به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۸ - ۲۰:۵۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۹ ساعت ۱۹:۰۴
کد مطلب : ۱۳۸۱۱۳

طریقت احزاب رفاقتی

رضا صادقیان
هنگامه سخن گفتن درباره سیاست حزب‌‌های فعال و نیمه فعال در کشور و معرفی احزاب و تشکل‌های سیاسی با نام‌های بسیاری روبرو می‌شویم، بحث اصلاح‌طلب بودن و اصولگرایی نیست، منظور همه احزابی است که در کشور حضور دارند. اسامی احزابی که در کل سال در حال استراحت هستند و دقیقا چند روز قبل از شروع فصل تبلیغات به روی صحنه سیاست با شتابی بی‌مثال-کم‌مثال ورود پیدا و در جهت موافقت یا مخالفت با کاندیدای دیگر اقدام به فعالیت می‌کنند. چنین احزابی شاید در گرفتن مجوز از وزارت کشور توفیق داشته و عضو خانه احزاب نیز می‌باشند، ولی براساس دلایلی روشن کارکردهای یک کار تشکیلاتی منسجم و پیوسته را نداشته و ندارند، به عبارتی فلسفه شکل گرفتن این احزاب در بستری متفاوت با تشکل‌های سیاسی سابقه‌دار با هدفی مشخص اتفاق افتاده است.

بنا به دلایل تاریخی و عدم موفقیت احزاب ریشه‌دار با کارنامه سیاسی روشن، اکثر احزاب سیاسی از دل احزاب بزرگتر شکل گرفته‌اند، به عبارتی عامل تشکیل یک گروه سیاسی جدید اختلاف بوده و نه تشخیص ضرورت‌ها و مسیر جدید در سیاست‌ورزی و اعلام مواضع متفاوت اعضای آن. در واقع بسیاری از احزاب زاییده دوران طلاق در میان نیروهای حزب‌های بزرگتر هستند، نیروهایی که براساس اختلاف نظر و یا شکست در داخل طیف‌بندی‌های درون تشکیلاتی ترجیح می‌دهند به جای حاشیه نشینی در حزب، تشکلی دیگر را با نام جدید و همان گفته‌های سابق ثبت کنند، شاید در نگاه کلی موضع‌گیری‌ها و سیاست‌ها تفاوتی با حزب سابق نداشته باشد ولی از نظر کسانی که علاقه دارند همیشه در راس یک تشکل سیاسی قرار بگیرند و بخت و اقبال به آنان در حزب سابق پشت کرده، بهترین راه رسیدن به رده‌های بالای حزبی احداث و بنیان گذاشتن یک نهاد جدید به اسم حزب ایکس است. بروز چنین رفتاری مشابه رفتار اشخاصی است که با ثبت یک شرکت تجاری خودشان را به مقام مدیریت عامل ارتقاع می‌دهند!

به این ترتیب و چنانچه به خبرهای منتشر شده و موضع‌گیری‌های فصلی چنین تشکل‌هایی بنگریم، با احزابی روبرو هستیم که در بهترین حالت می‌توان نام آنها را در یک اسم خلاصه کرد؛ حزب من و دوستان، حزب رفقا و تبدیل کردن گعده‌های دوستانه به حزب، به این ترتیب شماری از اشخاص دورهمی‌ها پراکنده دوستانه را با نصب تابلو حزب برگزار و هر موقع احساس نمایند وضعیت خوب نیست و یا خبر خاصی به گوششان نخورده سکوت اختیار می‌کنند. حزبی که گاه دفتر سیاسی، سخنگو، دبیرخانه، کمیسیون آموزش و مطالعات و هیچ‌کدام از این بخش‌ها را ندارد و هر زمان نیاز به فعالیت احساس می‌شود ناظران با چهره دبیرکل و یا معاون ایشان روبرو می‌شوند. تشکیلاتی که برای اعلام هر موضع‌گیری سیاسی ناچار می‌شود سخن خویش را از زبان دبیرکل حزب بیان کند یکی از همان احزابی است که از ساختار دوستانه و رفاقتی بهره‌جویی می‌کند و از رفتار تشکیلاتی تبعیت نمی‌کند.

احزابی که گاهی در عرصه سیاسی هستند و گاه خاموش می‌شوند و خبری از آنان نیست، به عبارتی همان راه سیاست‌ورزی غیر پاسخگو را در سپهر عمومی دنبال می‌کنند. حزبی که در فضای انتخابات مجلس، شورای شهر و ریاست جمهوری حاضر باشد و در فصول دیگر غیبت کند عملا زمینه بررسی و بازخوانی‌اش را توسط دیگران مسدود می‌کند، تاریخچه چنین احزابی صرفا به فعالیت در دوره انتخابات خلاصه می‌شود و خبری از برنامه‌های بلند مدت آنان در دست نیست. به نظر می‌رسد جریان اصلاحات و اصولگرایان می‌بایست چنین احزابی را با هر نام و نشانی از خویش دور سازند و هزینه احتمالی اینگونه تشکل‌ها را در عرصه مدیریتی پرداخت ننمایند.