به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۹:۲۶
 
۱۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۴ ساعت ۱۰:۴۷
کد مطلب : ۴۲۸۱۴

نياز ضروري به تغییر مدل انتخاباتی کشور

گروه سياسي: ساختار سیاسی و اجتماعی یک کشور محرک توسعه آن است، هر چه این ساختار پویاتر باشد و به نیازهای وقت جامعه به بهترین شکل پاسخ دهد، جامعه سازی آن غنی‌تر بوده و در رفع بحرانها موفق تر خواهد بود، ضمن اینکه تضمین کننده ثبات سیاسی آن جامعه نیز خواهد بود.
نياز ضروري به تغییر مدل انتخاباتی کشور
عطا افشاریان

قانون اساسی ایران پویایی ساختار سیاسی را به خوبی دیده است و برای تغییرات احتمالی نیز ساختار و چهارچوب آن را قرارداده است. در صورتی که مطابق با نیازهای جامعه و تغییرات آن، نیاز به تغییر در نهادها و ساختار تصمیم سازی سیاسی باشد، قانون به نخبگان سیاسی این اختیار را داده است که نسبت به تغییر آن اقدام نمایند. متاسفانه گاهی این تغییر ساختار در کشور با سیاسی کاری مخلوط شده و منافع ملی فدای منافع حزبی مي‌گردد.

یکی از این تغییرات که بارها مورد بحث قرار گرفته و نتایجی را دربر نداشته است و در نهایت با اختلاف و متهم نمودن یکدیگر در احزاب سیاسی، از گردونه تصمیم گیری و حتی بحث منطقی خارج شده است، تغییر در انتخاب نمایندگان بوده است. مدل انتخابات کنونی مجلس قانونگذاری کشور پاسخگوی تغییرات سریع سیاسی و اجتماعی دنیا و به تبع آن کشور نیست و تغییر ساختار انتخابات مجلس، فارق از نگاه حزبی و جریانی به آن، شاید تا حد بالایی احساس مي‌گردد.

در حال حاضر نمایندگان بیشتر از آنچه نگاه کلان داشته باشند و بتوانند در سطح کلان و منطبق بر ساختارها و برنامه‌هاي کشور، با توجه به مسایل پیچیده دنیا، قدم بردارند، برخورد حوزه‌اي دارند و به دنبال منافع حوزه انتخابیه و یا بهبود مطلوبیت خود در مردم منطقه خود هستند. این نوع نگاه آسیب رسان به ساختارهای اقتصادی، سیاسی و حتی اجتماعی است. اختلافهای قومیتی و مذهبی، اختلافات منطقه‌اي مانند ده بالا و ده پایین و عدم انتخاب صحیح و اصولی تنها بخشی از تبعات انتخابات به شیوه فعلی است.

با بررسی فدرالیست و قوانین کشورهایی مانند آلمان، ایالات متحده و فرانسه، کلان نگری در حوزه تصمیم سازی کشور و خرد نگری در حوزه اجرایی به خوبی دیده مي‌شود. مجلس نمایندگان ایالت یا استان، شورای شهر و وجود شهردار و استاندار و حتی فرماندار انتخابی، ضمن توسعه مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم در ساخت و آبادی منطقه، به نوعی مدیریت جزیی و اجرایی یک شهر و یا استان را به مردم آن واگذار مي‌کند، ضمن اینکه ارگانهای تصمیم سازی چون مجلس شورای اسلامی، تشخیص مصلحت نظام و خبرگان مي‌توانند سیاستهای کلی و کلان کشور را تدوین نمایند.

با مطالعه موردی نمایندگان مجلس و وضعیت حضور آنها در مجلس و حتی میزان آشنایی آنها به ساختارهای اقتصادی،حقوقی و سیاسی کلان دنیا به خوبی مي‌توان به عدم کارایی مجلس با ساختار فعلی در تصمیم سازی کلان پی برد. به نظر مي‌رسد که استانی نمودن انتخابات مجلس، اگر با دیده کارشناسی و نه تسویه حسابهای حزبی نگریسته شود، تا حد زیادی سبب ارتقا تخصص مجلسیان، کارآمدتر نمودن آن و انتخاب افراد شاخص تر و البته در چهارچوب احزاب خواهد شد.

در ساختار کنونی بیشتر از آنکه احزاب تصمیم ساز باشند و نمایندگانی با مطلوبیت سیاسی هر حزب وارد مجلس گردند، انتخاب، بخصوص در شهرستانها، با در نظر گرفتن مولفه‌هاي خرد مانند جاده سازی و یا حتی آسفالت نمودن چند کوچه و حتی بر اساس شاخصهای محله و قومیت صورت خواهد گرفت و در این وضعیت شاهد حضور نمایندگانی در مجلس بوده ایم که با متغیرهای کلان جامعه هیچ آشنایی نداشته اند.با رعایت احترام برای همه نمایندگان و منتخبین مردم ایران، اما چنین نمایندگانی نمی توانند به کارشناسی دقیق تصمیم‌هاي دولتی بپردازند و قادر به تحلیل صحیح و تصمیم سازی کلان در راستای موقعیت جهانی کشور نخواهند بود.

برای تقویت و تثبیت ساختار سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی کشور و تقویت جایگاه احزاب و همچنین درگیری بیشتر مردم در مدیریت کشور، باید نگاه استانی و ایالتی به انتخابات داشت و مدیریت کلان را از مدیریت اجرایی کشور جدا نمود. مدیریت کلان در سطح نهادهای تصمیم ساز و با افراد با سابقه غنی سیاسی و اجتماعی در احزاب و گروهها صورت گیرد که نیاز به انتخابات در سطح کلانتر خواهد داشت و مدیریت اجرایی به استانداریها، فزمانداریها و شهرداریها با رویکرد مدیریت یکپارچه، واگذار گردد که در اینصورت نیاز به برگزاری انتخابات محلی خواهد بود.

مجید
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۳/۰۴ ۱۱:۵۷
بایدانتخابات حزبی باشدو تمام قدرت کشور به حزب پیروزداده شود وآقابالاسر نداشته باشد. (229977)
سعید
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۳/۰۴ ۲۱:۲۷
پس باید مجلس ایالتی هم داشته باشیم. کجایی عمو؟ کشور انقلابی فقط دنبال بسته کردن بیشتر فضاست. (230186)