روزنامه بهار- نفیسه محمدخانی
«شاید پس فردا کسی نظر داد زشتها را هم باید عقیم کرد که چشممان فقظ نظارهگر زیبارویان باشد. یا کس دیگری خواستار عقیم شدن کسانی که از میدان ونک به پائین زندگی میکنند بشود، کس دیگری هم شاید خواستار عقیم کردن کوتاه قدها بشود.» این نوشتهی فردی با حساب کاربری «آقا دوا» است در یکی از شبکههای اجتماعی. او بعد از طرح این سوالات دغدغهی اصلی خود را این طور بیان کرده است: «حد یقف این تفکر تا کجاست؟ چه معیاری برای عقیم کردن آدمها در دست داریم؟ » پاسخ این پرسش در هفتهی گذشته بارها و بارها در شبکههای مجازی داده شد.
هفتهی گذشته گزارش #گورخوابهای روزنامهی شهروند، بازتابهای بسیاری داشت. اولین و مهمترین واکنش، نامهی سرگشادهی اصغر فرهادی به رئیس جمهور بود. هر چند خود این نامه در کمترین زمان به یکی از مهمترین سوژههای مورد بررسی در فضای مجازی تبدیل شده بود، اما به یکباره نوشتههای دو تن از سلیبریتیهای این فضا، جریان واکنشهای عمومی را به خود جلب کرد.
پیش از نوشتهی بزرگمهر حسینپور و سیما حقشناس، بحث اصلی کاربران فضای مجازی واکنش اصغر فرهادی بود. برخی از کاربران جدی این فضا نامهی فرهادی را واکنش عاطفی – هیجانی خواندند.
یکی از نوشتههای پربازخورد که این کارگردان اسکاری را نقد میکرد، به حساب کاربری با نام reza nezamdoust متعلق بود. او نامهی فرهادی را واکنشی برای جلب توجه عامهی مردم تفسیر کرد. البته برای اثبات ادعایش نیز «کنلوچ» را معرفی کرده بود: «کنلوچ کارگردان 80 سالهی انگلیسیست که فیلمش بیش صد فیلم برتر جهان، درجهی هفتم را دارد و همین سال پیش هم که «اصغر» جایزهی بهترین فیلمنامهی کَن را بُرد، نخل طلای کَن را این پیرمرد گرفت. او با وجود کِبر سن فعال اجتماعی هم است. البته تا کنون برای نخست وزیر یا ملکهی انگلستان، نامهای ننوشته و از این لحاظ یک هیچ از کارگردان اسکاری کشورمان عقب است.» این کاربر در ادامه عکسی از کنلوچ را در حالی که برای بیمه و بهداشت بیکارها و فقرای انگلستان دست به اعتراض خیابانی زده منتشر کرده است.
واکنشهایی از این دست در نقد فرهادی کم نبود. اما عدهای هم معتقد بودند در کشور ما تنها راه اقدام موثر همین کاری بوده که فرهادی انجام داده است. موافقان فرهادی واکنش رئیس جمهور روحانی به نامهی فرهادی را مثال میآوردند. رئیس جمهور روحانی در پی نامهی فرهادی گفت: «دیروز از یکی از هنرمندان نامهای را خواندم که بسیار دردناک بود. شنیده بودیم بعضیها از فقر کارتن خواب میشوند یا زیر پلها میخوابند اما قبر خواب را کمترشنیده بودیم.
این هنرمند در نامه نوشته بود وقتی این موضوع را دیدیم بغض در گلویم و شرمساری در سیمایم ایجاد شد. چه کسی میتواند در جامعه بزرگی مثل ایران به این عظمت، دین فرهنگ و با عشق به خاندان رسالت ببیند عدهای از هم نوعانش آسیب اجتماعی دیدند و به خاطر بی پناهی به قبر پناه برده اند. قبلا زنده به گور میگفتند، اما الان طرف برای اینکه سرما را تحمل کند خودش را در گور میکند.»
تعبیر کاربران فضای از این واکنشهای پشتسرهم این بود «غصهی شما برای آنها نان و آب نمیشود».
در این بین که همهی کسانی که نسبت به مسئله حساس شده بودند خواستار اقدام عاجل عملی بودند و همگی منتظر انتشار خبری کارکردگرا نشسته بودند، بزرگمهر حسینپور و سیما حقشناس توقع دغدغهمندان #گورخوابها را برآورده کردند. حسینپور کاریکاتوریست و همچنین طراح نامآشنا در صفحهی اینستاگرام خود نوشت: «فرمان ایست! به جای احساسات خرج کردنهایی که راه را به ناکجا میکشاند، به جای حرف زدنهای سطحی و بدون دانش. . . باید فکری بکر کرد. باید در این روزگار تلخ سنگینی تحمل ناپذیر هستی را از کول و دوش بچههایی که سرگردان، ضعیف. . . مریض و با کولهباری از مریضی و ژنهای ضعیف وارد این جهان میشوند برداشت. باید با توضیح ماجرا و محبت و آگاهسازی از سرنوشت بچههایشان، عقیمسازی این کارتن خوابها و آشفتهگان بیجا و مکان از تولید کارتن خوابهای آینده جلوگیری کرد. باید به این انسانهایی که اینسان بدبخت. . . . بیچاره و سرگردان در حال تولید مثل هستند. . . فرمان ایست داد.
طبیعتا این به این معنا نیست که نباید به این افراد بیچاره کمک کرد. این درمندان سالهاست که در زیر پلها، جوبها و پارکها سرگردانند. این روزها فقط به خاطر تصویر قبر خوابیشان مورد توجه خبری قرار گرفتهاند. اگر همچنان در جوب و زیر پل خوابیده بودند، هنوز کسی ازشان خبری نمیگرفت. خدا را شکر که این چنین شد و به این واسطه دیده شدند. تا شاید اتفاقی برای خودشان و نسل بعدیشان بیفتد. کسانی که عربدهکشان کمک به کارتن خوابها هستند تا الان کجا بودند؟ این بیچارگان اگر در قبر نخوابیده بودند هنوز نادیده بودند! الان هم فکر کردید چه میشود؟ از قبرستان بیرونشان میکنند. کارشناسان فحاشی به راه شما نخواهم رفت.» سیما حقشناس همین ایده را با ادبیات دیگر در صفحهی خود منتشر کرد که به دلیل ادبیات نا مناسب از انتشار آن معذوریم. یکی از کاربران اینستاگرام با نام m. hamid در واکنش به نوشتهی حسینپور نوشت: «به نظرم حق با شماس. اگر تصویر قبر خوابی کارتن خوابها منتشر نمیشد هنوز هم نمیدانستیم چه کسانی در اینستاگرام، به چهرهی مخوفشان ماسک زدهاند و روشنفکر بازی در میآورند. برخلاف شما من معتقدم کسانی که مانند هیتلر فکر میکنند باید عقیم شوند.»
با همهی مخالفتها با ایدهی حسینپور پست او نزدیک 3 هزار لایک داشت اما مخالفان او که اغلب از قشر تحصیلکرده بودند، فضای دیگری ایجاد کردند و در پی پاسخ به سوالی جمعی فعالیت کردند. سوال این بود: «حد یقف این تفکر تا کجاست؟ چه معیاری برای عقیم کردن آدمها در دست داریم؟ » بسیاری پاسخ به این سوال را نا ممکن دانستند و در جواب آن نوشتند «هیچ» و طرفداران عقیمسازی را «فاشیسم نو» خواندند. این در حالی بود که عدهی بسیاری میگفتند این ایده قبلا در مجلس شورای اسلامی طرح شده بود. لایحهی عقیمسازی بیخانمانها در مجلس مخالف حقوق مسلم بشر تشخیص داده شده بود. در کنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه 1994 تصویب شده است که زوجها – هر گونه زوجی – در تعداد و زمانبندی و فاصلهگذاری اولادشان آزادنه تصمیم بگیرند.
با توجه به ادعای حسینپور و حقشناس مبنی بر این که نظریهشان علمی و دانشی! است، عدهای این ایده را از منظر علم پزشکی روز هم به نقد کشیدند. «ژن ضعیف» را موهوم خواندند و در توضیح اپیژنتیک نوشتند: «اپیژنتیک تاثیر فکتورهای مختلف را به روی یک ژن، بررسی میکند و این که آیا این فکتورها تغییری در فعالیت ژن و در آخر سلولهای یک بافت در نسلهای بعدی (چهارم، پنجم و. . .) ایجاد میکنند یا نه. حرفهای این چنینی در فضای مجازی دامنه دار شد. تا جایی که عدهای گفتند اگر این حرف دانشی! و علمی است، پس میتوان نتیجه گرفت که میبایست ژن آدمهای پولدار قوی است و تنها آنها حق بچه دار شدن دارند. احسان خطایی یکی دیگر از کاربران فضای مجازی در تحلیلی نوشت: «برای کسی که از خانهاش دور شده باشد، گورخوابی و بیغولهنشینی نباید آنقدرها هم تازه باشد، ما سالهاست در این وضعیت به سر میبریم، رسانهای شدن این اخبار تنها بخشهای دور از بطن جامعه را شوکه خواهد کرد.
این خبر آنقدر تلخ بود که حتی انتظار عکس و ارائهی تحلیلی از آن برایم آزار دهنده بود. فکر میکردم تنها میتوان در برابر آن سکوت کرد؛ وقاحت اما همیشه افقهای نویی را میگشاید، فعالان حقوق حیوانات! که گویا سلسله جنبان کمپین #سگ_فحش_نیست هم بودند با ادبیاتی سخیف به بروز نگاه فاشیستی خود نسبت به مردمی پرداختهاند که باید حقوق شهروندی برابر با وی داشته باشند.
فاشیسم دارد سویههای نویی از خویش بروز میدهد.
روزگاری ما فقط با سویههای سیاسی اقتصادی فاشیسم طرف بودیم، این روزها اما فاشیسم رسانهای مرزهای وقاحت را درنوردیده، شبکههای اجتماعی به جولانگه آدمهایی بدل شده که بیترس از به چالش کشیده شدن، هر کاری که دوست دارند میکنند و بلاهت خود را در بستههای زرق و برق دار به انبوه مخاطبان چشم و گوش بستهشان حقنه میکنند.
قدرت رسانهای خرد اما پر بسامد این جماعت ترسناکتر از قدرت متمرکز رسانههای بزرگ است، هر چند شاید دیر شده باشد، هر چند گویا گور شمایلی از وضعیت امروز ماست؛ ما محتضران منتظر.» حسینپور و کسانی که عقیمسازی شهروندان ضعیف را به اتهام ضعیف بودنشان در ادارهی زندگی پیشنهاد کرده بودند در نهایت عذرخواهی کرده و پستهای صریحشان را از روی صفحههای شخصیشان برداشتند. چند سوال بی جواب در فضای مجازی باقی است. بسیاری از کسانی که امروز در قبر میخوابند در خانوادههای معمولی و حتی خوب متولد شدهاند پس چه انگیزهای میتواند آدم را وادارد که نسل آنها را قطع کند؟