به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۵ - ۰۹:۴۲
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۲ ساعت ۱۰:۰۳
کد مطلب : ۱۳۸۷۸۰

اصلاح‌طلبان و تنگنای همکاری با دولت

اصلاح‌طلبان و تنگنای همکاری با دولت
رضا صادقیان
پس از معرفی کابینه دولت دوازدهم به مجلس شورای اسلامی و معرفی وزیران که از نگاه شماری از اصلاح‌طلبان گزینه‌هایی مطلوب به شمار نمی‌رفتند، بخش عمده‌ای از جریان اصلاح تصمیم گرفت همزمان با همراهی دولت به نقد آن نیز همت گمارد. به نظر می‌رسد شماری از نیروهای اصلاح‌طلب به جای پذیرش وضعیت خویش و تاکید بر اعتمادسازی با قسمت‌هایی از حاکمیت همزمان خواهان دو هدف هستند، هدف نخست کسب اعتماد و بازسازی خدشه‌ای است که بعد از وقایع سال 88 شکل گرفت و هدف دوم انتقاد از دولت دوزادهم و نمایندگی کردن بخش‌هایی از مطالبات مردم که در انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری سال 1400 بتوانند از طریق سبد رای قدرت خود را شکل داده و کاندیدای اصلی جریان سیاسی مطلوب خویش را به میدان انتخابات بفرستد و رای شهروندان را به عنوان کاندیدای اصلاح‌طلب بگیرند.

همراهی بی‌چشم داشت اصلاح‌طلبان از حسن روحانی سیاستی بود که به دست آنان نوشته نشد، تقدیر در مشارکت سیاسی بود و نه بست نشستن و طرح گلایه‌های جدید و یا دمیدن در شیپور بد صدای تحریم انتخابات. به عبارتی اصلاح‌طلبان با واقعیت‌های پیرامونی در میدان سیاست و اجتماع کنار آمدند و به جای طرح مطالبات جدید و یا کوک کردن‌سازی با نوایی صرفا اصلاح‌طلبانه که گوشی برای شنیدن و مکانی برای نواختن آن فراهم نبود، از حسن روحانی حمایت کردند. جریان اصلاحات محتمل‌ترین مسیر را انتخاب کرد.

بدون شک از میان گزینه‌های انتخابات ریاست جمهوری و با توجه به کارنامه کاندیدای دیگر امکان حمایت از ابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف و میرسلیم را نداشتند، جهانگیری نیز با چراغ سبز حسن روحانی و در آخرین لحظه به میدان رقابت‌های انتخابات حاضر شده بود، پس گزینه‌ای به غیر از حمایت روحانی در میدان باقی نمی‌ماند. روحانی و جریان اصلاحات به راهی گام برداشتند که قدم زدن و برکشیدن گزینه‌ای دیگر برای هیچکدام در میان نبود، نه روحانی می‌توانست به سویی دیگر چرخ بزند و نه راهی برای اصلاح‌طلبان باقی مانده بود. واکنش‌های تند حسن روحانی به برخی رفتارهای خارج از عرف در روزهای تبلیغات به جریان مقابل و انتقادات بی‌پروای وی به بخش‌هایی از نظم موجود حکایت طی کردن ناگزیر مسیری بود که در آن قرار گرفت و برای خروج از چنین وضعیتی راهی نمی‌یافت مگر با ادبیاتی چالشی با رقیب روبرو شود و از دیوار کشی در خیابان‌ها و کارنامه غیرقابل دفاع کاندیدای ریاست جمهوری بگوید.

معرفی وزیران دولت دوازدهم و ابراز نارضایتی جریان اصلاح‌طلب از گزینه‌های اعلام شده، بخش دیگری از راه رفتن در مسیری بود که هر دو گمان می‌کردند ناگزیر از آن هستند، از همین‌رو اصلاح طلبان زبان به انتقاد گشودند و در مقابل حسن روحانی برای حفظ قدرت خویش به سوی دیگر رفت، در واقع الزامات جدید وی را برای مرتبه‌ای دیگر ناگزیر از پذیرش برخی سیاست‌ها کرد. پخش خبر شرکت کردن وی در نشست مجمع روحانیت مبارز، جلساتی که روحانی از سال 84 و حتی قبل‌تر در آن شرکت نکرده بود حکایت سیاست‌ورزی در فضای واقعی دولت حسن روحانی است، دولتی که رای خویش را با توجه به مطالبات بر زمین مانده شهروندان کسب کرده ولی با درک موقعیت‌های متفاوت، برای عبود از انسدادها به انتخاب‌های دیگر رجوع می‌کند، حرکت‌هایی که باور دارد بتوان برخی از مطالبات را پاسخ داد و راه اعتماد‌سازی پیوسته با بخش‌های مختلف حاکمیت را دنبال کند. حال در تمام این گردش‌های ناخواسته و افق‌هایی که گاه به شفافیت می‌گراید، پای اصلاح‌طلبان نیز در میان است.

تنگنای ناگزیر حمایت از دولت یازدهم و همراهی با سیاست‌های اعلامی روحانی در دوره تبلیغات انتخابات دقیقا کانونی است که جریان اصلاح‌طلب می‌بایست سالم از آن خروج کند، نه با انتقاد کردن بی‌وقفه از دولت و برکشیدن کنش‌های چالشی، بلکه با همراهی بیشتر و بازی کردن در نقش تاثیرگذاران سیاسی ملموس، تاکید بر انتقاد از سیاست‌های دولت و دقت نکردن به آینده‌ای پیش‌رو ناگزیر قدرت روحانی را در دست اصولگرایان تعریف خواهد کرد. کوبیدن بر طبل نشدن‌ها، نخواستن‌ها و همراهی نکردن‌ها و نداشتن گزینه‌های مطلوب و غیرمطلوب و ارسال این پیام به شهروندان که قدرت رای آنان کم‌ جان‌تر از روزها و سال‌های گذشته شده است، نه تنها برای حسن روحانی که برای جریان اصلاحات دستاوردی به همراه نخواهد داشت.

می‌توان به شنیدن شایعات و حتی خواندن خبر نشست روحانی در مجمع روحانیت ناراحت شد، و یا اینکه اعضای مجمع روحانیت مبارز را قدرتمندانی دانست که جایگاه اعضای اصلی آن در ساختار قدرت تاثیرگذار و غیر قابل چشم پوشی است. اصلاح‌طلبان در صورتی که قید حمایت و همراهی با دولت روحانی را بزنند و به مسئله اعتماد‌سازی با حاکمیت نیز دقت نداشته باشند، فرجام خوشی در انتخابات سال 1400 نخواهند داشت.

taleb
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۶/۰۸/۰۲ ۱۱:۴۷
سلام، شاید بنده خدا سودای رهبریت را در نقشه راه خود ترسیم نموده ، اگرچنین باشد به حمایت آین گروه بیشتر از آن گروه نیازمند است به هرحال به قول شکسپیر؛ دوست همه دوست هیچ کس نیست. (356006)
۱۳۹۶/۰۸/۰۲ ۱۵:۳۳
انشاا...از 98 به بعد استقلال اصلاحات از اعتدال (356009)
۱۳۹۶/۰۸/۰۲ ۱۹:۰۰
جمله جالبیست از نظر سمت و مقامهای انتخابی ایران برای همه ایرانیان و نه فقط اصولگرایان (356010)
۱۳۹۶/۰۸/۰۲ ۲۳:۲۸
آقای روحانی گزینه ی تاثیر گذار در آینده ی سیاسی ایران است و باید از وی حمایت جدی و البته انتقادی انجام داد... (356012)