به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۰ - ۰۰:۳۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۷ ساعت ۱۹:۵۹
کد مطلب : ۱۳۲۰۱۵

لزوم مستندسازي و شفافيت در موانع پيش روي دولت

لزوم مستندسازي و شفافيت در موانع پيش روي دولت
امید پورعزیز
مناظره‌های انتخاباتي كه در دوره اخير انتخابات رياست جمهوري برگزار شد، عملا مقوله پاسخگويي رئيس‌جمهور نسبت به عملكردش را وارد فاز جديدي نمود. در واقع حجم حملات به رئيس‌جمهور مستقر به قدري فراوان و همه جانبه بود كه گويا رئيس‌جمهور يك دوره چهارساله مسئول تمام كاستي‌های يكدوره چهل ساله و يا حتي چهارصدساله بوده است. اما دقيقا چه عاملي باعث می‌شود كه عده اي چنين طلبكارانه در دوران پرهيجان انتخاباتي با افكار عمومي بازي كرده و همه معضلات را به گردن يك رئيس‌جمهور آن‌هم با اختيارات محدود بيندازند؟!

روحاني به عنوان رئيس دولت يازدهم و به تأسي از مشي اعتدال گرايانه خويش در طول اين چهار سال همواره سعي كرده بود كه با آبروداري، طمأنينه و چانه‌‌زني‌اش در خفا حتي الامكان موانع را از پيش رو برداشته و در اين راستا ملاحظات بسياري را هم رعايت می‌نمود. البته اين رويه چنانچه از سوي طرف مقابل نيز درك شده و همه پرده‌ها دريده نمي شد اتفاقا راهكاري بينابيني و منطقي به نظر می‌رسيد. ولي متأسفانه عملا رويه مناظرات انتخاباتي و همچنين رويكردهاي انتخاباتي رقباي روحاني نشان داد كه اساس كار رقباء برخلاف اين مشي عقلائي بوده است. مع الاسف در آن دوران بسياري از حرمت‌ها از بين رفت و بي انصافي‌ها و ناعدالتي‌ها به اوج خود رسيد.

هرچند به لطف شبكه‌های اجتماعي و همچنين ارتقاء شعور سياسي در سطح عموم جامعه، حتي آن حملات نكوهش شده هم كارگر نيفتاد و رقبا نتوانستند علي‌رغم تلاش مبسوط و همه جانبه شان از پس ائتلاف اصلاحي- اعتدالي برآيند. ولي اين ختم به خير شدن نبايد مانع يافتن راه علاج براي آن اوضاع نابسامان باشد. مسلما جريان هايي كه به اتخاذ چنان مواضعي تن دادند و آن شرايط دور از انصاف را پديد آوردند، چه بسا كه در آينده نيز همان سناريوها و حتي حادتر از آن را نيز پياده كنند. لذا اتخاذ راهكارهاي پيشگيرانه پس از طوفان يك التزام انكارناپذير می‌باشد.

دولت روحاني در عمل چندان هم از پس پاسخگويي و مقابله با آن هجمه‌های پرشمار برنيامد و شايد صرفا با درك مضاعف عمومي جامعه و همچنين جو احساسي پديد آمده موفق شد كه از آن پيچ خطرناك عبور كند. در واقع اشتباه استراتژيك دولت روحاني اين بود كه در برابر زمينه چيني‌های مداوم و قطره‌چكاني كه به‌صورت برنامه ريزي شده طي چهارسال از رسانه‌های مختلف و تريبون‌های پرشمار عليه دولت شكل می‌گرفت با خويشتنداري خوش بينانه‌ايي عبور می‌نمود. به گونه‌اي كه اتاق فرمان اين حملات سازماندهي شده پس از چهارسال تلاش مداوم كاملا ورزيده شده و در ايام انتخابات كاري ترين ضربات را به بدنه دولت و كارنامه اش وارد ساخت، و دقيقا اين همان جايي بود كه كار از كار گذشته بود و صرفا به لطف چند عامل خاص و برخي اشتباهات محاسباتي رقيب اين پروژه ناكام ماند.

عمده حملات به روحاني در حوزه‌های اقتصادي، سياسي و فرهنگي و... عملا ريشه در گذشته‌اي داشت كه روحاني نه لزوما پديدآورنده اش بود و نه اشاعه‌دهنده اش. بلكه روحاني نيز ميراث دار بسياري از معضلاتي است كه اتفاقا مدعيان پرهياهوي فعلي بخشي از بانيان اوليه اش هستند. البته كم و بيش از انتقادات و فحواي كلام رقباء نيز می‌شد اين استنباط را فهميد كه ريشه بسياري از موارد مذكور در اساس و پايه‌های اوليه اين سيستم حكومتي است. ولي در رويه‌اي كاملا دور از انصاف اولا صرفا صورت مسئله عنوان می‌شد و عمده عوامل سببي حذف می‌گشت. ثانيا در رويكردي كاملا ناعادلانه همواره دولت روحاني و مجموعه اعتدال گرايان و اصلاح طلبان به عنوان علت‌العلل تمامي ناكامي‌ها تصوير می‌شدند. در چنين موقعيت بغرنجي، اولا روحاني به راحتي قادر به زدودن تمامي اين نيش و كنايه‌ها نبود، ثانيا بسياري از استدلالات تبري جويانه جزء خط قرمزهاي نظام محسوب شده و عملا زبان دولت در دفاع جامع از خويش و بيان تمامي حقايق كوتاه می‌شد.

اما راهكار رستن از چنين مخمصه‌های پيچيده اي نه لزوما در زمان مواجهه مستقيم با آن‌ها،  بلكه نيازمند استمرار رهيافت‌های فرسايشي و برنامه ريزي‌های استراتژيك كارآمد می‌باشد. يكي از اين استراتژي‌های كارآمد كه اجمالا در اين يادداشت به آن اشاره می‌شود، بيان سياست ورزانه و اتفاقا متشابهاً رويكرد قطره چكاني اعلام نبايدها و موانع پيش روي دولت در برابر خطاب بايدها می‌باشد. به گونه‌اي كه روحاني صرفا نبايد مخاطب بايدها بوده و دائما رقبا از جايگاه مدعي و طلبكار با او و تيمش سخن برانند. بلكه او بايد در تمام طول دوران مسئوليتش در مورد سنگ پراني‌ها، سوء استفاده‌ها، فشارهاي نامحسوس و زياده‌ خواهي‌های پشت پرده اطلاع رساني هوشمندانه و روشنگرانه اي داشته باشد.اينكه رقبا خود را دائما مدعي عدالت و طبقه ضعيف جلوه دهند، ولي در عين حال با هويت‌های مجازي گلوگاه‌های اقتصادي را نيز در انحصار خود داشته باشند، پذيرفته نيست. اينكه برخي بلوك‌های قدرت سيطره قابل ملاحظه‌اي در نظام پولي و بانكي داشته باشند، ولي مسئوليت همه كاستي‌ها را در مواقع بحران به گردن بانك مركزي و دولت بيندازند پذيرفته نيست، و بسياري از موارد پشت پرده ايي كه تابه‌حال هميشه براي مردم مخفي و راز سر به مهر بوده است.

دولت در كنار اطلاع رساني در مورد ريزبرنامه‌ها و راهكارهاي خويش براي بهبود اوضاع و ارائه خدمات به مردم، می‌بايست در راستاي حق مسلم مردم براي دانستن تمام حقيقت‌های موجود، گزارش‌های دقيق و شفافي از موانع و شرايط مبتلابه در اختيار مردم قرار دهد. مسلما با چنين رويكردي هجمه‌ها و فشارهاي سنگيني متوجه دولت خواهد شد و چه بسا در مقاطعي سطح تنش‌ها افزايش قابل ملاحظه‌ايي نيز بيابد ولي به هرحال اين يك اصل مسلم در روند دموكراسي خواهي می‌باشد كه مردم می‌بايست همه حقيقت را بدانند و صرفا با محرم دانستن بخشي از حقايق براي مردم هميشه زمينه سوء استفاده و فساد و فريب براي گروه هايي فراهم خواهد بود. بايد مردم درك درستي از امكانات و بسترهاي موجود كشور داشته باشند و می‌بايست سهم تمامي دستگاه‌ها و نهادها در اقتصاد و فرهنگ جامعه مشخص شود. بايد حدود قانون گريزي‌ها و اعمال نظرهاي فراقانوني در حد بضاعت براي مردم روشن شود. تنها با اين شفاف سازي‌ها و سهيم كردن جامعه در ريز بسياري از مسائل كشور است كه عملا زمينه عوامفريبي و سوء استفاده‌های سياسي و شايعه پراكني‌ها كاسته می‌شود.

البته اين مسئله صرفا در كشورها اهميت ندارد و چون يك مقوله دائمي و مستمر است، حتي كشورهايی که اقتصاد پیش‌رویی دارند نيز در مقاطعي می‌توانند در تله‌های اينچنيني گرفتار شوند. به عنوان نمونه فسادي كه اخيرا در كره جنوبي باعث يك زلزله بزرگ سياسي و تغيير سران مملكت شد، نشانه لزوم شفافيت و پايش مستمر تمامي بلوك‌های قدرت در هر كشوري اعم از سياسي، نظامي و اقتصادي می‌باشد. معمولا انحصارطلبي‌ها و محرمانه ساختن‌های غيرضروري درصدد آماده سازي زمينه براي سوء استفاده‌های آتي می‌باشد، و اين همواره يك چالش جدي براي دموكراسي‌ها بوده است.

لذا روحاني به جهت پيچيدگي‌های فراوان و سدهاي مستحكم در جهت شفافيت و حق شهروندي افراد مبني بر آگاهي از همه هست و نيست ها، بايد يك استراتژي جامع و عاجلي را براي سهيم كردن جامعه در احاطه نسبت به موانع و فرصت‌ها را تدوين نمايد، و در حد توان در برابر كور و كر كردن چشم و گوش جامعه و عوامفريبي و غوغاسالاري مقاومت كند. در چنين شرايطي بمرور جامعه نيز حس مسئوليت فعالانه‌ايي در جهت مشاركت بيشتر و پويايي خويش در عرصه سياست و قدرت را يافته و زمينه‌های لازم براي تحقق وارتقاء دموكراسي در كشور فراهم می‌شود.
مرجع : روزنامه بهار