عثمانی گری در ترکیه و احیای روسیه تزاری به همان میزان خطرناک است که احیای امپراطوری ایران و یا خلافت بزرگ اسلامی در منطقه خاورمیانه ولی اتحاد بزرگ بدون اینها نیز امکان پذیر خواهد بود...
عطا افشاریان
گروه بين الملل: با وجود توسعهیافتگی دنیای جدید و ایجاد ارتباطات نو در میان ملتها و ایجاد اتحادهای منطقهای در جهان، عدهای در خاورمیانه در حال بازسازی تاریخ گذشته خود هستند، تاریخی که خود عامل تفرقه و خشونت و نفرت ملتها خواهد شد. خردمندان تاریخ، دانشمندان و پیامبران الهی مردم را به مطالعه تاریخ برای عبرت گرفتن فرا خواندهاند و همه ادیان افتخار به اجداد و گذشتگان را منع نمودهاند.
اگر زمانی در سرزمین کهن ایران نام دانشمندان ميدرخشید واقعیت آن است که به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی، در دوران رشد غرب، بخصوص در دوران قاجار، کشور ما، هم دچار زوال فرهنگی و هم به تبع آن دچار انحطاط علمی. علم و اندیشه در بستر رفاه اجتماعی، فرهنگ غنی و آزادی گرديد. افتخار به بوعلی سینا و یا دانشمندانی از این دست یا داستانسرایی از شاهان هخامنشی مشکلی از عقب ماندگی ما حل نخواهد نمود اما در این عصر ارتباط گسترده ملتها و یکپارچه شدن بیشتر آنها، هستند عده ای که در اندیشه بازسازی امپراطوریهای شش قرن پیش به سر ميبرند.
آفتی که امروز بخش هايي از جهان دچار آن است، بازگشت به تاریخ و ساخت هویت نابود شده، با زنده نمودن تاریخ گذشته است و نه با توسعهیافتگی و ایجاد اتحادهای قدرتمند و حذف مرزها. برخي از نحله فكري اعراب و مسلمانان به فكر ايجاد خلافت اسلامي به سبك سنتي آن (دوره خلفاي صدر اسلام) هستند و اصولا قائل به مرز و كشور نيستند كه نمادش را در تحركات چند ساله اخير اين نحله فكري در جهان اسلام خصوصا در عراق، سوريه، افغانستان و ... شاهد بوده و هستيم. روسیه آنچنان که نشان داده است، در راستای اعتلای امپراطوری تزاری گام بر میدارد و ترکیه خواب عثمانی را در سر ميپروراند و کم نیستند آنهایی که در ایران خواب امپراطوری صفوی و یا سلجوقی و یا حتی هخامنشی را ميبینند. زنده نمودن این امپراطوریهای به خواب رفته، تضاد میان اقوام و ملتها را تشدید خواهد نمود و اختلافات مرزی سالیان دور را مجدد احیا خواهد کرد.
همه کشورهای خاورمیانه باید بپذیرند که طی چند صد سال اخیر راهی خطا رفتهاند، خطاهایی که با میانجیگری کشورهای غربی همواره تشدید شده است و جالب اینکه همانها در نهایت زمینه صلح میان این کشورها را فراهم ساختهاند. خاورمیانه در پیچ خطرناک ولی سرنوشت ساز زمان به سر ميبرد و امروز کشورهایی چون عراق و سوریه در رقابت سایر کشورها ميسوزند و آتش این رقابت انسانهای بیگناه را نشانه رفته است. کودکانی که هیچ فهمی از شیعه و سنی و حتی دموکراسی و دیکتاتوری ندارند و در آتش اختلافهای بیهوده انسانی در حال سوختن هستند.
خشونتی که در خاورمیانه در حال فوران است، پیامدهای طولانی مدتی خواهد داشت، جای تعجب نیست که همه کشورهای درگیر در منازعه داعش، از بین رفتن داعش را فرآیندی چند ساله ميدانند و مسلم است در این چند سال کودکانی شاهد قتل و غارت خانواده خود خواهند بود. این کودکان، ماشینهای خشونت سالهای آتی خواهند شد، چرا که همین کودکان، خیلی زود علم انتقام از شرکت کنندگان در این قتلها را برافراشته خواهند ساخت.
پشت صحنه این بازی خشونت هر چه باشد، از تاریخگرایی زمامداران کشورهای خاورمیانه تا رویای خرافی نیل تا فرات زمامداران صهیونیستی، قربانی آن انسانهایی هستند که در حالت عادی، مي توانستند فارغ از دین و مذهب و اقوام خود، به خرمی در کنار یکدیگر زندگي ميكردند اما آنگونه که طی سالیان دراز زندگی بشری اتفاق افتاده است، مثلث پول، عقیده و قومیت همچنان ارابههاي جنگ را در حرکت نگه داشتهاند و در این میان چرخ عقاید خرافی محرک تر از بقیه بوده است.
بازگشت به صلح اگر در میان کشورهای عربی امکان پذیر نباشد، در میان کشورهای صاحب تمدن باید ممکن گردد. سوریه، ایران، ترکیه و عراق و همچنین افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، ارمنستان، آذربایجان و ترکمنستان، دارای فرهنگها و تاریخی مشابه هستند، اگر چه، دین رسمی این کشورها اسلام گردید ولی آنچه بیش از هر چیز این کشورها را به یکدیگر پیوند ميدهد ریشه زبانی، آداب و فرهنگ مشترک است. مردمان این کشورها به خوبی ميتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند، اگر سیاستمداران تندرو گذشته تاریخی را فراموش نمایند.
اگر زمانی دور ترکها به کشتار ارمنیها دست زدهاند و یا صفویه، گرجیان را آواره ایران نمودهاند، امروز زمانی برای پرداختن به این موضوعات و زنده نمودن آنها نیست، حتی پرداختن به رویای نیل تا فرات که در افسانهها آمده است و به اسم دین به خورد مردم داده ميشود نیز در دنیای خردگرای امروزی، فاصله زیادی تا عقل دارد. زمان نزدیک شدن بیشتر ملتهاست و این یکپارچگی ملل بدون سیاستمداران تندرو و البته صاحبان ارابههاي جنگی، امکان پذیر خواهد شد.
حرکت داعش نیز بر مبنای همان تئوریهای عقیدتی باطل پدید آمده است. یعنی جنگ عقیده و مذهب علیه مذهب. ولی آیا فكر و خرد انسان امروزی و در میان انسانهای خاورمیانه، به حدی از کمال نرسیده است که قانون در این کشورها حکمرانی کند و مرزبندیهای عقیدتی و مذهبی و قومیتی که جز اختلاف و خونریزی حاصلی ندارد، جای خود را به پذیرش قانون و احترام به اعتقاد شخصی مردم دهد؟
عثمانیگری در ترکیه و احیای روسیه تزاری به همان میزان خطرناک است که احیای امپراطوری ایران و یا خلافت بزرگ اسلامی در منطقه خاورمیانه ولی اتحاد بزرگ بدون اینها نیز امکان پذیر خواهد بود، چرا که گذر زمان یکرنگی قومی، مذهبی و فرهنگی این ملتها را صد چندان نموده است و اگر علما نماها بر طبل اختلاف مذهبی و سیاستمداران بر طبل اختلافات مرزی و برتریهای قومی نکوبند، ملتها به خوبی در کنار یکدیگر روزگار خواهند گذرانید.
به خوبی بازی اختلاف افکنی در منطقه مشهود است و کشورهای منطقه به راحتی گرفتار آن ميشوند. نمونه آن مردمان کرد هستند که اگر چه اصالتی ایرانی دارند اکنون در میان چهار کشور پراکنده شدهاند و جالب اینکه هر کدام نیز طرفدار رهبری خاص و یا گروهی خاص هستند، چه بسا اگر ایران، ترکیه، عراق و سوریه نیز رضایت به خودمختاری کردها دهند، خود درگیر جنگی میان گروهی گردند. قدرتطلبی گروهها و رهبران سیاسی در این کشورها، یکپارچگی ملتها را دچار آسیب نموده است. در حالی که هم انسانها با هر مذهب، نژاد، زبان، قوميت و ... همه بشرند، برتریجویی مذهبي، نژادی و قومی تنها از افكاري كه در اوهام تاريخي به سر ميبرند، سر خواهد زد.