به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۱۵:۰۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۳ ساعت ۱۷:۱۱
کد مطلب : ۱۳۹۳۵۹
پایان نمایشگاه خزان‌زده مطبوعات در میان اعتراضات مردمی، صنفی و مالباختگانی كه رسانه‌های داخل كشور سانسورشان می‌كنند!

وقتی مطبوعات صدای مردم نباشند

روزنامه بهار شق‌القمر نكرده است
وقتی مطبوعات صدای مردم نباشند
روزنامه بهار: در چند روز اخیر شاهد بازتاب گسترده مطالب منتشر شده در روزنامه بهار در فضای سیاسی-رسانه‌ای کشور و همین‌طور در شبکه‌های اجتماعی بوده‌ایم. با نگاهی به مطالب منتشر شده شاهد آنیم که آنچه مورد توجه مردم قرار گرفته است را می‌توان در یک کلام تکرار خواست و صدای مردم دانست.به بیان دیگر آنچه از روزنامه بهار در چند روز اخیر باعث جلب توجه مردم بیشتر از قبل شده است سوژه‌هایی است که به آن پرداخته می‌شود.
برای توضیح بیشتر، با یک مثال این مطلب را ادامه می‌دهیم. در چند روز گذشته شاهد آن بودیم که مالباختگان موسسات مالی تجمعات اعتراضی را در نمایشگاه مطبوعات برگزار کرده و نسبت به عدم توجه رسانه‌ها به خواسته‌ها و اعتراضاتشان گلایه‌های تندی را خطاب به اهالی رسانه مطرح کردند. آنچه در این اعتراضات جلب نظر می‌کرد این نکته بود که معترضان که در برابر بسیاری از غرفه‌های رسانه‌ها در نمایشگاه مطبوعات صدای اعتراض خود نسبت به عملکرد رسانه‌ها در این موضوع را به گوش مسئولان رسانه‌ها می‌رساندند در برابر غرفه روزنامه بهار نسبت به انعکاس آلام و رنج‌هایشان زبان به تشکر می‌گشودند.این تفاوت از کجا نشأت گرفته است؟ آیا «بهار» کار خاصی انجام داده است و به اصطلاح «شق‌القمر» کرده؟واقعیت آن است که یکی از مهمترین وظایف رسانه‌ها انعکاس صدای مردم است.

مردمی که سال‌هاست به هزار و یک دلیل دچار انواع و اقسام رنج‌ها شده‌اند.
در نتیجه عملکرد «بهار» در موضوعات این چنینی تنها انجام وظیفه‌ای است که به طور طبیعی می‌بایست هر رسانه‌ای آن را انجام دهد. حال پرسشی که می‌توان در این باره مطرح کرد آن است که چه می‌شود که انجام وظیفه بدیهی یک رسانه این گونه بازتاب مثبت پیدا کرده است و حتی مردمی که تمام سرمایه خود را از دست داده می‌بینند و تحت شدیدترین فشارها هستند هم چند لحظه‌ای از اعتراض دست می‌کشند و به جای شعارهای اعتراضی مرسوم خود، «روزنامه مردمی؛ تشکر، تشکر» می‌گویند؟ !
پاسخ به این پرسش برای بسیاری تلخ و گزنده خواهد بود. آنچه عیان است این است که رسانه‌های ما بیشتر از آنکه صدای ملت باشند یا در گیرودار حب و بغض دولت‌ها هستند و یا به دنبال رقابت‌های سیاسی که گاه شبیه بازی‌های کودکانه است می‌شوند.

هنگامی که رسانه‌ها وظیفه خود را در قبال مردم حاضر در متن جامعه به فراموشی می‌سپارند به طور طبیعی با خشم و اعتراض مردم و یا حداقل با بی اعتنایی جامعه مواجه خواهند شد. علاوه بر این موضوع که به اهالی رسانه باز می‌گردد یک اشکال برون ساختاری نیز مانع بزرگی بر سر راه فعالیت‌های مطبوعات است.
مقوله سانسور و سخت‌گیری‌هایی که در فعالیت‌های رسانه‌ای وجود دارد یکی از دلایلی است که سبب آن می‌شود که رسانه‌ها نتوانند آنطور که شایسته است خواسته‌ها و مطالبات مردم را منعکس کنند.
 به نظر می‌آید باید به جای بیان این جمله که مردم دیگر روزنامه نمی‌خوانند و گلایه از جامعه در این موضوع، اندکی هم به خودمان معترض باشیم و به این بیندیشیم که شاید جایی از این مسیر را به خطا رفته‌ایم. مردم ایران نشان داده‌اند که قدردان هر اقدام مثبتی ولو آنکه کوچک و جز وظایف بدیهی رسانه‌ای باشد هستند، در نتیجه اگر قهری بین مردم و رسانه‌هاست، بخش عمده‌ی از مقصر در طرف خودمان است.
*******
بیست‌وسومین نمایشگاه مطبوعات با این‌که از جانب مسئولین مورد بی مهری قرار گرفت و خیلی از مسئولان از جمله رئیس‌جمهور که سال قبل برای افتتاحیه به نمایشگاه آمدند امسال غایب بزرگ محسوب می‌شدند؛  در روزهای پایانی با  افزایش اعتراضات بی شمار مردم که برای حمایت، به مطبوعات و فضای رسانه پناه آورده بودند همراه بود. از همان روزهای ابتدایی هم صدای اعتراضات از دور و نزدیک به گوش می‌رسید اما  در سه روز پایانی، اعتراضات رنگ دیگری به خود گرفت و گاها شاهد بودیم با زد و خورد با مسئولان و دست اندركاران هم همراه می‌شد اما آن چه غیر قابل انکار است عجز ملت آسیب دیده  در میان شعار، بحث، بغض و گریه بود.
در بین اعتراضاتی که از جانب گروه های مختلف مردم انجام شد اعتراضات به موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج و شهرک زیتون بیشتر با هیاهو همراه بود. مالباختگان موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج که روبه روی غرفه اصلاحات تجمع گسترده ای کرده بودند با شعارهایی مثل« رای مارا پس بدهید» یا « دولت تدبیر و امید ملت ازت خیری ندید» اعتراضات خود را نسبت به عملکرد دولت در رابطه با موسسات مالی و اعتباری نشان دادند. هر چند که بگو مگوهایی در این بین به وجود آمد اما اعتراضات همچنان صلح آمیز باقی ماند.

چگونه ثامن الحجج یک شبه بدون مجوز شد؟
مردی که در بین معترضان به عنوان لیدر قرار داشت در جواب به این سوال که دلیل این تجمع چیست گفت: علت تجمع این است که 27 ماه است که سپرده گذاران ثامن الحجج را که در موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج که رسمی و قانونی و با مجوز 14 سال است و در 450 شعبه کار نمي‌کرد با دروغی که بانک مرکزی در صدا و سیمای گفت باعث شد که همه سپردگذاران این موسسه برای گرفتن پول‌های سپرده در این موسسه اقدام کنند. به نظر من بانک مرکزی به دلیل مشکلات شخصی که با این موسسه دارد با گزارش های اشتباهی که دادند، به جای این که اگر در این موسسه تخلفی صورت گرفته است با آن برخورد کنند دست در جیب سپرده‌گذاران کردند. پرده‌گذارهایی که زندگی و ذخایرشان را در این موسسه سپرده گذاری کردند تا از سود آن زخم های زندگیشان را مداوا کنند پول درمان بیماریشان را یاپول تحصیل بچه‌هایشان را بپردازند یا ارتزاق زندگیشان را تامین کنند. ما سپرده گذارانی را در این موسسه داریم که به بیماری‌هايي مثل سرطان دچار هستند و از سود این پول برای درمان استفاده نمي‌کردند و حالابا این منوال دیگر چیزی برای آن‌ها باقی نمانده است. تعداد زیادی از این سپرده‌گذاران سکته کردند تعدادی خودسوزی کردند و تعدادی فوت کردند از جمله پدر آقای گلفشان که پدر یک جانباز وشهید بود و به دلیل نداشتن پول درمان چون پولشان در این موسسه بود از بین رفت.حالا بعد از 27 ماه اعلام مي‌کنند که چون شما ربا خوارید و طمع کردید پولی به شما تعلق نمي‌گیرید!
شما بگویید اگر کسی پولش را در موسسه‌ای که روی تابلو آن نوشته شده تحت نظارت بانک مرکزی بگذارد ربا خوار است، در حالی که تورم 47درصد بود و سودی که از این موسسه به سپرده‌گذاران داده مي‌شد 27 در صد بود آیا واقعا این طمع کردن است؟ آیا این ربا خواری است؟ یعنی اگر کسی پولی داشته باشد باید در خانه در بالش نگه داری کند؟ چگونه کار این موسسه در 14 سال در 450 شعبه ادامه داشت و حالا به یک باره آقای سیف اعلام کرد که این موسسه مجوز ندارد؟ تا 300 میلیون سپرده‌گذاری را 35 میلیون پرداخت کردند و بقیه‌اش را حواله داده‌اند به 17 ماه بعد یا یک سال بعد و آن طور که معلوم است از 300 میلیون به بالا را هم هیچ تصمیمی نمی‌گیرند این درحالی است که اعلام می‌کنند 98 درصد معوقات مردم را حل کرده اند.
پیر مرد در ادامه به اعتراضات به دولت دوازدهم اشاره می‌کند و می‌گوید: اگر این موسسه مجوز نداشت یا متخلف بود دولت تدبیر و امید چرا از سال 92 که سر کار آمد جلوی تخلفات را نگرفت. قانون نمي‌گوید اگر موسسه ای تخلف کرد به سرعت با آن برخورد شود اما در دولت یازدهم این اتفاق نیفتاد و از طرف دیگر گزارش های دروغی به قوه قضائیه داده مي‌شود. بانک مرکزی ده‌ها مجوز به موسسه مالی و اعتباری ثامن‌الحجج داده است چگونه یک شبه این موسسه غیر قانونی شد؟ ما از رسانه‌ها گله مندیم چون هیچ رسانه ای فریاد مارا منعکس نکرده است صداوسیما که به هیچ عنوان اخبار مربوط به مارا پوشش نداده است ما از رسانه‌ها این انتظار را داریم که حداقل صدای ما باشند و فریاد ما را منعکس کنند هیچ جای دنیا این طور با مردم برخورد نمي‌کنند.

تعهد نامه ننگین
زنی در گوشه ای ایستاده و تابلویی به دست دارد و شعار می‌دهد و همراه با شعار قطره های اشک از چشمانش سرازیر می‌شود، پیر زن قامت خمیده در پاسخ به سوالی مبنی بر دلیل حضورش می‌گوید: مشکل ما این است که 3 سال است پول ما را نمی‌دهند. ما پولمان را در موسسه اعتباری ثامن‌الحجج که دارای مجوز بود گذاشته ایم اما یک دفعه همه پول‌ها بلوکه شد و نه اصل پول را به ما دادند و نه سودآن را. یک تعهد نامه ننگین از ما گرفتند که توی تعهد نامه گفته شده بود بنویسید شما اشتباه کردید و می‌دانستید اینجا مجوز ندارد و پولتان را گذاشتید و ما را مجبور کردند امضا کنیم که 35 میلیون از 300 میلیون را به ما بدهند.
زن که دیگر کاملا در حال گریه کردن است می‌گوید: تمام نوشته‌های روی تابلو موسسات که نوشته بود تحت نظارت بانک مرکزی را پاک کردند و به یک باره اعلام کردند این موسسه هیچ گونه مجوزی ندارد.
الان من و شوهر پیرم هیچ پولی نداریم و در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کنیم و هر روز صاحب خانه زنگ مي‌زند و مي‌گوید بلند شوید اما ما پولی نداریم که جایی برویم. امثال ما خیلی زیاد هستند. خیلی از سپرده‌گذاران تحت فشار روانی حاصله از این جو به وجود آمده سکته کرده و مرده‌اند ما دیگر مستاصل شده ایم و نمی‌دانیم باید چه کار کنیم چون هیچ کس پاسخ گوی ما نیست رسانه‌ها و صدا و سیما به هیچ عنوان صدای مارا انعکاس نمي‌دهند هیچ کجای دنیا چنین ظلمی که به ما روا شده به ملتش نکرده است. ما را بد بخت و بیچاره کردند و به خاک سیاه نشاندند.

مرد دیگری که در بین معترضین بود در این باره می‌گوید:نمی شود در دولتی بیایند و به یک موسسه مجوز بدهند و در دولت دیگری این مجوز لغو شود و از مردم هزینه کنند. ما به حاکمیت نظام اعتماد کرده بودیم و پولمان را در موسسه مالی و اعتباری ثامن‌الحجج که روی تابلو آن نوشته شده بود تحت نظارت بانک مرکزی سرمایه گذاری کرده بودیم و الان هیچ کس پاسخ گو نیست. اگر دولت می‌خواهد موسسات را سامان دهی کند باید از جیب خودش هزینه کند نه از جیب مردم، مردم گناهی ندارند.

«قانون منم»!
هنوز ساعاتی از خروج مالباختگان ثامن‌الحجج نگذشته بود که صدای اعتراضات دیگری بلند شد. گروهی دیگر از معترضان شهرک زیتون با حضور در نمایشگاه مطبوعات از رسانه‌ها خواستند تا مطالبات آنها را منعکس کنند. چون حضور این افراد با حضور معصومه ابتکار تلاقی داشت تعدادی از معترضین با او برخورد نامناسبی داشتند و همین امر باعث شد خانم ابتکار به سرعت از نمایشگاه خارج شود. مردی از میان معترضین شهرک زیتون با صدای بلند فریاد می‌زد و مي‌گفت: 33 سال پیش جهاد کشاورزی زمین‌هايي را در محدوده سرخه حصار به ما فروخت که ما شهرک زیتون را در این مکان ساختیم حالا بعد از گذشته 33 سال مي‌گویند منابع طبیعی است باید از خانه هایمان بلند شویم. الان یک سال است که آب و برق ما را قطع کرده‌اند که ما را مجبور کنند که از خانه‌هایمان بلند شویم. شبانه سقف راروی سر ما خراب مي‌کنند و خانه‌هایمان را ویران مي‌کنند. ما را روی هوا نگه داشته‌اند نه مجوز مي‌دهند و نه پول مي‌دهند و نه جا مي‌دهند. به جای این که تکلیف ما را مشخص کنند آب و برق ما را قطع کرده‌اند این شهرک خارج از منطقه تهران نیست بلکه منطق 13 تهران به حساب نمي‌آید. ما یک سند 6دانگ تفکیکی داریم 4هزار خانوار هستیم که در این محل خانه هایمان هم ساخته ایم چند سال است که مارو اذیت مي‌کنند و مي‌خواهند به زور و ارعاب به هر عنوان که شده زمین‌ها را از ما بگیرند هر دفعه یک چیز مي‌گویند یک بار مي‌گویند ماعوض به ما مي‌دهند اما برای دادن ماعوض باید دولت طرح کاربری در این زمین‌ها داشته باشد که ندارد فقط مي‌خواهند ما را از خانه هایمان بیرون کنند ماعوضی وجود ندارد مي‌خواهند ارزش زمین های مارا بیاورند پایین که با قیمت پایین خانه هایمان را بخرند شبانه بدون این که به ما حکمی نشان بدهند مي‌آیند و خانمان را روی سرمان خراب مي‌کنند حقوق شهروندی مي‌گوید باید حکم را به ما نشان بدهند و بعد بیایند ما خانه را تخلیه مي‌کنیم بعد اگر خواستند تخریب کنند نه اینکه خانه را روی سر ما خراب کنند وقتی درباره این موضوع با فرمانداری صحبت کردیم فرماندار تهران گفت خود من قانون هستم! الان مشکل این است که مي‌خواهند این خانه های حاشیه‌ شهر را از دست مردم در بیاورند که حاشیه های شهر رونق نگیرد تا از پول قیمت برج هایشان کم نشود.

قانونی که تصویب نمی‌شود!
ساعتی بعد از خروج معترضین شهرک زیتون، عده ای از معلولان سوار بر ویلچر با سردادن شعارهایی برای حقوق از دست رفته شان اعتراض کردند. دختری که روی ویلچر نشسته بود و شعار مي‌داد درباره علت این تجمع گفت: الان چند سال است که لایحه مربوط به ما در مجلس است اما تصویب نمي‌کنند اگر این لایحه تصویب شود شاید 99 درصد از مشکلات ما حل شود الان در مکان های عمومی جایی برای معلولین نیست و در خیابان های ما نمي‌توانیم به راحتی رفت و آمد کنیم ما هیچ حق اضافه ای نمی‌خواهیم فقط خواهانه حقوق برابر با همه مردم هستیم. در حال حاضر حق اشتغال معلولین که 3درصد است با این که قانون است و تصویب شده اما هیچ جا آن را رعایت نمي‌کنند.
دختر دیگری که در کنار او قرار داشت و او هم معلول بود گفت: الان همه ما تحصیل کرده هستیم اما هر جا مراجعه مي‌کنیم برای کار اصلا استقبالی از حضور ما صورت نمي‌گیرد در حالی که ما شاید خیلی بیشتر از خیلی‌ها استعداد و توانایی و عملکرد داشته باشیم. از ما استفاده نمي‌شود تنها به این دلیل که مامعلولیم، ما به نماینده های مجلس هم برای تصویب این لایحه نامه نوشتیم به ما قول نمي‌دهند اما به فراموشی سپرده می‌شود.

لازم به ذکر است حضور این افراد و اعتراضشان با ورود آقای نوبخت تلاقی پیدا کرد و مردی که رهبری این تجمع را بر عهده داشت در این باره گفت: با آقای نوبخت در رابطه با این موضوع صحبت کردیم اما طبق معمول همیشه مسئولان یک لبخند ملیح مي‌زنند و مي‌گویند چشم حتما رسیدگی خواهد شد اما باز هم هیچ اتفاقی نمی‌افتد. تنها نیازما تصویب و اجرای این لایحه است نه بیشتر. چون قانونی که قبلا در خصوص معلولین تصویب شده هیچ ضمانت اجرایی نداشته و هیچ وقت هم اجرا نشده است معلولان نسبت به بقیه مردم دچار مشکلات مضاعفی هستند. حمل و نقل، مناسب سازی، بیمه و درآمد همه از مشکلات معلولین است. این لایحه به دلیل ایرادات فنی و حقوقی تصویب نمي‌شود متاسفانه در این دو سال و نیم بهزیستی با انواع و اقسام کار گروه‌ها وقت گذاشتند اما باز هم نتوانستند ایرادات این قانون را برطرف کنند و به همین دلیل هم این قانون از مجلس به بهزیستی برگشت مي‌خورد و این چرخه ادامه دارد.

در روز گذشته که آخرین روز و در واقع اختتامیه نمایشگاه مطبوعات به شمار مي‌رفت نیز خالی از این اعتراضات و تجمعات نبود. معترضین به موسسات پدیده، آرمان، البرز و حتی پلاسکو در نمایشگاه حضور پیدا کردند و اعتراضاتشان را به گوش رسانه های رساندند تا شاید گشایشی شود در امر بازتاب اخبار در رسانه‌ها وبدون سانسور به این اعتراضات مردمی توجه کنند. مالباختگان پدیده در غرفه روزنامه بهار نیز حضور پیدا کردند و با شعار «روزنامه بهاری؛ باعث افتخاری» از این که این روزنامه تیتر و عکس یک خود را به این افراداختصاص داده تشکر کردند. منصور قنواتی مدیر مسئول روزنامه بهار در جمع این مالباختگان با ابراز تاسف برای این‌که صدای این اعتراضات از جانب رسانه های و مطبوعات منعکس نمی‎شود گفت: «من همواره گفته‌ام كه وقتی روزنامه صدای مردم نیست و از مطالبات جامعه نمي‌نویسد و آن‌ها را بایكوت و حتی سانسور هم می‌كند، تبدیل می‌شود روزی‌نامه؛ یعنی یك مركز تجاری صرف كه صرفا به فكر منافع مالی و روزی خود است و فقط عرصه فرهنگ را یدك می‌كشد، لذا  متعجبم كه همكاران و اهالی مطبوعاتی وقتی از درد و رنج مردم نمی‌نویسند، چرا باید از این كه مردم آن‌ها را نمی‌خوانند، ناراحت و حتی طلب‌كار هم باشند؟» در انتها باید تاكید شود كه نمایشگاه مطبوعات امسال، تبدیل به مکانی برای نزدیکی مردم و رسانه و بیان اعتراضات مردم بود البته اگر مطبوعات و رسانه‌ها به رسالت خود به درستی عمل کنند.