به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۵۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۵ ساعت ۱۰:۱۷
کد مطلب : ۹۴۶۵۰
فیض شریفی:

پدرخوانده‌ها مثل بختک روی ادبیات افتاده‌اند!

گروه فرهنگی:یک پژوهشگر ادبی گفت: رسانه‌ها در زمینه کتاب تنها به حاشیه می‌پردازند و پدرخوانده‌ها هم مثل بختک روی ادبیات افتاده‌اند؛ البته شبکه‌های مجازی، کمی کمبود رسانه‌های کتاب را جبران کرده‌اند.
پدرخوانده‌ها مثل بختک روی ادبیات افتاده‌اند!
فیض شریفی درباره تاثیر رسانه‌ها بر کتاب اظهار کرد: پرداختن به کتاب به صورت تبلیغ و نقد بسیار تاثیرگذار است، اما متاسفانه در حال حاضر رسانه‌های ایران بسیار کم به کتاب می‌پردازند.
درباره خود من تنها در مواردی که خبرنگاران شعر می‌گویند و از این طریق با من آشنایی دارند، آثارم را معرفی می‌کنند.  او با بیان این‌که رسانه‌ها درباره کتاب تنها به حاشیه می‌پردازند، اظهار کرد: متاسفانه بیشتر رسانه‌ها به مسائل حاشیه‌ای بیشتر می‌پردازند؛ به عنوان نمونه زمانی که کتاب «شعر زمان ما» در 12 جلد منتشر شد، بیشتر در موج‌های خبری به این مسئله می‌پرداختند که شهریار شعر «علی ای همای رحمت» را از شاعر دیگری سرقت کرده است. یا مثلا به این پرداخته می‌شود که استاد شفیعی ‌کدکنی درباره نیما گفته که متاثر از استاد خانلری بوده و برخی آثار نیما کار خودش نیست. این حرف‌ها خیلی جدی نیستند، زیرا خود استاد هم از لفظ احتمالا استفاده کرده است. در واقع در رسانه‌ها بیشتر به حواشی می‌پردازند تا اصل ادبیات.
 
این شاعر درباره تاثیر رسانه‌ها بر شناخته شدن مولفان و مترجمان بیان کرد: من که حدود بیست و چند کتاب در اکثر نمایشگاه‌ها دارم، بعضی از روزنامه‌های شهرم (شیراز) مرا سانسور کرده‌اند. نه تنها من بلکه همه بچه‌هایی که مولف و مترجم هستند باید دور از نگاه خاص معرفی شوند. در تهران من را بهتر از شهر خودم می‌شناسند. دلیل این مسئله فعالیت رسانه‌هاست. اگر رسانه‌ها پرشتاب‌تر و متعهدتر کار کنند، افرادی که دلسوزانه کار می‌کنند شناخته می‌شوند.  او پرداختن جناحی به کتاب را آفت دانست و بیان کرد: پرداختن جناحی به حدی می‌رسد که برخی از روزنامه‌ها حتی به آثار من نمی‌پردازند اما از من مطلب می‌خواهند. بعضی از روزنامه‌ها حاضر نیستند از شاعران و نویسندگانی که با آن‌ها زاویه دارند، نامی بیاورند.
 
شریفی همچنین افزود: متاسفانه مشکل زیاد است اما نمی‌دانم چطور گله کنم و این معضل بزرگی برای جامعه ادبی ما محسوب می‌شود. رادیو و تلویزیون هم همچون رسانه‌های مکتوب کم‌کاری می‌کنند. واقعا تا امروز با یکی چون من تماس نگرفته‌اند. یک بار چند سال پیش یکی از رادیو درباره آثارم با من صحبت کرد. بعد از آن نه خودم آن مصاحبه را شنیدم و نه تاثیرش را در جامعه دیدم.  این منتقد ادبی همچنین متذکر شد: رسانه‌ها فضای خبری خود را مساوی و عادلانه تقسیم نمی‌کنند. نویسندگان و شاعرانی که مستقل کار کرده و در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی از طیف خاصی حمایت نمی‌کنند، هیچ تریبونی برای نمود پیدا کردن ندارند.
 
او همچنین گفت: این کار عادلانه نیست زیرا اکثر نویسندگان، شاعران و مترجمان ما سیاسی‌کار نیستند و با جوهر هنر و ادبیات سر و کار دارند؛ اما صاحبان رسانه‌ها بیشتر آثار همراهان و دوستان خودشان را منتشر می‌کنند. به عنوان نمونه افرادی که جزو حوزه هنری هستند تنها کار دوستان خودشان را پوشش می‌دهند.  فیض شریفی گفت: ما مدام تکرار این اتفاقات را می‌بینیم و این تکرار ما را زجر می‌دهد. نپرداختن به کتاب در رسانه‌ها به علت نبود علاقه مردم و جناحی‌کاری‌ها رخ می‌دهد. البته فضای مجازی تا حدی تبعات این نپرداختن را جبران می‌کند. شبکه‌های اجتماعی با تمام نقاط ضعف، نکات مثبتی هم دارند.
 
این شاعر ادامه داد: این شبکه‌ها محفل بعضی روزنامه‌های باندگرا را کمرنگ می‌کند. دیگر رسانه‌ای به راحتی نمی‌تواند از یک نفر که صلاحیت ندارد قله بسازد. این فضاهای مجازی باعث شده جوانانی که عضو هیچ دسته و گروهی نبودند و شعرشان هیچ جایی چاپ نمی‌شد، خودشان را به نحوی نشان بدهند. من خودم در 10 تا 12 گروه عضو هستم و می‌توانم بدون نیاز به روزنامه خاص کتابم را معرفی کنم.  او زمینه تاریخی را در فاصله گرفتن از کتاب موثر دانست و اظهار کرد: جامعه ادبی و فرهنگی ما کم‌حوصله است و مطالب عمیق و سنگین را درک نمی‌کند. از دیگر سو این نپرداختن به کتاب زمینه تاریخی دارد. ملت ما ضربه‌های سنگینی از کتاب خورده است. بسیاری از ما جمله‌های «صمد بهرنگی نخوان؛ سیاسی است، دستگیرت می‌کنند» و یا «هدایت نخوان، دیوانه می‌شوی» را یادمان هست.
 
شریفی افزود: در واقع نسبت به کتاب در ایران حساسیت خاصی وجود دارد و آن‌طور که باید و شاید، به آن توجه نشده است. در دهه 70 و 80 شاهد موج پرفشاری - البته نه جریان - بودیم اما ادامه پیدا نکرد. اکنون روزنامه‌ها سبک ادبی تولید نمی‌کنند.  این پژوهشگر ادبی در ادامه گفت: یادم است شاملو «سیاسنبو»ی محمدرضا صفدری را در «کتاب جمعه» چاپ کرد. او بسیاری از نویسندگان همچون هوشنگ مرادی‌ کرمانی را کشف و معرفی کرد و به آن‌ها اعتماد به نفس داد و از این طریق بسیاری از نویسندگان را پرورش داد.  شریفی خاطرنشان کرد: اکنون این‌طور نیست و کمتر می‌بینم که کسی به فکر رشد دادن شاعران و نویسندگان جوان باشد. مجلات سعی دارند کار خوب انجام دهند ولی در مجموع ریل مشخصی ندارند و نمی‌توانند استعدادهای خاص را تشخیص دهند.
 
او دلیل اصلی را صاحبان رسانه‌ها دانست و اظهار کرد: افرادی که در این حوزه کار می‌کنند، آدم‌های برجسته‌ای نیستند و تنها تعداد خاصی را معرفی می‌کنند. پدرخوانده‌های ادبی هم مانند بختک روی مجلات و روزنامه‌ها افتاده‌اند و هرکدام کار خودشان را می‌کنند.  این شاعر درباره پدرخوانده‌ها تشریح کرد: به عنوان مثال اگر یکی از این پدرخوانده‌ها کتاب مرا در مجله خود معرفی کند توقع دارد من هم کتاب دوستانش را نقد کنم. ادبیات مبادله پایاپای نیست و این کار فرهنگی محسوب نمی‌شود. شاملو زمانی که «سیاسنبو» را چاپ کرد، صفدری را نمی‌شناخت و حتی اصطلاحاتی را که از خورمج بوشهر در این اثر استفاده شده بود متوجه نمی‌شد.  این منتقد ادبی در پایان گفت: اگر کسی بتواند چند نویسنده را به جامعه معرفی کند، کار بزرگی انجام داده است.
مرجع : ایسنا