در ادامه به ۹ نکته میپردازیم که ممکن است در مورد موگابه ندانید. این نکات شاید کلید طول عمر او باشند.
۱) ورزش و غذای سنتی
موگابه سه سال پیش گفت: "اگر ورزش نکنم مریض میشوم." او کم میخوابد و هر روز بین ساعات ۴ و ۵ صبح بیدار میشود و نرمش میکند. اما او زیاد از دستگاههای ورزشی که همسرش در خانهشان نصب کرده، خوشش نمیآید و ترجیح میدهد از روش خاص خودش پیروی کند. موگابه میگوید: "ما در زندان هیچگونه وسیله ورزشی در اختیار نداشتیم. فقط خودمان بودیم. من امروز هم همان روش را ادامه میدهم."
شاید یکی از رازهای دیگر طول عمر او این باشد که ترجیح میدهد سادزا (قوت غالب در زیمبابوه که از ذرت تهیه میشود) بهشکل سنتی و از غلات بیخته نشده درست شود. این غذا از نسخه رایجتر آن که سفید رنگ است، بهمراتب سالمتر و مقویتر است. علاوه بر این، او سیگار نمیکشد.
۲) عمر دوباره
با وجود شایعات فراوان درباره وضعیت سلامتی او (در یکی از اسناد منتشرشده از سوی ویکیلیکس آمده بود که او سرطان پروستات دارد) او از نظر سیاسی و جسمانی سرحال بنظر میرسد. تنها عارضهای که او به آن دچار است، آب مروارید است. او هفته پیش برای معالجه یکی از چشمانش تحت عمل جراحی قرار گرفت. او در ۸۸ سالگی گفت: "من چندین بار مرده ام، و از این نظر از مسیح هم جلو زده ام. مسیح فقط یک بار مُرد دوباره زنده شد."
۳) طرفدار سفت و سخت کریکت
موگابه همیشه بر علاقهاش به کریکت تأکید کرده است. او رئیس فدراسیون کریکت زیمبابوه است و اقامتگاه رسمیاش درست کنار باشگاه ورزشی هراره قرار دارد. این به رئیس جمهوری امکان میدهد که در جریان مسابقات ملی بتواند بازیها را زیر نظر داشته باشد.
موگابه سالها پس از استقلال زیمبابوه گفت: "کریکت مردم را متمدن میکند و راستی و جوانمردی را به آنها میآموزد. من دوست دارم در زیمبابوه همه کریکت بازی کنند. دوست دارم ملت ما ملت آدمهای جوانمرد و درستکار باشد."
۴) بازنده بد
یکی از معلمان هیأت مبلغین کاتولیکی که رابرت موگابه در آن تحصیل کرده بود، گفت که او در نوجوانی تنیسبازی "مشتاق و خوب" بود. اما وقتی میباخت، راکتش را به زمین میکوبید.سرش را بهزیر میانداخت و شانههایش پایین میافتاد، و بدون اینکه با کسی حرف بزند زمین بازی را ترک میکرد."
او اعتراف کرده که در جوانی فوتبالیست بدی بوده، اما حالا از تماشای این بازی لذت میبرد و خود را طرفدار باشگاههای چلسی و بارسلونا میداند. او در سال ۲۰۱۲ گفت: "وقتی فوتبال تماشا میکنم دوست ندارم کسی مزاحمم شود. حتی همسرم هم میداند که باید کجا بنشیند، زیرا وقتی در زمین گلی زده میشود، من هم در خانه گل میزنم و هرچه را جلویم باشد، شوت میکنم."
۵) کلیف ریچارد را به باب مارلی ترجیح میدهد
ادگار تکره، سیاستمدار فقید زیمبابوهای، گفت که در جریان تدارکات جشنهای استقلال کشور در سال ۱۹۸۰، موگابه تمایلی به این نداشت که باب مارلی برنامه اجرا کند. گفته میشود او که بعدا نخست وزیر کشور شد، در آن زمان اظهار کرده که کلیف ریچارد، ستاره پاپ بریتانیایی را بیشتر میپسندد. ویلف امبانگا، خبرنگاری که در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بهخوبی موگابه را میشناخت، گفته که جیم ریوز (خواننده آهنگهای کانتری) یکی دیگر از هنرمندان محبوب او بوده است.
برخی دیگر گمان میکنند که برای اجرای برنامه در جشنهای ۱۸ آوریل ۱۹۸۰ (۲۹ فروردین ۱۳۶۰)، موگابه جیمی کلیف، خواننده جامائیکایی شسته و رُفتهتر را ترجیح میداده است. همه میدانند که او از راستافاریها (فرقهای که باب مارلی به آن تعلق داشت) خوشش نمیآید. او یک بار به جوانان زیمبابوهای هشدار داد: "در جامائیکا کشیدن ماریجوانا آزاد است، و مردها همیشه مست هستند. مردها میخواهند خواننده شوند و نمیخواهند به دانشگاه بروند. بعضیهایشان موهایشان را بصورت مارپیچ میبافند. بیایید دنبالهروی آنها نباشیم."
۶) حساس در مورد لباس
راحتترین لباس برای او کت و شلوارهای ساویل با کراوات و دستمال جیب همرنگ است. او مدتها همین لباس را برتن میکرد. اما جاناتان مویو، مشاور او، در اوایل دهه ۲۰۰۰ به او پیشنهاد کرد ظاهرش را تغییر دهد. او از آن پس در محافل عمومی پیراهنهایی به رنگهای روشن میپوشد و کلاه ورزشی بر سر میگذارد. تیپ لباس پوشیدن او مورد توجه طراحان مُد قرار گرفته است.
اما خلیل "سولی" پاربو، خیاط زیمبابوهای او، میگوید: "او هنوز هم مثل یک انگلیسی لباس میپوشد. سبک لباس پوشیدنش همیشه همینطور بوده است." او به هایدی هالند گفت: "کت و شلوارهای او در لندن دوخته میشد. فکر میکنم حالا هم که دیگر در بریتانیا از او استقبال نمیشود، آنها را به جایی در مالزی سفارش میدهد."
۷) ستایش از قوام نکرومه
آگاهی سیاسی موگابه در دوران اقامتش در غنا شکل گرفت. او در این کشور معلم بود و در آنجا با همسرش، سالی هیفران، آشنا شد. او یک سال پس از آنکه قوام نکرومه، سیاستمدار پانآفریکانیست، در سال ۱۹۵۷ ساحل طلا (نام سابق غنا) را به استقلال رساند، به این کشور وارد شد. غنا اولین کشور آفریقایی جنوب صحرای بزرگ بود که از یوغ استعمار رها شد. او گفت که آزادی غنا که در موسیقی سبک هایلایف این کشور متجلی بود، برای او الهامبخش بوده است.
موگابه دو سال بعد به کشورش بازگشت و به فعالیت سیاسی پرداخت. او در سال ۲۰۰۳ در مصاحبهای گفت: "من با مردم درباره اینکه غناییها چقدر آزاد هستند، صحبت میکردم. به آنها میگفتم که احساس زندگی در یک کشور آفریقایی تازه استقلال یافته چگونه است. با آنها در مورد ایدئولوژی سیاسی نکرومه صحبت میکردم؛ اینکه خود را متعهد میدانست تا موقعی که سراسر خاک آفریقا آزاد نشود، غنا خود را آزاد نداند."
۸) مردی با مدارک تحصیلی متعدد
موگابه در مجموع هفت مدرک دانشگاهی دارد. او ابتدا در دانشگاه فورت هاره آفریقای جنوبی – یعنی همانجایی که نلسون ماندلا در آن تحصیل کرد – درس خواند و لیسانس گرفت. او مدارک دیگرش را بصورت غیرحضوری دریافت کرد. دو مدرکش را زمانی که در زندان بود، گرفت. او در رشتههای مدیریت، آموزش، علوم و حقوق فارغالتحصیل شده است.
علاوه بر این، او در گذشته به این بالیده که رهبری حزبی را در دست دارد که اعضای آن "در خشونت مدرک دارند". این در واقع هشداری بود که پیش از اعتصابهای سال ۱۹۹۸ به اتحادیههای کارگری داد. سرکوب خشونتبار فعالان مدنی و سیاسی مخالف دولت در یک دهه گذشته باعث شده که بسیاری از دانشگاهها مدارک افتخاری را که به او اهدا کرده بودند، پس بگیرند. ملکه الیزابت دوم هم نشان شوالیهای که به او اعطا شده بود را بهعنوان "نشانهای از بیزاری از موارد نقض حقوق بشر و بیاعتنایی فاحش به روند دموکراتیک در زیمبابوه" پس گرفت.
۹) پدر شدن در ۷۳ سالگی
او از گریس ماروفو، همسر دوم و منشی سابقش، سه فرزند دارد. چاتونگا، فرزند سوم این زوج، در سال ۱۹۹۷، یعنی یک سال پس از ازدواجشان بهدنیا آمد.
پسر اول او، نامودزنیاکا، در سه سالگی بر اثر ابتلا به مالاریا در غنا از دنیا رفت. موگابه در آن زمان در زندان دولت رودزیا (نام سابق زیمبابوه) بود و به او اجازه داده نشد برای خاکسپاری فرزندش به آکرا (پایتخت غنا) برود و در کنار همسرش، سالی، حضور پیدا کند.