به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۱۴:۱۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲ ساعت ۱۶:۵۹
کد مطلب : ۱۴۱۵۱۴
مشی صحیح در برخورد با اعتراضات اخیر چیست؟

پایبندی به اصولِ اصلاح‌طلبی

محمد توکلی-روزنامه بهار
با نگاهی به آنچه این روزها در خیابان‌های برخی شهرها دیده می‌شود و مقایسه آن با اعتراضات88 می‌توان به سادگی تفاوت میان افرادی که امروز خود را معترض می‌نامند با آنان که از هشت سال پیش تا امروز نام محصورین را صدا می‌زنند پیدا کرد. معترضان88 از «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» می‌گفتند، دخالت هر بیگانه‌ای در «اختلاف خانوادگی» را محکوم می‌کردند، آشوب و توهین به ارزشهای دینی و ملی مردم را برنمی تابیدند و از آن اعلام «بیزاری» می‌کردند و. . . اما آنان که در این روزها از قیام و انقلاب می‌گویند و اصولگرا و اصلاح طلب را دزد و خائن می‌دانند ابایی از حمله به دیگر شهروندان، آشوب و اغتشاش، حمله مسلحانه و. . . ندارند و حتی آن را برای دست یافتن به موفقیت تجویز می‌کنند!

در روزهای اخیر جناح تندرو تمام تلاش خود را به کار بسته است تا آنچه در این روزها شاهدش هستیم را همسان با اعتراضات88 نشان دهد و به نظر می‌آید در این راه با کمک گرفتن از رسانه انحصاری صداوسیما در تلاش است تا پس از فروکش کردن حضور میدانی معترضان96 دوباره پای اصلاح طلبان را به میان بکشد و مقدمه برخوردها و ایجاد محدودیت‌های دوباره برای این جریان سیاسی را فراهم آورد. این طراحی در حالی دنبال می‌شود که با نگاهی به مواضع و اظهارنظرهای سیاسیون اصلاح طلب شاهد آن هستیم که این جریان سیاسی با تاکید بر حق اعتراض مردم و انتقاد از تصمیم گیرانی که در همه این سال‌ها به این ظرفیت قانون اساسی بی توجه بودند نسبت به افراطی‌گری‌های آشکار اقلیت آشوبگر مواضع صریحی را اتخاذ کرده است.

واقعیت آن است که با نگاهی به رسانه‌ها و چهره‌های سیاسی جریان اصلاحات و مقایسه آن با نگاه اصولگرایان به اعتراضات شاهد آن هستیم که اتفاقا اصلاح طلبان در مقایسه با طرف مقابله با سرعت و صراحت بیشتری به میدان آمده است و درباره احتمال مخدوش شدن امنیت و وحدت ملی بر اثر ادامه یافتن این اعتراضات کور هشدار داده است. حال چگونه برخی به خود اجازه می‌دهند که برای انتقام گیری‌های سیاسی بار دیگر و با بهانه‌ای تازه بخشی از خانواده انقلاب را حذف و محدود کنند؟ !  با نگاهی به عملکرد جریان اصلاحات از دو خرداد76 به این سو می‌توان به جرات گفت که اصولگرایی اصلاح طلبان بیشتر و واقعی‌تر از آنانی است که مدعی اصولگرایی هستند. به عنوان چند نمونه واکاوی نوع مواجهه جناح تندرو با مذاکرات هسته‌ای و برجام یا آنچه در روز اول اعتراضات اخیر در مشهد رخ داد به خوبی نشان دهنده آن است که منافع ملی در کدام جریان سیاسی در الویت قرار دارد و کدام سوی سپهر سیاست در ایران به تنها مسئله‌ای که فکر نمی‌کند وحدت، امنیت و منافع ملی است. با نگاهی به اظهارات چهره‌های ارشد جریان اصلاحات در مقاطع حساس گوناگون از جمله حوادث پس از انتخابات88 شاهد آن هستیم که این جریان سیاسی - فکری در پر التهاب‌ترین شرایط هم که احساس به وقوع پیوستن ظلم بزرگی علیه خود دارد هم تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد که ساختار نظام سیاسی و قانون اساسی را با بند بند وجود خود حفظ کند. مقایسه اصولگرایی اصلاح طلبان و رفتار و گفتار مدعیان اصولگرایی این پرسش را پیش روی ما قرار می‌دهد که چرا برخی تصمیم گیران به جای آن که فضایی را برای حضور و فعالیت این افراد که دلسوزی خود برای نظام را بارها نشان داده‌اند ایجاد کنند همواره به تندروهایی که جز به منافع خود و جناح خود نمی‌اندیشند روی خوش نشان می‌دهند؟ آیا اگر اصلاح طلبان در مراکز گوناگون قدرت و تصمیم گیری حضور داشتند نظام «جمهوری اسلامی ایران» امروز وضعیت بهتری را تجربه نمی‌کرد و مسیر تحقق آرمان‌های انقلاب مردم ایران در بهمن57 هموارتر نبود؟
در عین حال ابرازنظرهای برخی اصلاح‌طلبان در مدت اخیر نیز جای تأمل بسیاری دارد. به عنوان نمونه آن تحلیل‌گر که روز گذشته گفته بود باید از قوه قهریه برای برخورد با آشوب‌گران استفاده شود چندان به اصول اصلاح‌طلبی وفادار نمانده است و چنین اظهاراتی جز ایجاد تنش بیشتر ثمره‌ای ندارد.