محمد توکلی
یکی از موضوعاتی که پس از انتخاب ترامپ در محافل سیاسی مورد بحث قرار گرفته است و تحلیلهای متفاوتی دربارهاش ارائه میشود نوع مواجههی دولت جدید امریکا با برجام است. اگر به واقعیات صحنه توجه کنیم مشخص است که امکان به اصطلاح پاره کردن برجام توسط دولت امریکا وجود ندارد و ترامپ و تیم همراهش نخواهند توانست به همین سادگی توافقی را که مورد حمایت جامعهی جهانی است و قواعد بین الملل پشتیبان آن است را بر هم بزند اما قطعا دولت جدید امریکا به بهانهی موضوعات تنش زای دیگر که فعلا امکان مذاکره و نتیجتا رسیدن به راه حل درباره شان نیست تحریم هایی را وضع خواهد کرد.
سادهترین راه پیش روی تصمیم گیران این است که در برابر چنین تحریم هایی که مطابق متن برجام به هیچ عنوان نقض این توافق نیست نقض برجام توسط امریکا را اعلام کرده و از ادامه اجرای این توافق سر باز بزنند که نتیجهی چنین رفتاری انزوای مجدد ایران و معرفی کشورمان بعنوان ناقض برجام و بازگشت دوبارهی تحریمهای فلج کنندهای است که اقتصاد کشور و سایر حوزهها را در سالهای گذشته دچار مشکلات عدیدهای کرده بود اما راه سخت احتیاج به اندیشهای بیش از این و عدم ساده انگاریهای معمول دارد.
دونالد ترامپ نشان داده است که روابط خوبی با اتحادیه اروپا نخواهد داشت و همین الان که هنوز که وارد کاخ سفید نشده است مورد عتاب و خطاب اروپاییها قرار گرفته است. عتابی که بر خلاف ظاهرش بیشتر رنگ و بوی دلواپسی اروپاییها از تصمیمات احتمالی دولت جدید ایالات متحده در برابر اروپا دارد. این شکاف احتمالی بین اروپا و امریکا فرصتی ایدهآل برای ایران است تا بتواند با همراهیهای اقتصادی و سیاسی بیش از پیش با اتحادیه اروپا برجام را با طرفهایی غیر از امریکا ادامه دهد، یکی دیگر از فواید این شکل از اجرای برجام این است که تاثیر تحریمهای امریکا در حوزههای دیگر را هم کمتر خواهد کرد.
این نوع از تصمیم گیری نیازمند دوری از احساسات گرایی و کلیشههای رایج در تصمیم گیریهای مرتبط با سیاست خارجی در دهههای اخیر است و نمیتوان با قالبهای رایج سیاه و سفید به چنین تصمیمی رسید. در صورت ادامهی اجرای برجام با طرفهای دیگر به جای دوری گزیدن از اجرای برجام به بهانههای واهی امکان اینکه امریکا از نظر سیاسی در این موضوع دچار نوعی انزوا گردد هم بسیار بالا خواهد رفت که این موضوع میتواند در درون هیئت حاکمهی امریکا موجبات نگرانی هایی شود، که این نگرانیها ممکن است سبب ساز برگشتن قطار برجام به ریل خودش باشد. انتخاب راه ساده و از سر احساساتگراییهای صرف به معنای عدم استفادهی کشور از فضای پسابرجام خواهد بود و نتیجهی چنین اقدامی تنها بازگشت کشور به فضای تحریمهای گذشته میشود.