی» میدان بازی‌های سوداگرانه و منفعت‌طلبی‌های افراد نیست؛همان کسانی که به اعتقاد محمدرضا تاجیک پشت ویترین قدرت و سیاست یا جریان اصلاح‌طلبی قرار گرفته‌اند، اما با نمایش تصویر کژ و کدر و نازیبای خود هر خریداری را از توقف در پشت ویترین وازده و دلزده و منصرف می‌کنند.بنابراین به نظر می رسد آنچه امروز جریان چپ به آن نیاز دارد تقویت احزاب با رویکردهای اصلاح طلبی است.