به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۱ - ۱۱:۲۸
 
۵۴
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۹ ساعت ۱۱:۳۲
کد مطلب : ۳۷۳۹۰
جیش‌العدل می‌گوید پیکر دانایی‌فر را دفن کرده‌است

اظهارات مولوی‌عبدالحمید درباره آزادي‌مرزبانان

گروه سياسي: کابوس گروگان گیری مرزبان های ایرانی این بار با پایانی اندکی خوشایندتر از گذشته به پایان رسید. در سایه پیگیری های جامعه مدنی، تلاش های دولت، پیگیری های نیروهای نظامی کشور و البته ریش سفیدی مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، چهار مرزبان روز یکشنبه به سلامت از مرز افغانستان وارد خاک ایران شدند. ساعاتی پس از آزادی مرزبان ها، گفتگویی با مولوی عبدالحمید که از جایگاه خاصی در میان اهل سنت برخوردار است، در منزلش در زاهدان داشتیم. متن این گفتگو به شرح زیر است:
اظهارات مولوی‌عبدالحمید درباره آزادي‌مرزبانان
از ابتدای ماجرای گروگان گیری مرزبان ها، شما چه فعالیت هایی را برای آزادی آنها انجام دادید؟

نخست باید تاکید کنم که گروگان گیری از نظر من عمل بسیار ناپسند و زشتی است و به گروگان گرفتن هر انسانی نادرست است بخصوص زمانی که پای مرزبان هایی در میان باشد که از مرزهای وطن ما محافظت مي‌کنند و سعی در تامین امنیت مردم و کشور را دارند. هر فردی از ما نسبت به این موضوع احساس مسئولیت مي‌کند و ما هم زمانی که این مرزبان‌ها ربوده شدند بر حسب وظیفه اسلامی، شرعی و ملی خود احساس بار مسئولیت سنگینی برای تلاش در راستای آزادی آنها کردیم. علاوه بر این،مسئولان استان هم از من خواستند تا تلاشی را در راستای آزادی آنها آغاز کنم. ابتدا ما هیاتی را متشکل از چند ریش سفید موجه،مورد قبول و معتمد برای صحبت و مذاکره با جبش العدل اعزام کردیم.  مشخص شد که گروه جیش العدل خواسته های بسیار عریض و طویل مانند آزادی زندانی های خود و غیره را داشتند. من یک جلد کلام الله مجید هم به همراه این هیات برای این گروه فرستادم و از آنها خواستم که به حرمت مردم، مرزبان‌ها را آزاد کنند. هیات اعزامی ما زودتر از اینها موفق به جلب موافقت جیش العدل برای آزادی مرزبان‌ها شده بود اما علت تاخیر در عملی شدن این ماجرا این بود که گروه های دیگری هم تلاش برای آزادی مرزبان‌ها را آغاز کردند و مسائل مادی را مطرح کردند که منجر به مقداری تاخیر در انجام نهایی آزادی مرزبان‌ها شد. متاسفانه در این مدت یکی از مرزبان‌ها هم شهید شد اما در نهایت، تلاش‌ها پاسخ داد و چهار مرزبان دیگر آزاد شدند.

 شما پیش از شهادت آقای دانایی فر، تلاش های جدی برای وساطت و پادرمیانی را آغاز کردید و یا پس از این اتفاق بود که تلاش‌ها سیر صعودی گرفت ؟

بله. ما پیش از شهادت آقای دانایی فر تلاش های خود را آغاز کرده بودیم اما این گروه ادعا کرده بود که در ازای یک زندانی از خود که مي‌گفتند در حوالی کرمانشاه به دست دولت کشته شده است، یک نفر از این 5 نفر را خواهند کشت. البته هیات اعزامی ما موفق شده بود رضایت کلی جیش العدل را برای عدم به شهادت رساندن آقای دانایی فر جلب کند اما مساله بروز اختلاف میان اعضای شورایی بود که برای این گروه تصمیم گیری مي‌کند. در نهایت ناهماهنگی های داخلی جیش العدل و ظاهرا ورود چند گروه دیگر برای آزادی مرزبان‌ها به نحوی به اعدام شهید دانایی فر منتهی شد. در مصاحبه های متفاوتی که از جیش العدل پخش شد، دیدیم که آنها نیز به وجود اختلاف در میان خود در خصوص به شهادت رساندن دانایی فر اعتراف کرده اند. بدین معنا که افرادی جز کسانی که وعده سالم آزاد کردن مرزبان‌ها را به ما داده بودند در به شهادت رساندن وی دست داشته اند.

منظور شما از گروه های دیگری که اقدام به تلاش برای آزادی مرزبان‌ها کردند، چه کسانی است ؟

ظاهر از برخی نهادها و ارگان های ایران نیز افرادی برای آزادی مرزبان ها اعزام شده بودند. البته هیات اعزامی ما برای مذاکره با جیش العدل از همان ابتدا تاکید کرده بود که ما نه وجهی به شما پرداخت مي‌کنیم و نه مطالبه های شما عملی خواهد شد و تنها از شما مي‌خواهیم که به حرمت مردم این مرزبان ها را آزاد کنید.

بنابراین در نهایت هیچ کدام از خواسته های عریض و طویل جیش العدل در این خصوص عملی نشد؟

خیر. هیچ کدام از خواسته های آنها جامه عمل نپوشید و ما هم تاکید کرده بودیم که نمي‌توانیم این خواسته‌ها را عملی کنیم.

شما فرمودید که از استانداری سیستان و بلوچستان از شما درخواست شد تا با وساطت مقدمات آزادی مرزبان‌ها را فراهم کنید، آیا از تهران هم با شما تماسی گرفته شد؟

خیر. اما به هرحال در اینجا استانداری پیگیر موضوع بود و با هماهنگی هایی که با استانداری داشتیم تلاش های خود را آغاز کردیم.

نظر شما در خصوص فعالیت های گروه جیش العدل چیست؟ آیا رفتار این گروه را قبول دارید؟

من مخالف سرسخت خشونت و ترور هستم و معتقدم که تمام مسایل و مشکلات باید با گفتگو حل شود. ما بارها تاکید کرده ایم که خشونت خود مولود خشونت دیگری مي‌شود و بهترین راه، همان گفتگو است و هرکسی که اعتقاد دارد حق ش نادیده گرفته شده و یا به یک سری مسایل انتقاد دارد تنها راه احقاق آن توسل به گفتگو است. من گمان مي‌کنم که این مساله را تمام ایرانی‌ها قبول دارند و هیچ ایرانی نیست که قانون اساسی را قبول نداشته باشد. حتی بسیاری از جریان هایی که به عنوان منتقد هم از آنها یاد مي‌شود همگی متفق القول قبول دارند که قانون اساسی ایران کاملا مفید و قابل استناد است. بنابراین کسانی که قانون اساسی ایران و نظام جمهوری اسلامی را قبول دارند در نهایت با گفتگو می توانند مسائل را پیگیری کنند. البته این قبیل گروه‌ها هم نقدی به ما دارند و آن هم این است که شما تاکنون با گفتگو نتوانسته اید به نتایج مطلوب خود برسید اما به هرحال من معتقد هستم که در نهایت این گفتگو است که مي‌ تواند راه حل نهایی باشد. من بارها تاکید کرده ام که دولت جدید روی کارآمده منطق گفتگو را دنبال مي‌کند و به هرحال فضای خوبی برای حل اختلاف‌ها با گفتگو فراهم شده است.

آیا شما بنا دارید که از جایگاهی که در میان اهل تسنن برخوردار هستید برای مهار دایمی جریانی مانند جیش العدل که هر از گاهی به خشونت برای عرض اندام متوسل مي‌شود، استفاده کنید؟ امروز مساله اینجاست که هیچ ضمانتی وجود دارد که یک ماه بعد مجددا مساله ای مشابه رخ ندهد.

بله این موضوع درست است و اختلافی هم که وجود دارد همین است. من پیش از این داستان هم، فردی را برای گفتگو با جیش العدل فرستاده بودم و از آنها درخواست کرده بودم که از توسل به خشونت برای رسیدن به اهداف خود دست بردارند. همچنین به انها تاکید کرده بودم که اگر به دنبال امان نامه برای برخی از چهره های خود هستند ما مي‌توانیم زمینه را فراهم کنیم و مسئولان مربوطه هم برای همکاری مهیا هستند. من در این گفتگوها تاکید کرده بودم که در حال حاضر فضای بسیار مناسبی برای مشارکت اقوام و مذاهب متفاوت در ایران به وجود امده است و مي‌توانیم گفتگو و مذاکره را از همان جا هم آغاز کنید. این صحبت‌ها را پیش از این هم با جیش العدل داشته ایم و این بار هم همین پیغام‌ها را هیات اعزامی ما به گوش آنها رسانده بود. من در این گفتگوها به انها تاکید کردم که فضای گفتگویی که پیش از این برای من هم وجود نداشت در حال حاضر برای مخالفین هم وجود دارد و دولت جدید حتی به گفتگو با آمریکا هم اعتقاد دارد و بر همین اساس مي‌تواند به بهبود اوضاع در اینجا هم امیدوار بود. البته من هنوز هم ناامید نیستم که  پیام های ما بر روی جیش العدل تاثیر بگذارد و دست از توسل به خشونت برای رسیدن به اهداف خود بردارند.

 

شما از مذاکره با جیش العدل سخن مي‌گوئید اما مساله اینجاست که مطالبه های واقعی این گروه چیست؟

ما هم اطلاع دقیقی در این خصوص نداریم اما من فکر مي‌کنم که بیشترین دلیل اعتراض آنها به زندانی بودن جمعیتی از آنها در ایران مربوط مي‌شود و من فکر نمي‌کنم که مطالبه های انها چندان عریض و طویل باشد. البته برخی تبعیض های مذهبی و قومی را هم مطرح مي‌کنند. در جریان همین داستان هم آنچه که این گروه مطرح کردند آزادی زندانی هایشان بود که با موافقت ما روبه رو نشد.

جیش العدل خود را نماینده اهل سنتی مي‌داند که به ادعای وی مورد تبعیض واقع شده اند اما من امروز در صحبت هایی که با تعدادی از مردم زاهدان داشتم دیدم که آنها به هیچ وجه توسل به راهکارهای خشونت آمیز این گروه را قبول ندارند. آیا افکار این گروه و مانند آن در میان مردم با استقبال قابل توجه روبه رو شده است؟

در شکل عام آن خیر. عموم مردم به توسل به خشونت راضی نیستند. اما باید پذیرفت که در جامعه افراد مختلفی وجود دارد و  شاید معدودی باشند که این گروه را قبول دارند اما این مساله در منطقه عمومیت ندارد.

چرا جسد آقای دانایی فر تحویل داده نشد؟

خواسته ما هم همین بود که جنازه ایشان را به همراه این چهارنفر بفرستند اما جیش العدل ادعا مي‌کند که این جنازه را دفن کرده است. این گروه مرزبان ها را در کوه های صعب العبوری در افغانستان تحویل داده اند و بر همین اساس هم ادعا مي‌کنند که توان حمل جنازه را نداشته اند و ان را خاک کرده اند. گروه های ما هم برای سالم رساندن مرزبان‌ها سلاح های سبک و سنگینی تهیه کرده بودند تا راهزن‌ها و یا گروه های دیگر به مرزبان‌ها اسیبی نرسانند. از زمان تحویل گرفتن این مرزبان‌ها تا اینجا حداقل سه ماشین مرزبان‌ها را اسکورت کرده اند و البته تسلیحاتی هم که خریده ایم تحویل به مرزبانان داده ایم.

مرزبان‌ها از چه مرزی وارد ایران شدند؟

افغانستان.

در این مدت در پاکستان نگهداری مي‌شدند؟

مشخص نیست. اما جایی که انها را به افراد ما تحویل داده اند کوهستانی بوده است که عبور وسایل نقلیه از آن هم به سختی انجام گرفته است. ظاهرا گفته شده است که مرزبان‌ها در محل های صعب العبوری از افغانستان نگهداری می شدند که نه حکومت افغانستان و نه طالبان بر آنجا تسلطی ندارند.

تا چه اندازه نقش  حمایتی برخی کشورهای خارجی از جیش العدل را قبول دارید؟

حقیقت این است که این گروه تا مدتی قبل حامی چندانی نداشتند و حتی بر اساس اطلاعات ما سختی های مالی را هم در دوره ای تحمل کرده اند اما پس از اختلاف هایی که در سوریه و عراق بوجود آمده است این گروه هم حامیان مالی پیدا کرده است که به آنها کمک مي‌کنند.

 

منظور شما حمایت های مالی خارجی است؟

بله.

کشور خاصی از آنها حمایت مي‌کند؟

من دقیق نمي‌دانم کدام کشورها اما مي‌دانم که از ناحیه برخی کشورهای عربی با آنها ارتباط هایی گرفته شده است.

فکر مي‌کنید همکاری ایران – پاکستان مي‌تواند به مهار جیش العدل منتهی شود و یا پاکستان در این خصوص نقشی نمي‌تواند ایفا کند؟

خیر. من گمان نمي‌کنم. نه افغانستان و نه پاکستان هیچ کدام از چنین توانایی برخوردار نیستند. منطقه بلوچستان پاکستان 45 درصد از خاک این کشور را شامل مي‌شود و علاوه بر این که بخش هایی از آن صعب العبور است مساله دیگری هم که وجود دارد این است که بلوچ های پاکستان هم داعیه دار جدایی از اسلام آباد هستند و فعالیت های تجزیه طلبانه ای را دنبال مي‌کنند. پاکستان از عهده کنترل منطقه ای تا این حد وسیع برنمی آید.

آیا پس از به شهادت رسیدن 10 مرزبان دیگر که در مرداد ماه سال گذشته رخ داد هم برای جیش العدل پیغامی فرستاده بودید یا خیر ؟

در آن ماجرا نیروهای این گروه گروگان گیری نکردند بلکه در یک حمله تعدادی را به شهادت رساندند. تا پیش از آن اتفاق ما مطلع نشده بودیم که جیش العدل چنین بنایی را برای ایجاد ناامنی دارد اما پس از آنکه این اتفاق رخ داد گروهی را برای عدم تکرار این حوادث و متوقف کردن توسل این گروه به فعالیت های خشونت امیز اعزام کردیم.

که البته این فعالیت‌ها با به گروگان گرفتن مرزبان‌ها تکرار شد؟

بله. متاسفانه ما هنوز موفق به قانع کردن آنها نشده بودیم و بحث‌ها ادامه داشت که ماجرای گروگان گیری مرزبان‌ها رخ داد. البته همچنان هم این گفتگوها ادامه دارد و ما تلاش مي‌کنیم که با صحبت کردن با جیش العدل از انها بخواهیم که به اقدام های مثبتی که در استان در حال شکل گیری است فرصت بدهند. ما هنوز هم ناامید نیستیم و مسئولان هم ظاهرا مهیا هستند که باب گفتمانی در این خصوص باز شود.

نزاع میان شیعه و سنی در داخل منطقه از پاکستان تا عراق، از سوریه تا بحرین ادامه پیدا کرده است. شما به عنوان عالمی که در میان اهل تسنن از جایگاه ویژه ای برخوردار هستید، نقش ایران را در مهار این نزاع ها تا چه اندازه پررنگ مي‌دانید؟

بله. ما هم این مشکلات و درد ناشی از این نزاع‌ها را احساس مي‌کنیم. من همین مسائل را در کنفرانسی که در مکه مکرمه در خصوص حقوق انسان و شریعت اسلام داشت، مطرح کردم. در پایان این کنفرانس مبحث "گفتمان وحدت" مطرح شد و من هم سخنرانی در این خصوص داشتم. از 70 کشور کارشناس هایی دعوت شده بودند. موضوع بحث همگان این بود که مسلمانان باید با ایجاد وحدت میان خود باب گفتگوی عملی میان شیعه و سنی را باز کنند و مشکلات داخل منطقه به دست خود مسلمانان حل شود. تا زمانی که مسلمانان با هم متحد نشوند امکان حل این اختلاف‌ها هم وجود نخواهد داشت. من در آن کنفرانس مشترکات میان شیعه و سنی را مطرح کردم و تاکید کردم که ما ضمن اینکه باید تلاش کنیم موارد اختلافی را مورد بحث قرار ندهیم باید بر روی مسایل مورد اشتراک هم تمرکز داشته باشیم. این سخنان مورد استقبال حاضرین در جلسه قرار گرفت.

در کنفرانس وحدت هم که به آن دعوت شده بودم همین مواضع را در سخنانی مفصل بیان کرده بودم. من اعتقاد دارم که تنها راه این است که اندیشمندان جهان اسلام با نشستن در کنار هم افرادی را از اهل تسنن و شیعیان یا دیگر فرقه‌ها که در سوریه و عراق با هم مشکل دارند را به پای میز مذاکره بنشانند. من همان جا هم تاکید کردم که شیعیان و اهل تسنن جهان اسلام باید از ظرفیت های موجود در ایران برای مهار نزاع میان شیعه و سنی استفاده کنند. متاسفانه این تنگ نظری در ملک ما هم وجود دارد. بسیاری در اینجا هستند که تلاش های خیری را هم که صورت مي‌گیرد زیر سوال مي‌برند و اعتقاد دارند که شاید ما به دنبال اغراض فردی خودمان در این مساله هستیم و این در حالی است که ما صرفا به دنبال اتحاد در جهان اسلام هستیم.

متاسفانه در حال حاضر دولت های اسلامی توانایی کنار هم نشستن و بحث کردن را ندارند. اگر حمایت هایی از ما در این خصوص صورت مي‌گرفت ما مي‌توانستیم در راستای نزدیک کردن نسبی شیعیان و اهل تسنن گام برداریم. ما برای حل مسائل در عراق هم راهکار داریم و مسائل در سوریه هم قابل حل است. این مردم سوریه هستند که باید در نهایت دور یک میز نشسته و مشکلات را حل کنند. من به عنوان مثال اعتقاد دارم که نزاع‌ها در عراق ابتدا بر سر حق و حقوق همه گروه‌ها بود اما در نهایت شکل نزاع مذهبی گرفت و این در حالی است که اگر اقای مالکی حقوق اهل تسنن را مورد توجه قرار داده بود، این نزاع‌ها شکل نمی‌گرفت. در حال حاضر باب گفتگوی میان شیعیان و اهل تسنن باز شده است و مساله اینجاست که گرفتار شدن در یک بن بست این گفتگوها را به یک ضرورت تبدیل کرده است.

عربستان در تقویت این گروه های تکفیری در منطقه نقش پررنگی را بازی مي‌کند. به نظر شما آیا دولت در عربستان حاضر به توقف این حمایت‌ها و پیوستن به آنچه شما گفتمان میان مذاهب اسلامی مي‌خوانید، است ؟

بله. در حال حاضر که اختلاف‌ها وجود دارد عربستان هم نقشی را  در حمایت از آنها ایفا مي‌کند. یک بخش از این نزاع مورد حمایت طرفداران بشار اسد و بخشی هم مورد حمایت عربستان است. با اینهمه من فکر مي‌کنم که دولت عربستان را هم مي‌توان قانع کرد که برای پایان دادن به این مشکلات گام هایی بردارد. در حال حاضر موقعیت جمهوری اسلامی ایرانی، موقعیت ویژه ای است و عربستان هم به دلیل وجود حرمین در خاک آن در جهان عرب از جایگاهی برخوردار است و می توان در پایان دادن به نزاع از آنها استفاده کرد. البته ترکیه هم نقش پررنگی را ایفا مي‌کند و این سه کشور در کنار هم مي‌توانند مشکلات را مدیریت کنند.

مرجع : دیپلماسی ایرانی- سارا معصومی