دریافت لینک صفحه با کد QR
از نظر افراطيون، اصلاح‌طلبي= فتنه‌گري
ميليون‌ها «ستاره‌دار سياسي» ايران!
تاريخ انقلاب اسلامي را در واژه فتنه خلاصه كرده‌اند
30 مرداد 1393 ساعت 11:54
گروه سياسي: با توجه به اظهارات و تصاوير منتشره شده از نمايندگان افراطي مجلس پس از راي نياوردن وزير علوم، به نظر مي‌رسد، شادي زايدالوصفي در اردوگاه افراطيون اصولگرا، حاكم شده به گونه‌اي كه كم مانده 29 مرداد را يك حماسه بزرگ نام‌گذاري كنند!
سردبير
اين طيف، آگاهانه و با علم به راه و شيوه خود، تاريخ انقلاب اسلامي را به حوادث قبل و بعد از خرداد 88 خلاصه كرده و با واژه «فتنه»، براي برخورد با هر منتقد، مخالف و معترضي از آن استفاده مي‌كند. سران اين جريان، آگاهانه و براي در قدرت ماندن (هرچند در اقليت باشند) و پايين كشيدن هر جريان ديگر، مي پندارند بحث فتنه، گوهر بسيار گران بهايي است كه مي توان سال ها از آن استفاده بهينه نموده و همه رقبا و اكثريت جامعه را به حاشيه رانده و خود يكه تاز ميدان باشند!
اينكه تاريخ انقلاب اسلامي پس از 35 سال در اتفاقات انتخابات رياست‌جمهوري سال 88 خلاصه شود، براي طيفي كه اصولا به مقوله‌هايي همچون دموكراسي، انتخابات آزاد، مطبوعات و رسانه هاي آزاد، فعاليت احزاب منتقد و غير همسو و ... پشيزي ارزش قائل نيست، فرصت گرانقدري است كه يقننا تا سالها و دهه‌ها از آن بهره برداري خواهند كرد و به زعم خويش ميوه‌هاي شيرينش را براي حفظ قدرت و سركوب رقبايشان، خواهند چيد!
در همين راستاست كه راي عدم اعتماد برنامه‌ريزي شده وزير علوم، براي باند پايداري و تندروهاي مجلس و همچنين طيف آقاي حدادعادل (فراكسيون اصولگرايان)، چنان شيرين و گوارا بوده كه به نظر مي‌رسد اندكي از عذاب‌هاي روحي يكساله پس از انتخابات سال 92 آنان كاسته است! نوع ادبيات رسانه ها و فعالان اين دو گروه حكايت از اين دارد كه جذب هر چهره اصلاح‌طلبي براي وزارت‌خانه‌هاي سياسي توسط روحاني، با مخالفت آنان مواجه و با واژه‌‌ي «فتنه‌گري» و «فتنه» همچنان در تنور منافع سياسي و باندي خود پافشاري مي كنند و براي انداختن او به آمار و ارقام مثبت او اصلا كاري ندارند، همانگونه كه در جلسه ديروز استيضاح مطرح كردند كه فرجي دانا هر كه هست باشد، اما بايد برود!
در واقع از منظر اينان، واژه اصلاح طلبي مساويست با فتنه‌گري و برعكس! اگر از افرادي چون حداد عادل، رسايي، زاكاني، حسينيان، كوچك زاده و ... پرسيده شود كه نام 2-3 فعال سياسي اصلاح‌طلب را ذكر كنيد كه از نظر شما اجازه مديريت و وزارت در چند وزارتخانه سياسي و فرهنگي (وزارت كشور، ارشاد و علوم) را دارند، مطمئنا هيچ فردي را معرفي نخواهند كرد زيرا از منظر اينان، هر فرد اصلاح‌طلبي، ريشه در فتنه دارد!
براي مثال، شخص حدادعادل كه همواره از دكتر عارف به عنوان يك چهره معتدل و محترم اصلاحات ياد مي‌كند او را هم براي تصدي كمترين مسئوليتي به رسميت نمي شناسد زيرا اگر غير از اين بود اين همه هجمه و تخريب شخصيتي چون دكتر جعفر توفيقي كه از نزديكترين دوستان عارف محسوب مي‌شود و در انتخابات سال 92، رييس ستاد انتخاباتي ايشان هم بود، توسط فراكسيون اصولگرايان (به رياست حدادعادل) عليه توفيقي صورت نمي گرفت!
همين است كه غلامعلي حدادعادل ديروز در گفت‌وگو با فارس مدعي شد كه استیضاح تمام شد و مجلس با دولت تعامل دارد! اما نمایندگان نسبت به فتنه حساس هستند! در واقع خلاصه ديدگاه حداد و دوستانش از فتنه‌گر بودن شخصيتي چون دكتر فرجي دانا، حضور توفيقي به عنوان معاون ايشان در وزارت علوم بوده است! با اين وضع، يقننا طيف‌هايي چون پايداري، اصولگرايان منتسب به حدادعادل و ... كه در دوران 8 ساله احمدي‌نژاد، به قدرت‌هاي اجرايي و مالي بلارقيبي تبديل شده بودند، حتي به معاونت، معتدل‌ترين افراد اصلاح طلب نيز رضايت نخواهند داد و همه تعريف و تمجيدهايشان از افرادي چون دكتر عارف هم صرفا جنبه تبليغاتي و پز پذيرش افراد اصلاح‌طلب در بدنه مديريتي كشور است.
به عبارت روشن تر، براي اين نحله فكري، اصلاح طلبان ميانه‌رو و بسيار نزديك به اصولگرايان، نهايتا مي‌توانند در سمت هاي اقتصاد و اجتماعي مسئوليت‌هايي داشته باشند. مثل طيب‌نيا در وزارت اقتصاد، ربيعي در وزارت كار، زنگنه در وزارت نفت، آخوندي در وزارت مسكن و خيلي ارفاق كنند ظريف در وزارت خارجه! براي مثال، اگر فرضا ربيعي از سوي روحاني براي وزارت كشور معرفي مي شد در نظر بگيريد افراطيون، چه زلزله‌اي سياسي در كشور براه مي انداختند و احتمالا انقلاب سوم هم نامش مي‌نهادند؛ مثلا انقلاب ضد فتنه!
همين ديروز و پس از راي عدم اعتماد به وزير علوم بود كه سالك رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس استیضاح فرجي دانا را تذکری به دیگر اعضای کابینه دانست و گفت: مجلس در دفاع از اصول انقلاب کوتاه نمی‌آید و اين استیضاح یک پیام جدی به دیگر اعضای کابینه بود!
در واقع طيف پايداري و اصولگرايان نزديك به حداد عادل، در راستاي تحليل فوق الاشاره به صراحت مي گويند كه فتنه=اصلاح‌طلبي، فتنه‌گران=اصلاح‌طلبان و لذا هيچكدام آنان حق ورود به عرصه مديريت سياسي كشور را ندارند و به تعبيري همه فعالان سياسي منتسب به اصلاحات از منظر حضرات، «ستاره دارهاي سياسي» ايران به شمار مي‌روند كه همچون «دانشجويان ستاره‌دار»، حق هيچگونه حضوري در كنشگري سياسي ندارند؛ احزابشان منحل، روزنامه‌هايشان توقيف، كار و كسب و فعاليت شغلي‌اشان تعليق و ... حضورشان در هر انتخاباتي هم ممنوع!
البته در چنين جامعه‌اي، همين جماعت دلواپس و افراطي، فغان «آزادي بي حد و حصر»! سر داده تا جاييكه چنين فضا و راه و رسم مملكت داري خود را نيز در كل دنيا بي نظير هم مي‌دانند! (همين روزهاي اخير براي چند صد معترض آمريكايي در فرگوسن هم سينه مي‌زنند و از حقوق پايمال شده اشان اشك تمساح مي‌ريزند و رسانه ملي دلواپس نيز تيتر اول اخبارش مي‌شود!)
ختم كلام اينكه؛ آقاي روحاني بايد در آغاز دومين سال مسئوليتشان، بيش از پيش از رودربايستي با اين جماعت تماميت‌خواه كه همچنان در دوران 8 ساله دولت مهرورز و كريمه سير مي‌كنند، بكاهد و با اتكا به حمايت افكار عمومي حامي خود به آنان تفهيم كند، آن سبو بشكست و آن پيمانه ريخت! با انتخاب و معرفي يك وزير اصلاح‌طلب (به اذعان همه اصولگرايان منصف همچون دكتر علي مطهري، مديريت وزارت علوم حق اصلاح‌طلبان است) كه حداقلش همين دكتر نجفي باشد به آنها پيام بدهد كه فرجي دانا را مظلومانه و به خاطر افتضاح‌كاري‌هايتان در بحث بورسيه‌ها، از وزارت انداختيد اما، قرار نيست تجارت شما تا هميشه با واژه فتنه پرسود باشد!
اين بار بازي متفاوت و رو به اتمام است، كاسبان فتنه!
کد مطلب: 51983
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir