گروه سياسي: حامد زماني خواننده مورد علاقه صدا و سيما، در متن سخيفي عليه كوروش هخامنشي پادشاه بزرگ ايراني، به كشف بزرگي رسيد و تلويحا مدعي شد او (كوروش) يكتاپرست نبوده است!
اين متن كه جاي جاي آن نشان از بياطلاعي اين خواننده صداوسيما به تاريخ باستان ايران دارد، گرچه از موضع تلويحي دفاع از اسلام نوشته شده اما از بديهيترين اطلاعات و سواد تاريخي و حتي مذهبي هم بيبهره است. براي مثال وي اگر به خود زحمتي ميداد، تفسير الميزان آيتالله علامه طباطبايي را در اينترنت هم سرچ ميكرد ميفهميد كه كوروش همان ذوالقرنين ذكر شده در قران است كه از او فراوان هم تمجيد شده است. اين لذا جا دارد به اين خواننده تاريخدان! سفارش شود به جاي تاريخنويسي، اجراي همان ترانههايي كه باعث ترقي او شده را ادامه بدهد!
گفتني اينكه اين فرد مدتي قبل در يك مصاحبه با يك نشريه، علنا گفت به دليل اينكه پس از چند سال فعاليت در فضاي موسيقي نتوانست به جايي برسد، براي مطرح شدن به سبك فعلي خود روي آورد و از قضا برايش بسيار هم گرفت! البته در رسانه ملي كه اساتيد مسلم موسيقي ايران همچون شجريان، ناظري و ... جايگاهي ندارند بايد هم به برخي تازه از راه رسيدهها چنان ميدان داد كه حتي گذشته تاريخي خود را هم منكر شوند!
در خاتمه صرفا چند پارگراف براي يادگيري تاريخي از متون و منابع اسلامي آورده شده است:
«ذوالقرنین یکی از شخصیتهای قرآن و کتاب مقدس است. بر اساس قرآن، ذوالقرنین، سه لشکرکشی مهم داشت؛ نخست به باختر، سپس به خاور و سرانجام منطقهای که در آن یک تنگه کوهستانی وجود داشت. او انسانی یکتا پرست و مهربان بود و از طریق دادگری منحرف نمیشد و به همین جهت مشمول لطف خدا بود؛ او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنیا علاقهای نداشت؛ او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز؛ او سازنده سدی بود که در آن به جای آجر و سنگ، از آهن و مس استفاده شده است و هدف او از ساختن این سد، کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده است. (برگرفته از جلد 12تفسیر نمونه صفحه 525 تا 531)
علمای اسلام تا یک قرن اخیر در مورد ذوالقرنین دچار سردرگمی بودند و هیچ کدام با قاطعیت و با استدلال این شخصیت را با شخصیتهای معروف تاریخی تطبیق ندادهاند. البته در کتاب روح المعانی تا حدودی از نظریه مفسران قرآن عدول شده و چنین آمده است که ذوالقرنین، همان فریدون پسر اثفیان پسر جمشید، پنجمین پادشاه پیشدادی ایران زمین و پادشاهی دادگر و فرمانبردار خدا بوده است.
نخستین فردی که از اسلام شناسان و مفسران و تاریخدانان جهان اسلام با قاطعیت ذوالقرنین را با شخصیت تاریخی کوروش تطبیق داد، ابوالکلام آزاد متفکر هندوستانی در کتاب ذوالقرنین یا کوروش کبیر بود؛ بعد از او، تفاسیر شماری از مفسرین معاصر مانند مودودی، سلطان حسین، علامه طباطبایی صاحب المیزان و آیتالله مکارم شیرازی صاحب تفسیر نمونه حکایت از آن دارد که مشخصاتی که از ذوالقرنین در قرآن، روایات و داستانها آمده است، با منش تاریخی کوروش بزرگ همسویی بیشتری نسبت به دیگر پادشاهان مشهور تاریخ دارد.»
چند تن از بزرگاني که بر يکي بودن ذوالقرنين قرآن و مسيح عهد عتيق با کورش هخامنشي گواهي دادهاند، که از آن ها مي توان به مولانا ابوالکلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزير فرهنگ هند در زمان گاندي در تفسيرالبيان، ترجمه تفسير سوره کهف از باستاني پاريزي، علامه طباطبايي در تفسير الميزان،-آيتالله العظمي ناصر مکارم شيرازي و ده نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسير نمونه (مانند قرائتي، امامي، آشتياني، حسني، شجاعي، عبدالهي و محمدي)، تابنده گنابادي در کتاب سه داستان عرفاني از قرآن، آيت الله مير محمد کريم علوي در تفسير کشف الحقايق (با ترجمه عبدالمجيد صادق نوبري )، حجت الاسلام سيدنورالدين ابطحي در کتاب ايرانيان در قرآن و روايات،دکتر علي شريعتي در کتاب بازشناسي هويت ايراني اسلامي، صدر بلاغي در قصص قرآن،جلال رفيع در کتاب بهشت شداد،منوچهر خدايار در کتاب کورش در اديان آسياي غربي، قاسم آذيني فر در کتاب کوروش پيام آور بزرگ، دکتر فريدون بدرهاي در کتاب کوروش در قرآن و عهد عتيق، محمد کاظم توانگر زمين در کتاب ذوالقرنين و کوروش، آيت الله سيد محمد فقيه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و نماينده مجلس خبرگان دوم، استاد محيط طباطبايي، حجه الاسلام شهيد هاشمي نژاد و احمدخان بنيانگذار دانشگاه اسلامي عليگر هند نام برد.