نوع مواجههی صداوسیما با روز دانشجو در امسال نسبت به گذشته تفاوت هایی کرده بود. با بررسی برنامه هایی که به این بهانه در سالهای گذشته تولید میشد میتوان به این نکته رسید که استثنائا در این روز درها صداوسیما به روی کسانی که نگاهشان کمی (و تنها کمی) با نگاه جریان رسمی متفاوت بود باز میشد و دانشجویانی از تشکلهای نزدیک به جریانهای اصلاحی هم اجازهی حضور در برنامههای رادیو و تلویزیون به مناسبت به این روز را پیدا میکردند اما امسال حتی از این امر هم دریغ شد و تمام برنامههای این سازمان عریض و طویل مطلقا در اختیار تشکلهای نزدیک به جریان اصولگرا قرار گرفت.
نکتهی جالب توجه در این برنامهها هم این بود که هم مجریان و هم مهمانان به خوبی توجیه شده بودند که تا میتوانند باید خود را خارج از دوگانهی اصولگرا – اصلاح طلب تعریف کنند لیکن بعد از چند دقیقه حرف زدن کاملا مشخص میشد که مشرب فکری حضرات به کدام سمت و سو تمایل دارد. طنز این برنامهها آن جایی بیشتر نمایان میشد که مجریان این چند برنامه به شکل کاملا هماهنگ و از پیش برنامه ریزی شده تمام تلاش خود را به کار میبستند که در بین مدعوین حاضر در برنامه که از تشکل هایی کاملا هم فکر بودند نمایشی از اختلاف نظر و تفاوت نگاه را به مخاطبان ارائه دهند. به واقع مشخص نیست که این رویکرد یک جانبه گرایانهی صداوسیما تا کی و کجا میخواهد ادامه پیدا کند. رویکردی که با تغییر مدیران مختلف هم هیچ تغییری نکرده است و گویی تیمی ثابت اداره کنندهی اصلی این رسانه است. رسانهای که از پول مردم ارتزاق میکند و در کمال تعجب همواره خلاف خواست اکثریت همین مردم حرکت میکند.
شاید در چنین شرایطی که دیگر امیدی به اصلاح و تغییر در نوع مواجههی صداوسیما با خواستههای اکثریت نیست قطع کامل بودجهی دولتی راه حل مناسبی باشد که شاید به این واسطه دست اندرکاران رادیو و تلویزیون راهشان را به سمت راه مردم بازگرداند. به عبارت دیگر در دورهای که دولت منتخب اکثریت و آنها که قرابت فکری با آن دارند نه تنها جایی در صداوسیما ندارند بلکه مورد هجمهی مداوم این رسانهاند هیچ دلیل منطقی برای آنکه منابع ملی که متعلق به مردم است به جیب این سازمان برود وجود نخواهد داشت.