به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۸ - ۲۰:۵۵
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۵ ساعت ۱۵:۰۳
کد مطلب : ۱۳۹۴۶۴
دولت آمریکا برای مقابله با ایران در چه اندیشه‌ای است و در برابر آن چه باید کرد؟

سناریوی جنگ؟

سناریوی جنگ؟
روزنامه بهار: چند روز قبل دونالد‌ ترامپ، رییس‌جمهور ایالات متحده آمریکا پشت‌ تریبون قرار گرفته و یکی از تندترین نطق‌های چند سال اخیر علیه سیاست‌های جمهوری اسلامی را ایراد می‌کند. چند روز بعد از این نطق تند‌ترامپ سازمان CIA اسنادی را منتشر می‌کند که حاوی ادعاهایی مبنی بر روابط ایران با برخی اعضای گروه‌تروریستی القاعده در سال‌های گذشته است. مدتی بعد سعد حریری، نخست وزیر لبنان در سفر به عربستان سعودی استعفای خود را اعلام و در بیانیه‌ای مواضع سختی را علیه کشورمان مطرح می‌کند. سفر سعد حریری به عربستان و استعفای ناگهانی‌اش در محافل سیاسی و رسانه‌ای از آن جهت به ایران مرتبط دانسته شد که به نوعی همزمان با سفر علی اکبر ولایتی به لبنان و مدت اندکی پس از دیدار ولایتی با او بوده است. برخی تحلیل‌گران بر این اعتقادند که استعفای حریری ارتباط مستقیمی با اختلافات و تنش‌های فزاینده میان ایران و عربستان دارد.

با کنار هم قرار دادن این قطعات پازل می‌توان نوعی ارتباط را میان آن‌ها یافت. از نطق شدیداللحن‌ترامپ و تمرکز آمریکا بر مسئله‌تروریسم تا انتشار اسناد CIA، از استعفای سعد حریری تا افزایش تنش‌های لفظی میان مقامات ایران و عربستان؛ همه و همه را می‌توان به نوعی با یکدیگر مرتبط دانست و آن را ذیل سناریویی علیه ایران تعریف کرد. با نگاهی به شرایط منطقه خاورمیانه شاهد آن هستیم که هر گوشه‌ای از آن با تلاطم و آشوبی همراه شده است و در چنین وضعیتی افزایش تنش‌ها میان ایران و عربستان به معنای دمیدن بر آتش خواهد بود. حال و در چنین شرایطی باید چه کرد؟

۱- با توجهی جدی‌تر به آنچه در خصوص ایران در سطح بین‌الملل مطرح می‌شود شاهد آن هستیم که آمریکا و برخی دیگر از متحدانش در تلاش هستند تا با در دستور کار قرار دادن موضوع‌تروریسم به افزایش فشارها علیه کشورمان دامن بزنند. به نظر می‌آید در چنین شرایطی این نکته که باید در کنش‌های منطقه‌ای با مراقبتی دوچندان رفتار کرد ضرورتی بیش از گذشته پیدا کرده است. شاید اقدامی در گذشته مجاز و در راستای منافع ملی کشورمان ارزیابی می‌شد و امروز و با توجه به مجموعه شرایطی که از آن سخن به میان آمد همان اقدام خلاف منافع ملی ارزیابی شود.

۲- برخی تحلیلگران مسائل منطقه بر این عقیده‌اند که که نطق‌ترامپ، اسنادCIA، استعفای حریری و. . . سناریویی برای آغاز یک برخورد نظامی جدید در خاورمیانه خواهد بود. در صورت تحقق چنین سناریویی هیچ کس در آن برنده نخواهد بود و می‌توان آن را یک ناکامی بزرگ برای همه کشورهای منطقه دانست. از همین رو این انتظار وجود دارد که حداقل مقامات ایرانی به عنوان یک سوی این مسئله با خویشتنداری و به کار بستن تدابیری از به وحود آمدن یک تنش بزرگ در این منطقه به شدت بحرانی جلوگیری کنند. این تدابیر علاوه بر افزایش توامندی‌های دفاعی می‌بایست در حوزه دیپلماسی نیز مورد توجه جدی قرار بگیرد که تحقق این امر مهم نیازمند هماهنگی‌هایی بیشتر از امروز در سطوح عالی نظام خواهد بود.

۳- همانطور که به وضوح مشخص است شرایط امروز منطقه به معنای واقعی کلمه و بدون هر نوع اغراقی حساس است و می‌تواند آبستن حوادث بسیار بزرگی باشد. حوادثی که شاید ویرانگری غیر قابل پیش بینی را برای کشورهای منطقه به وجود آورد. در این شرایط این نکته که می‌بایست از کشورمان در حوزه سیاست خارجی «صدای واحد» شنیده شود امری بدیهی است. اما پرسش اساسی در این باره آن است که تصمیم‌گیران کشور تا چه حد به این امر بدیهی توجه نشان می‌دهند؟ مراکز متعدد تصمیم‌گیری در حوزه سیاست خارجی به خصوص در مسائل منطقه‌ای سبب ایجاد اشکالاتی در نوع عملکرد جمهوری اسلامی در منطقه شده است به طوری که این ناهماهنگی‌ها در برخی موضوعات باعث هدر رفت فرصت‌های به وجود آمده برای کشورمان شده است. این انتظار وجود دارد که مسئولان کشور حداقل در شرایط حساس امروز به این مهم بیشتر از قبل توجه نشان دهند و بنا بر آنچه رهبر انقلاب در گذشته تاکید کرده‌اند موضوعات حوزه سیاست خارجی در وزارت امور خارجه متمرکز شود و هر اقدام و اظهارنظری از سوی دیگرانی که برای خود - به درست یا غلط - مسئولیتی در این حوزه قائلند ذیل دستگاه دیپلماسی کشور قرار گیرد.

۱۳۹۶/۰۸/۱۵ ۱۷:۰۹
مقاله جالبی بود کاش سیاست خارجی بین همه نهادهای دولتی و غیر دولتی و...با هم هماهنگ بود و دکتر ظریف نماد واقعی وزیر خارجه بود در حالیکه گویا دکتر ولایتی هم بسیار مهم هستند (356152)
۱۳۹۶/۰۸/۱۵ ۱۸:۵۷
اصلا بهار جان ما همین یک دونه توپ رو هم نداریم عزیزم
تو راست میگی (356155)