گروه فرهنگي: يكي از پروژههاي اصلي اتاقهاي فكر و عمليات افراطيون عليه دولت روحاني، پروژه تسريع در نااميد ساختن مردم از دولت يازدهم كه عنوان تدبير و اميد را بر خود نهاده، ميباشد. اتاق فكر افراطيون اين پروژه را داراي چندين مزيت موازي براي اهداف شوم خود ارزيابي كرده است.
القاي اين موضوع به ميليونها ايراني كه ديديد روحاني فقط شعار داد! و نه تنها هيچكدام از شعارها و وعده هاي انتخاباتي خود را نتوانست عملي كند بلكه اوضاع روز به روز بدتر خواهد شد، عدم اجراي وعدههايي چون رفع حصر (در حوزه سياسي)، ناتواني در مجاز كردن فعاليت اهالي هنر و بزرگاني چون استاد شجريان (در حوزه هنري)، عدم توانايي در نهادينه كردن آزادي مطبوعات و جلوگيري از توقيف پياپي روزنامه ها (در حوزه فرهنگ)، لاينحل ماندن موضوع هسته اي (در حوزه سياست خارجي) و از همه مهمتر براي قاطبه مردم بحث مشكلات اقتصادي است كه افراطيون در همه موارد تلاش وافر دارند ناكارآمدي دولت روحاني را به مردم و خصوصا راي دهندگان به او اثبات كنند كه مثلا ديديد روحاني نه تنها نتوانست مشكل فعاليت شجريان را حل كند بلكه ما فضا را از دوره احمدينژاد هم بر اهل موسيقي تنگتر كردهايم و در حاليكه در دوره احمدينژاد كنسرت ها برقرار مي شد حالا به راحتي كنسرتهاي موسيقي (حتي موسيقي سنتي و فرزند شجريان را لغو مي كنيم و همسر خواننده ديگر موسيقي سنتي را از روي صحنه پايين آورده و از سالن بيرون ميكنيم!) اين اهداف را لابلاي اظهارات برخي از رهبران اتاق فكر افراطيون به خوبي ديده مي شود و به جايي رسيده اند كه علنا بگويند: «مگر این دولت اصلاً قدرتي دارد؟...»
آقاي روحاني سال 92 قول آزادي فعاليت هنرمندان و نويسندگان را داده بود، حالا نه تنها سخنگوي دولتش خواستار توبه كردن استاد مسلم موسيقي ايران براي گرفتن مجوز فعاليت شده! بلكه سالن كنسرت فرزند جوانش (همايون) را هم از او مي گيرند و با ديگر هنرمند موسيقي سنتي (عقيلي) نيز با آن وضع زننده، برخورد مي شود و ... سخن از رفع حصر هم كه به خطوط قرمز بدل شده به گونهاي كه با نماينده مجلس را آن ميكنند كه حتي انتشار فيلم و تصاويرش هم نياز به «مهندسي» دارد!
سالار عقیلی خواننده موسیقی سنتی ایران كه صدا و سيماي مملكت در ايام انتخات و راه پيمايي 22 بهمن به يادش مي افتد و آهنگ «وطنم» او را صبح تا شب دهها بار پخش مي كند در واكنش به اخراج همسرش که در اجرای کنسرت شهر مشهد او را همراهی میکرد از سالن!، با انتقاد از محدودیتهایی که به تازگی برای بسیاری از هنرمندان عرصه موسیقی پیش آمده است، میگوید: «چندی پیش 3۰ نفر از خوانندههای موسیقی سنتی و پاپ، از جمله خود من ممنوعالکار اعلام شده بودند اما وزارت ارشاد به آن اعتراض کرد و مسئله حل شد. در مورد زنان هنرمندان اما این روند گویا همچنان ادامه دارد و باعث تاسف است.» اين در حاليست كه کنسرت "سالار عقیلی" حدود ۲۰ سال بود که به روی صحنه ميرفت و او یکی از خوانندگان ثابت ارکستر موسیقی ملی ایران است اما حالا، همسرش که دف مینوازد را در جلوي انظار تماشاگران از سن پایین ميآوردند!
اينها و دهها مورد مشابه ديگر، حكايت از فعال شدن اتاقهاي فكر و عمليات افراطيوني است كه كانديدايشان در انتخابات 92 جليلي بود و 4 ميليون راي آورد. آنها با نيم نگاهي به انتخابات 94 مجلس، تحليل كرده اند با نوميد كردن حاميان روحاني از طريق تنگ تر كردن فضاي فرهنگي، سياسي و اجتماعي سبد آراي اصلاحات و اعتدالي را خالي تر خواهيم كرد و به كمك رانتهاي رد صلاحيت ها، مجلس دهم را با آراي 10 تا 20 درصد مشاركت در تهران تسخير خواهيم كرد!
به نظر ميرسد تيم مشاوره اي و رسانهاي دولت روحاني نيز آنقدر ضعيف، ناتوان و واداده است كه محال است بتوان ذرهاي اميد از آنها براي مقابله با رفتارهاي موذيانه طرف مقابل داشت. دولتي كه در حوزه رسانه، مشاوره، اتاق فكر براي مبارزه با خط مخرب و تهاجمي افراطيون هيچ برنامه مشخص و مدوني ندارد و حتي توان در اختيارگرفتن مديريت دو سه خبرگزاري زير مجموعه خود همچون ايرنا (وابسته به وزارت ارشاد) و ايسنا (وابسته به وزارت علوم و جهاد دانشگاهي) را هم ندارد و عنان خطدهي آنها را به پايداريها داده، چه انتظاري مي توان داشت؟
اكثر فرمانداران شهرستانها همان تيم احمدي نژادي ها هستند و معاون استاندارش از لغو كنسرت مجوزدارش اظهار مسرت و شادي مي كند!، پرونده بورسيه ها هم كه به كام پايداري ها شد و به محاق رفت!، و پرونده هسته اي نيز همچنان روي ميز است و در حوزه اقتصاد با كاهش بهاي نفت (خصوصا اگر مذاكرات هسته اي به بن بست بخورد و تحريم ها تشديد شوند) اوضاع معيشتي مردم در سال 94 به كام دلواپسان و افراطيون خواهد بود (فشار بر مردم و زجر آنها براي اميال سياسي حضرات، مراد است و ايدهاآل!)
البته مراد و منظور اين نيست كه آقاي روحاني، شمشير به دست بگيرد و با اين جماعت به ستيز برخيزد. فقط كافيست بر اجراي قانون مملكت پافشاري كند حساب كار دست افراطيون خواهد افتاد. در اين مسير بايد از مجموعه خود آغاز كند. براي مثال كارگزاران و وزيراني كه تاب كمترين مقاومتي در مقابله با خواسته هاي پايداري هاي مجلس را ندارند و با يك اشاره و مترسك به نام استيضاح، يكباره وا مي دهند بايد بازخواست و حتي كنار گذاشته شوند. به قول يك كارگردان سينما، «عقب نشيني از اصول و وعده ها تا كجا؟»
روحاني بايد نيك بداند (كه يقننا مي داند) تداوم اين مسير، تقويت افراطيون را در اجراي برنامه هاي موذيانهشان عليه دولت در پي خواهد داشت و نتيجه اش هم گرفتن بدنه اجتماعي از شخص روحاني خواهد بود. دولت روحاني خصوصا در حوزه فرهنگ و سياست داخلي بسيار منفعل عمل كرده است و اين «انفعال» كه به اشتباه «اعتدال» خوانده مي شود، طيف افراطيون را تحريك كرده كه گام به گام پيشروي كنند لذا به نظر مي رسد آقاي روحاني در آستانه دوساله شدن دولتش، از هم اكنون يك ارزيابي و بازنگري جدي بر عملكرد دولتمردانش را برنامه ريزي كند، در غير اينصورت تداوم اين مسير نهايت مطلوب همه كساني است كه براي زمين خوردنش لحظه شماري مي كنند.
افراطیون خوب فهمیده اند که لازم نیست تک تک صدها کنسرتی که در سال برگزار می شود، را لغو کنند بلکه فقط دو تا را لغو می کنند و بعد مایی که مستعد ناامیدی هستیم، زود خودمان ناامید می شویم ...
اگر تمامی حوزه های فرهنگ و هنر را مورد بررسی دقیق قرار دهیم، متوجه می شویم وزن امیدواری ها بسیار بیش از ناامیدی ها است ... (281137)