به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۲۲:۴۳
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۷ ساعت ۱۲:۴۳
کد مطلب : ۱۲۹۶۴۸

این چهار سال به اینجا رسیده‌ایم؟

این چهار سال به اینجا رسیده‌ایم؟
ليلا واحدي
حجم تخریب‌ها، انتقادها و حتی دورغ‌ها و شایعه پردازی‌ها از سوی جریان خاصی در مناظره انتخاباتی روز جمعه علیه دولت مستقر، چالش‌های فراوان و ابهامات بی شماری در ذهن بینندگان بر جای گذاشت و پرسش‌های مهمی را طی دو روز گذشته ذهن‌های بسیاری را مشغول خود کرده است. «آیا وضیعت کشور به این میزان از بحران رسیده است که 96 درصد مردم زیر ظلم و ستم 4 درصد رفته‌اند؟ »، آیا سبب همه دردها و معضلات جامعه کنونی ایران اعم از جوان و میانسال و پیر و حتی کودکان مدارس، محموله200 میلیونی بار پوشاک در خانه وزیراست؟

آیا برجام به عنوان سندی ملی و راهبردی که با تدابیر مقامات عالی‌رتبه نظام به سرانجام رسیده است، مسئول همه کمبودها و کاستی‌های کنونی کشور است؟ نامزدهای محترمی که به یکباره در صحنه مناظره حاضر شده‌اند و شمشیر انتقاد از دولت را از رو بسته اند، آیا خود نیز باور دارند که این همه بلا طی چهار سال بر سر ملک آوار شده است و تا پیش از روحانی و جهانگیری، ایران سوئیسی پنهان در پیشرفت و توسعه بود؟

تعجب بیننده از گروهی است که داعیه دار 96 درصد این مردم هستند و از مظلومیت دختران و پسران این سرزمین سخن می‌گویند اما در مجموعه تحت مدیریت خود با استخدام جریانی خاص و برای اهدافی خاص حق جوانان شایسته این مملکت را نادیده می‌گیرند. برخی نامزدها به گونه‌ای دولت را به دلیل فروختن نفت بیشتر مورد سرزنش قرار می‌دهند که گویی برای اداره امور ایران راهی جز فروش نفت و دریافت مالیات ندارد و ژست هایی مانند تکیه بر درآمدهای غیرنفتی برای اقتصاد ایران بسیار زود و دیر است. زود از این منظر که هنوز به بلوغ سیاسی و فکری برای بریدن از دامن نفت و پناه بردن به غیرنفت نرسیده است و دیر از آن نظر که برای بهره جویی از درآمدهای غیرنفتی با وجود بنیان‌های تخریب شده در دولت مهرورز دیر است و کارمندان دولت برای حقوق پایان ماه خود نمی‌توانند منتظر بهره جویی از درآمدهای غیر نفتی بمانند. نوع حمله‌های انجام شده علیه دولت در این مناظره هم به همان نسبت شعارها و وعده‌های نامزدهای اصولگرا فضایی و دور از واقعیات است.

اینکه تحریم هنوز در ایران وجود دارد، یا منابع دارویی رو به کاهش است یا کودکی در مدارس کفش ندارد، شاید برای توده‌های ناآگاه بتواند جذابیتی داشته باشد اما اکثریت مردم ایران خوشبختانه به سطحی از بلوغ سیاسی رسیده‌اند که تشخیص این موضوع چندان کار سختی نباشد. اما اینکه چرا چنین ادعاهایی در سطح کاندیداهای ریاست جمهوری و در آنتن زنده رسانه ملی طرح می‌شود، یکبار دیگر ضرورت تبیین دو موضوع را بیش از گذشته یادآور می‌شود.

موضوع نخست آنکه به نظر می‌آید تعریف رجل سیاسی باید مورد مداقه و تعریف جدید قرار گیرد و از این رهگذر از حضور افرادی که در مسائل کلان اداره کشور تنها حضور در برخی جلسات دیپلماتیک را در کارنامه دارند، جلوگیری شود. آنچه تجربه تاریخ سیاست ایران حداقل طی چهل سال گذشته نشان داده است، برای اداره کشوری به عظمت و پیچیدگی‌های سیاسی و ژئوپولتیک تنها داشتن، اعتقاد و ساده زیستی کافی نیست. کشور داری و ارتباط با جهان چکی نیست که به این راحتی و از راه دور و با داد و بیداد پاس شود.
موضوع دیگر که زخم آن در مناظره‌ها سرباز کرد، عدم توجه برخی نامزدها به منافع کلان ملی در کشور است. اعلام این موضوع که 96 درصد مردم ایران گرفتار 4 درصد زالو صفت هستند به همان‌اندازه «گِرا» دادن به دشمن در جنگ خطرناک است و به گونه تحقیرآمیز شان و شخصیت 96 درصد مردم ایران را زیر سوال می‌برد.