رفتم استقبال ببینم احمدی‌نژاد چه شکلیه!

موضوع شکایتی که علیه احمدی‌نژاد مطرح کردید، چه بود؟
احمدی‌نژاد آبان سال 86 به اردبیل آمد فرمانداری و استانداری تبلیغات زیادی انجام دادند و از مردم دعوت کردند برای استقبال بیایند حتی در شهر این خبر پیچیده‌ بود که مشکلات مردم را تک‌به‌تک می‌شنوند و آنها را حل می‌کنند. ما هم برای استقبال رفتیم. مسیر حرکت آقای احمدی‌نژاد مشخص بود. قرار بود از خیابان اصلی به سمت استادیوم برود و در آنجا سخنرانی کند. مردم کنار خیابان ایستاده ‌بودند. جمعیت زیادی بود. ما در مسیر فرعی ایستاده‌ بودیم کوچه تنگی بود که البته آن هم به استادیوم می‌رسید. ما آنجا ایستادیم تا هم جمعیت و هم آقای احمدی‌نژاد را ببینیم و هم اینکه زودتر به استادیوم برسیم. یکدفعه ماشین حامل رئیس‌جمهوری وارد کوچه باریک شد. جمعیت خیلی زیاد بود. راننده به‌جای اینکه ترمز کند پایش را روی گاز گذاشت. با صدای زوزه موتور همه فرار کردند. محافظان هم مردم را به این‌طرف و آن طرف پرت می‌کردند. وقتی مردم به‌خاطر سرعت بالای ماشین فرار کردند روی هم افتادند و من و چندنفر دیگر داخل جوی آب افتادیم. من اولین کسی بودم که داخل جوی افتادم و جمعیت روی من افتاد همین باعث شد دندان‌ها و کتفم بشکند. آسیب شدیدی دیدم.

سرعت خودرو حامل احمدی‌نژاد چقدر بود؟
برای آن خیابان خیلی زیاد بود. به نظرم 70 یا 80 کیلومتر می‌رفت. عرض کوچه پنج‌متر هم نمی‌شد. احمدی‌نژاد با اینکه فرار مردم و آن فشار را می‌دید دست‌هایش را بالا گرفته بود و برای مردم تکان می‌داد.

چرا به آن مراسم رفتید؟ مشکلی داشتید که می‌خواستید حل شود؟
مشکل خاصی نداشتم. گفتند رییس‌جمهور می‌آید من هم خواستم ببینم آقای احمدی‌نژاد از نزدیک چطوری است!

بعد از اینکه به زمین خوردید چه اتفاقی افتاد؟
ماشین حتی نایستاد ببیند. آمبولانس آمد و ما را برد. چهار، پنج ‌نفری بودیم که زخمی شده‌ بودیم.
من به فرمانداری شکایت کردم. بقیه هم شکایت کردند. چندین میلیون‌تومان هزینه کردم تا درمان شوم حتی مجبور شدم از بانکی خصوصی 18میلیون‌تومان وام بگیرم و خرج عمل‌های جراحی کنم اما فرمانداری فقط به من 2.5 میلیون‌تومان داد. تا جایی که من خبر دارم به بقیه هم پول دادند و رضایت گرفتند فقط من رضایت ندادم.

چقدر بدهکار هستید؟
وام 18میلیون‌تومانی گرفتم چون نتوانستم پرداخت کنم دوبار به آن جریمه خورد یعنی حالا به‌جای 18میلیون‌تومان باید 40 میلیون‌ تومان بدهم پول ندارم پرداخت کنم نمی‌توانم قسط‌ها را بدهم بانک برای خانه‌ام اجراییه گذاشته می‌خواهند خانه‌ام را بفروشند. بیچاره شده‌ام. قرار بود احمدی‌نژاد برای همه مردم خانه درست کند حالا خانه من را با این سفرش به اردبیل از دستم گرفت.