به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۱۱:۵۲
 
۶
تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۰۹ ساعت ۱۰:۳۷
کد مطلب : ۱۷۲۸۲
اين روزها حال و هواي خيابان فردوسي و منوچهري چگونه است؟

بازار كساد معركه‌گيران ارزي

گروه اقتصادي:​ هر چند قيمت‌ها روندي نزولي داشتند، گفته‌هاي رئيس كل بانك مركزي مبني بر تعيين حدود 3هزار تومان به عنوان كف قيمتي باعث شد تا دلار از حركت نزولي باز ايستد و بار ديگر از ابتداي هفته روندي صعودي را طي كند.
اميد توشه
در حدود دو هفته گذشته قيمت ارزهاي خارجي در بازار تهران نوسان قابل‌توجهي داشت. هر چند قيمت‌ها روندي نزولي داشتند، گفته‌هاي رئيس كل بانك مركزي مبني بر تعيين حدود 3هزار تومان به عنوان كف قيمتي باعث شد تا دلار از حركت نزولي باز ايستد و بار ديگر از ابتداي هفته روندي صعودي را طي كند. اما از زمستان سال 1390 تاكنون بارها از دلالان ارز به عنوان يكي از دلايل عدم تثبيت قيمت ارز نام برده شد؛ تا جايي‌كه معاون اول احمدي‌نژاد، دلالي به نام «جمشيد بسم‌الله» را به عنوان تعيين كننده قيمت ارز نام برد. ميدانگاه كوچك تقاطع خيابان منوچهري و فردوسي، ديگ جوشاني است كه تنها مشابهش را در فيلم‌هاي خبري از بورس‌هاي بزرگ جهان مي‌توان ديد. اما اينجا خبري از مانيتور و نمودار نيست. حداكثر تكنولوژي به كار رفته تلفن‌هاي همراهي است كه دائم با آن تماس گرفته ‌مي‌شود و حنجره جاي تابلوهاي اعلام قيمت را دارد. هر كس سعي دارد با صدايي بلندتر قيمت خود را اعلام كند. براي همين گاه صدا به صدا نمي‌رسد. دلالان كه نقش كارگزاران را در بازارهاي سامان يافته بازي مي‌كنند، صورت‌هاشان از آفتاب سوخته‌ و صداهايشان از فرياد گرفته است.

اينجا قلب تپنده بازار ارز ايران است و قيمت ارزهاي خارجي را همين جمع 100 نفره لحظه به لحظه تغيير مي‌دهند. با اينكه پاييز است، اما آفتاب صلات ظهر همچنان مي‌سوزاند. اما براي آنهايي كه نان شب‌شان را از بالا و پايين شدن قيمت ارز در مي‌آورند، اخبار آب و هوا آخرين اولويت‌شان است. روزنامه به دست آخرين اخبار آب و هواي سياست را مي‌سنجند. صرافي‌هاي ميدان فردوسي دلار را بين 3هزار و 10 تا 30 تومان مي‌خرند. برخي از آنها هم با بي‌حوصلگي مي‌گويند خريد و فروش ندارند. آنهاي ديگر هم قيمتي كه روي بردهاي خود زده‌اند از آنچه دلال‌ها مي‌فروشند، بالاتر است. اما هر چه به سوي خيابان منوچهري پايين برويد، تعداد دلالان بيشتر مي‌شود. خيابان منوچهري يكي از خيابان‌هاي قديمي تهران است كه در حال حاضر در قبضه كيف‌فروشي، لوازم آرايشي و بهداشتي و عتقيه‌فروش‌هاست. چند پاساژ كهنه و نوساز هم دارد كه سال گذشته يكي از آنها محل معركه گرفتن جمشيد بسم‌الله و رفقا بود. اما با ثبات رسيدن بازار ارز در نيمه اول سال و رياست‌جمهوري روحاني، دلال‌ها هم اندك اندك بساط معركه‌گيري‌شان را وسط ميدانگاه سر منوچهري برپا كرده‌اند.

فرياد‌هايي به زبان رمز
از دور جز فريادهاي نامفهوم چيزي به گوش نمي‌رسد و جز آنهايي كه از معدود پايه‌هاي تابلو ميدانچه بالا رفته‌اند، چيزي ديده نمي‌شود. اگر عابري نداند اين راسته، محل كاسبي چه كساني است مي‌تواند فكر كند يكي از همان پهلوان‌هاي معركه گير در چند متري بساطش را پهن كرده و اين جمعيت مشتاق در حال تماشايش هستند. در اطراف ميدان، اما تراكم جمعيت كمتر است؛ فريادها هست، اما رو به مخاطبي خاص. اسم‌ها تكرار مي‌شوند. كار و بار دستفروش، آب‌زرشك فروش و دكه‌دار سر منوچهري در فروش نوشيدني حسابي سكه است.خيلي سخت نيست خودت را از چند لايه حاشيه‌اي به وسط جمعيت برساني تا دريابي چگونه قيمت دلار در بازار ارز تعيين مي‌شود. آنچه در ابتدا به چشم مي‌رسد ناهماهنگي است و زباني كه گويي به رمز گفته مي‌شود. اما دقايقي كه نظاره كنيد، شيوه كارشان مشخص مي‌شود. آنچه مورد معامله قرار مي‌گيرد، 10هزار دلار در يك دسته اسكناس 100 دلاري است. آنهايي كه به اصطلاح دلال هستند و ناگهان از گوشه‌اي صدايشان بلند مي‌شود كه قيمتي را براي خريد يا فروش اعلام مي‌كنند، در واقع كارگزاراني هستند كه از طريق تلفن‌هاي همراه‌شان دستور معامله مي‌گيرند. حدود ساعت 12 ظهر، قيمت به 3 هزار و چهل تومان مي‌رسد. فريادهاي «نقدي 100 تا چهل» از هر طرف بلند مي‌شود.

معناي اين عبارت خريد 10هزار دلار، به قيمت 3هزارو چهل تومان است. اگر كسي جواب مثبت بدهد با هم به سوي ATM نزديك منوچهري روان مي‌شوند و بعد از واريز پول به حساب فروشنده، خريدار 10هزار دلارش را كه اسكناس‌هاي 100دلاري‌است را دريافت مي‌كند. در ميان فريادها گاه نام بانكي كه در آن حساب دارند هم از سوي دلال‌ها اعلام مي‌شود. از هر خريد يا فروش به اين شكل يك درصد حق دلالي است كه به فروشنده مي‌رسد. از 30ميليون و چهل هزار تومان هر معامله كمي بيش از 300هزار تومان به دلال مي‌رسد.در نيم ساعت قيمت مدام بالا و پايين مي‌شود. آنكه دقايقي قبل هر دلار را 3هزار و چهل تومان خريده بود، با موج تازه به وجود آمده به قيمت 3هزار و 36 تومان مي‌فروشد. نامش امير است و اصليتي كرجي دارد. صورتش زير آفتاب سوخته و صدايش گرفته است. ابتدا به سوالات پاسخ نمي‌دهد. گوش به زنگ معامله است. وقتي مي‌شنود خبرنگار هستي، همراهي بيشتري مي‌كند، مي‌گويد: «ما اينجا همه همديگر را مي‌شناسيم و گرنه به اين راحتي نيست هر كي بيايد و داد بزند و بخواهد چيزي بخرد يا بفروشد. در اين كار اعتماد خيلي مهم است.» امير درخصوص خريد و فروشي كه در دقايق قبل انجام داده هم با خنده مي‌گويد: «آن را براي كس ديگري خريدم و آن را هم كه فروختم مال صراف ديگري بود و من فقط پورسانتم را مي‌گيرم.»


ما «پادو»هستيم
نام «جمشيد بسم‌الله» را كه بياوري، پوزخندي بر لب همه دلالان نقش مي‌بندد. بيشتر نشانه بي‌اطلاعي جامعه از سازوكار روابط در بازار ارز است و اينكه رسانه چيزي از واقعيت‌هاي بازار ارز نمي‌داند. يكي‌‌از آنها كه لهجه شيرين آذري‌اش را با سال‌ها كار و زندگي در چهارراه استانبول از دست نداده است با شوق مي‌گويد: «شما از اين بازار هيچ چيز نمي‌دانيد. آنهايي هم كه اسم جمشيد بسم‌الله را بزرگ كردند، يا نمي‌دانستند يا خودشان را زدند به آن راه. جمشيد يكي بود مثل ما. اما حجم پولي كه معامله مي‌كرد زياد بود و خيلي دوست داشت توي چشم باشد. وگرنه اين بازار با هزار تا امثال جمشيد آنچنان تكان نمي‌خورد كه بيايند بگويند چند دلال بازار ارز را مي‌چرخانند و قيمت دلار را تكان مي‌دهند.» بعد اضافه مي‌كند، آن كسي كه جمشيد برايش كار مي‌كرد هنوزم دارد كارش را مي‌كند هيچكس هم نرفت سراغش بگويد كه هر روز اين همه دلار را از كجا مي‌آورد.

يكي ديگرشان كه گويي منتظر بود تا تلفنش تمام شود تا در بحث شركت كند، مي‌گويد: «شما چرا آمدي از ما خبر بنويسي. برو سراغ رئيس كل بانك مركزي. او بود كه نگذاشت دلار ارزان شود.» بعد به رفقايش توصيه مي‌كند با خبرنگارها صحبت نكنند، چون برايشان دردسر درست مي‌شود. با اين همه دلال، آيا باز سود هر كدام‌شان هست كه در اين بازار بمانند؟ نگاهي به نشانه بي‌اطلاعي سوال‌كننده مي‌كند و از رفتن پشيمان مي‌شود و مي‌گويد: «اين مملكت كلي تاجر دارد. كلي سرمايه‌دار دارد. آنها هستند كه قيمت را تعيين مي‌كنند وگرنه من و امثال جمشيد بسم‌الله تنها پادويي آنها را مي‌كنيم كه شب پولي براي زن و بچه‌مان برده باشيم. اگر هم سود نداشته باشد، اين همه آدم اينجا چه كار مي‌كنند.»

گلايه از گفته‌هاي ولي‌الله سيف در اين جماعت هم حرفي مشترك است. آنها هم مانند بسياري ديگر انگشت دليل پايين نيامدن دلار را به سوي رئيس كل تازه بانك مركزي نشانه رفته‌اند. امير كه سعي دارد مرتب و كارشناسي صحبت كند، مي‌گويد: «دولت خودش بزرگ‌ترين فروشنده دلار در بازار است. اگر دلار پايين بيايد دولت ضرر مي‌كند. اگر بانك مركزي دخالت نمي‌كرد، قيمت دلار تا آخر سال به 2هزار و پانصد تومان هم مي‌رسيد.»بازار آزاد ارز در تهران و كلوني دلالان سر منوچهري،‌ نمايش واقعي اصل بنيادي «عرضه و تقاضا» در بازار است. قيمت‌ها دقيقه به دقيقه بر اساس ميزان فروشنده‌ها و خريداران بالا و پايين مي‌رود. هر چند در ميدانچه سر منوچهري از تابلوهاي لحظه به لحظه قيمت‌ها خبري نيست، اما شور و هيجان كارگزارانش دست كمي از همتايان‌شان در وال استريت ندارد. گويي به شكل بدوي معامله مي‌كنند، اما همين‌ها هستند كه نبض ارزهاي خارجي را در تهران زير انگشتان خود احساس مي‌كنند.
مرجع : اقتصاد ایران آنلاین

۱۳۹۲/۰۷/۰۹ ۱۲:۱۳
مرگ بر اسرائیل؟ لعنت بر دلالان و افراد ذینفع . لطفا این افراد در داخل کشور حذف شوند (139221)
یار دیروز جلیلی ، حامی امروز روحانی
۱۳۹۲/۰۷/۰۹ ۱۴:۴۴
صرفا جهت شوخی جدی نگیرید
حالا ملت همین دلار 3 تومنی رو بزارید رو سرتون برید حلوا حلوا کنید
چقدر گفتم بیاد به جلیلی رای بدیم
اصلا یکی از خوبیاش همین بود دیگه حداکثر قیمت ارز مشخص میشد و هی بالا پائین نمیرفت با اومدن جلیلی ،
تازه داشتیم الان از رادیو تو جبهه آمار ارز رو میگرفتیم ، شهید میشدیم از دست این زندگی راحت ممیشدیم
خدایا شهادت را نصیب ما بگردان ، اونم از نوع گمنامش
:))))) (139338)
۱۳۹۲/۰۷/۰۹ ۱۸:۳۰
به استناد اظهارات کارشناسان این حوزه ، قیمت واقعی دلار در بازار آزاد ، حدود 1000 توان با قیمت دولتی آن بایستی تفاوت داشته باشد ، یعنی اینکه حداقل 3400 الی 3500 توان منطقی ترین قیمت دلار می باشد . البته این رقم در سال جاری که بودجه کشور بر اساس 2500 توان بسته شده است . منطقی می باشد . (139451)
علی
United States
۱۳۹۲/۰۷/۰۹ ۲۱:۱۷
خوش به حال اقای وزیر که در دولت امید و تدبیر همه را نا امید کردند وهمه چیز برگشت به قبل از این دولت (139541)
۱۳۹۲/۰۷/۱۰ ۰۱:۰۷
اقای سیف خودش از لحاظ مالی وضعش خوب است و به فکر مردم بدبخت نیست؛ (139706)