گروه سياسي: حسن فاتحی در وبلاگش نوشت: واکنش تند محمدرضا رحیمی دوست و رفیق قدیمی آقای احمدی نژاد به تبری زود هنگامشان از معاون اول خود حامل چندنكته جالب و عبرت آموز است. البته تعجبم از رحیمی است که رفیق قدیمی خود را چرا و چگونه زودتر نشناخته تا در روز مبادایی ناچار به واکنش تند شود ولی فکر می کنم دلایل زیر باعث شدند تا رفیق محمود فیالفور از دوست قدیمی خود دوری جسته و در اصل همه تقصیرات را گردن ایشان بیاندازند.
- برای عوامفریبی وفاداری و یا دفاع از مظلوم و باورها و... زیاد ارزشی ندارد، عوامفریبان همیشه دنبال قربانیان ضعیفی هستند تا روحیات خود را مدام فرافکنی نموده و اعتماد بنفس کاذب خویش را نگه داشته باشند.
- درحال حاضر چاره ای بچز تبری نداشته است، نه قدرتی در دست دارد و نه تریبونی که حداقل نوار پخش نموده و افرادی را بایکوت نماید، كسی که در دولت آیت اله هاشمی استاندار نمونه شد و حرمتش را نگه نداشت، حرمت نگه داشتن امثال رحیمی قابل تصور نيست.
- من پیش بینی کرده بودم که رفیق محمود حتی حرمت رهبری را نگه نخواهد داشت، چرا؟ برای اینکه هرظرفی ظرفیت خاص خودش را دارد، آنهاییکه رفیق محمود را شیر کرده بودند و ادبیات عوضی! خودرا در روح ایشان یافته بودند، دراصل همین عوضیسرایان، رفیق محمود را الینه کرده بودند و قابل پیش بینی بود که حرمت رهبری هم نگه ندارند، هرچند که تا توانستند ازرهبری نظام هزینه کردند و سوء مدیریتهای خودرا به پای نظام نوشته و به قول خودش زدند و در رفتند!
رحیمی با زیرکی تمام و به بهانه یکسری درد و دلها و گلایه های خودمانی ، جزئیاتی از ناگفته ها و نیمه پنهان این پرونده را افشا و با این به ظاهر نامه از بهترین فرصت پیش آمده برای افشاگری استفاده کرد . رحیمی با این افشاگری تمام اتهامات وارده به دولت احمدی نژاد در مورد این پرونده را رد و صد البته خواب کسانی را که فکر میکردند دیگر این پرونده تمام شده و میتوانند نفس راحت بکشند آشفته کرد . رحیمی ثابت کرد که یک سیاستمدار حرفه ای و باهوش است . گذر زمان این ادعا را ثابت خواهد کرد. (284708)