به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۱۵:۵۱
 
۳
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۷ ساعت ۱۱:۰۴
کد مطلب : ۶۷۶۲۰
نمی‌توان از واژه‌هایی مثل پوست‌اندازی اجتماعی استفاده کرد

الزامات جدید جامعه توطئه نیست واقعیست

الزامات جدید جامعه توطئه نیست واقعیست
گروه جامعه-رسانه‌ها: روابط اجتماعي جامعه ايران طي سال‌هاي اخير تغييرات گسترده‌اي داشته است. به‌صورتي‌كه بعضی رخدادهاي اجتماعي، جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان را براي تحليل برخی وقايع دچار سردرگمي كرده است. حال اين پرسش مطرح مي‌شود كه آيا جامعه ايراني درگير نوعي پوست‌اندازي اجتماعي و فرهنگي است. اين پرسش، محور گفت‌وگوی روزنامه شهروند  با حميدرضا جلايي‌پور، جامعه‌شناس و مدرس دانشکده علوم‌اجتماعی دانشگاه تهران است كه در ادامه می‌خوانید:

در سال‌هاي اخير شاهد تغييراتي در روابط اجتماعي داخل ايران هستيم كه به‌تبع آن برخي كارشناسان معتقدند، جامعه امروز ايران پوست‌اندازي اجتماعي و فرهنگي داشته است. آيا اين تعريف را صحيح مي‌دانيد؟
نمي‌توان براي اين تحولات از واژه‌هايي چون پوست‌اندازي اتفاق افتاده يا اتفاق نيافته، استفاده كرد. ايران نيز مانند ديگر جوامع دنيا تغييراتي را تجربه كرده و مي‌كند. شرايطي كه ما درحال تجربه آن هستيم، در ديگر جوامع نيز مشاهده مي‌شود. يكي از تغييرات، تحول در هرم سني جمعيت است. درحال‌حاضر بيش از ٧٠‌درصد جامعه ايران را جوانان زير ٣٥‌سال تشكيل مي‌دهند. به‌عبارتي، ٧٠‌درصد مردم ما در زمان مبارزات انقلاب اسلامي به‌دنيا نيامده و آن دوران را درك نكرده‌اند. در نتيجه تفاوت عمده ميان باورها و نگرش‌هاي نسل امروز با نسل قبل وجود دارد. برخي اين تفاوت‌ها را نشانه شكاف نسل‌ها مي‌دانند كه من اين‌طور فكر نمي‌كنم و معتقدم كه ميان نسل امروز و نسل قبلي تفاوت وجود دارد، نه شكاف.

به‌عنوان نمونه، نسل امروز نگاه ديگري به نهاد خانواده و ازدواج دارد. جوانان امروز زود ازدواج نمي‌كنند و سن ازدواج پسران حدود ٣٠‌سال و دختران نيز بالاي ٢٥‌سال رسيده و ازدواج به تاخير افتاده است. افراد بعد از ازدواج نيز خيلي سريع بچه‌دار نمي‌شوند و پس از تولد فرزند خود، تعداد فرزندان آنها كم است و به يك يا ٢ فرزند اكتفا مي‌كنند. لذا مي‌توان گفت كه نوع مواجهه نسل امروز با پديده ازدواج و خانواده نسبت به گذشته تغيير كرده است و اين تغييرات علت دارد. به‌عنوان مثال تاخير سن ازدواج به اين دليل است كه تشكيل خانواده در جامعه امروز پر هزينه است و براي شروع زندگي جوانان ما به شغل نياز دارند. از سوي ديگر جوانان ما تحصيل مي‌كنند. در مسیر اين امر سن بچه‌دار شدن به تاخير مي‌افتد. از سوي ديگر زوج‌هاي جوان براي تامين هزينه‌هاي زندگي نيازمند كار و درآمدي حدود ٣ميليون‌تومان هستند. لذا زن و مرد بايد با هم كار كنند تا هزينه‌هاي زندگي تامين شود.

بعضي‌ها فكر مي‌كنند كه تاخير ازدواج و كاهش تعداد فرزندان خانواده‌هاي جوان ايراني توطئه است.
من در مسائل اجتماعي قایل به توطئه نيستم. زندگي در شهرهاي بزرگ در كنار توانايي‌هايي كه براي شهروندان به‌همراه دارد، محدوديت‌ها و تهديداتي را نيز ايجاد مي‌كند كه اين از الزامات جامعه جديد است و نمي‌توان آن را توطئه دانست. زندگي در شهرهاي چند ميليون‌ نفري و پرهزينه، لوازمي دارد و اين لوازم توطئه نيست و ناشي از زندگي در شهرهاي بزرگ مانند تهران است. نسل امروز به‌طور جدي در موضوعات اقتصادي مانند اشتغال، مسكن و تامين هزينه‌هاي زندگي دغدغه دارد. بخش زيادي از علت طلاق در شرايط امروز را مشكلات اقتصادي تشكيل مي‌دهد. باید به این موضوع اعتقاد داشته باشیم كه مشكلات اقتصادي در اين حوزه تاثيرگذار است و بدون رفع اين مشكلات نمي‌توان زوج‌هاي جوان را وادار به افزايش فرزند كرد. نمونه‌هايي كه بيان كردم، تنها بخشي از تغييراتي است كه در جامعه ما مانند ديگر جوامع رخ‌داده و شاهد آن هستيم.

اگر به اين تغييرات نگوييم پوست‌اندازي فرهنگي و اجتماعي، چه تعريفي مي‌توان براي آن به‌كار برد؟
خاصيت جوامع مدرن امروز پويايي است. جامعه امروز ايران نيز يك جامعه مدرن است و تمام توانايي‌ها و مشكلات جوامع مدرن را دارد. نسل امروز ما افراد تحصيلكرده و در شهرهاي بزرگ ساكن هستند. فرديت آنها رشد كرده است. درس خوانده هستند. الزاما راه پدر و مادران خود را دنبال نمی‌کنند و به علاقه خود به‌ويژه در زمینه انتخاب حرفه و شغل توجه مي‌كنند كه نشانه‌هايي از توانمندي زندگي جوامع مدرن است. در كنار اين توانايي‌ها عوارضي را هم تجربه و تحمل مي‌كنيم. مانند افزايش سن ازدواج يا تغيير روابط زن و مرد. به‌طور قطع پدر و مادرها از تغيير روابط زن و مرد خوشحال نیستند و از آن استقبال نمی‌كنند، اما فرزندان آنها طور دیگری می‌اندیشند.

اگر تعريف پويايي اجتماعي را درباره اين تغييرات درست بدانيم، بايد بگوييم كه اين تحولات مثبت‌اند؟
مثبت يا منفي قلمداد كردن يك تحول و رخداد اجتماعي امري نسبي است و به‌طور مستقيم به ديدگاه‌ها و ارزش‌هاي موردنظر ما ارتباط دارد. اگر ما نهاد خانواده را براي پايداري اجتماعي ضروري بدانيم، اين تغييرات منفي است. اگر براي نهاد خانواده ارزش چنداني قایل نباشيم، تحولات را مثبت مي‌بينيم. لذا بايد ديد كه از چه منظري به اين تحولات نگاه مي‌شود. ضمن اين‌كه تغييراتي كه من بيان كردم تنها به يك بعد و آن‌هم تغييرات جمعيتي اشاره داشت. ده‌ها تغيير ديگر درحال شكل گرفتن يا اساسا شكل گرفته است كه هركدام از آنها را بايد بررسي و تجزيه و تحليل كرد.

تحولات اجتماعي ايران را با هر عنواني كه مورد خطاب قرار دهيم، چه پويايي اجتماعي يا پوست‌اندازي، نمي‌توان منكر اثرگذاري آن بود. با اين اوصاف چشم‌انداز آينده را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
براي پاسخ اين پرسش بايد ديد كه چه برنامه‌اي براي اداره جامعه داريم. اگر مشكلات اقتصادي به‌ويژه مشكلات مربوط به اشتغال و مسكن طبقه متوسط برطرف شود، مي‌توانيم به آينده اميدوار باشيم.

براي مهار يا كنترل ابعاد منفي جامعه جديد چه بايد كرد؟
ما بايد براي مواجهه با مشكلات جامعه جديد، از تجربيات بشري براي مواجهه و حل اين مشكلات استفاده كنيم. نمي‌توانيم تصور كنيم كه يك جزيره جدا از جوامع ديگر هستيم. به‌عنوان نمونه بعضي از جوامع تا حدودي بعضي از مشكلات خود را بهتر از ديگران حل كرده و مي‌كنند. اگر به اين جوامع نگاه كنيم، مي‌بينيم كه ويژگي‌هايي دارند. مانند اين‌كه توانستند دولت توسعه‌گرا تشكيل دهند. نه يك دولت ضدتوسعه.

آنها توانستند جامعه مدني فعال و با مشاركت فعال مردم تشكيل دهند. چنين جوامعي كه از دولت توسعه‌گرا و جامعه مدني فعال برخوردار هستند، قدرت بيشتري براي مهار مشكلات اجتماعي خود دارند. مثلا اين كشورها بهتر مي‌توانند مشكلاتي چون بيكاري و اشتغال را برطرف كنند. وقتي معضلاتي چون بيكاري برطرف شود، بسياري از ناهنجاري‌هاي اجتماعي را بهتر مي‌توان كنترل كرد. كشوري كه اين ٢ ويژگي را دارد، در كنترل بحران‌هاي زيست‌محيطي موفق‌تر است.