گروه فرهنگ و هنر: علیرغم انتشار خبرهاي متناقضدر باره درگذشت «ایرج قادری» كارگردان و بازيگر پيشكسوت سينماي ايران در رسانهها، ساعت 9 صبح امروز خبر درگذشت اين هنرمند قديمي تاييد شد. پيكر اين سينماگر ايراني بهسرعت و بدون اطلاعرساني رسانهها در فاصلهي كمتر از ده ساعت از مرگش به بي بي سكينه در كرج منتقل شد و در سكوت و بدون بدرقهي دوستداران سينماي ايران و اين كارگردان و بازيگر قديمي سينماي ايران به خاك سپرده شد! نيمه هاي ديشب مقامات بيمارستان مهراد تهران گفته بودند كه این کارگردان سینما به کما رفته اما هنوز در قید حیات است و مرگ مغزی او تأیید نشده است.
اين بازيگر و كارگردان برجسته سينماي ايران مدتها بود به علت بيماري سرطان در بيمارستان مهراد بستري شده است.
ایرج قادری متولد ۱۳۱۴ تهران، دارای تحصیلات ناتمام در رشته پزشکی و داروسازی است . وی فعالیت سینمایی را سال ۱۳۳۴ با بازی در فیلم «چهار راه حوادث» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان آغاز کرد. او سال ۱۳۴۱ شرکت سینمایی «پانوراما» را به همراه موسی افشار تأسیس کرد. این چهره پیشکسوت سینمای ایران فعالیت سینماییاش را در سال ۱۳۳۴ آغاز کرد. با بازی در فیلمی ازساموئل خاچیکیان با نام چهار راه حوادث. پس از آن بود که به تدریج به بازیگری سرشناس در سینمای قبل از انقلاب تبدیل شد.
پس از انقلاب نیز با فیلمهای پر فروش «دادا»، «برزخیها» و «تاراج» تلاش کرد که در سینمای بسیار دگرگون شده پس از انقلاب نیز به حرفهاش ادامه دهد اما سیاستگذاران سینمایی به مدت ده سال از ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۳ به او اجازه فعالیت ندادند. در سال ۱۳۷۳ با فیلم تازهای به نام «میخواهم زنده بمانم» به سینما بازگشت و از آن پس توانست با رعایت موازین تازه و بیشتر در مقام کارگردان، به کارش ادامه دهد. آخرین فیلم او «شبکه» نام داشت که در سال ۱۳۸۹ کارگردانی کرد اما مجوز اكران نگرفت و اين اواخر همواره يكي از دغدغه هايش اكران آخرين كارش بود. پس از آن بیماری و مسایل دیگر او را از ادامه فعالیت بازداشت.
تدفين فوري در سكوت!
ايرج قادري بازيگر و كارگردان قديمي و محبوب سينماي ايران ساعت ۴ صبح امروز در بيمارستان مهرداد درگذشت.
به گزارش بهار نیوز،پيكر اين سينماگر ايراني بهسرعت و بدون اطلاعرساني رسانهها در فاصلهي كمتر از ده ساعت از مرگش به بي بي سكينه در كرج منتقل شد و در سكوت و بدون بدرقهي دوستداران سينماي ايران و اين كارگردان و بازيگر قديمي سينماي ايران به خاك سپرده شد. اهالي رسانه و عكاسان و خبرنگاران هم در اين مراسم حضور نداشتند.
در تدفين ايرج قادري از اهالي سينماي ايران فقط سعيد مطلبي دوست ديرين و همكار هميشگي قادري، ستار اوركي آهنگساز فيلم و صحرايي در كنار همسر داغدار ايرج قادري سركار خانم كبري اطمينان مقدم (تهمينه) حاضر بودند و ساير افراد اين جمع شانزده نفري را اقوام خيلي نزديك متوفي تشكيل دادند.
خاكسپاري ايرج قادري ساعت ۱۲ ظهر امروز يكشنبه ۱۷ ارديبهشت در بي بي سكينه كرج انجام شد.
باز نشر یک گفتگو با ایرج قادری درباره وضعیت فیلمسازی در سالهای آخر عمرش
ايرج قادري مدتي پيش در مصاحبه با يكي از خبرگزاري هاي داخلي گفت: وقتي گفته ميشود كه من ميتوانم باز هم فيلمي مثل «تاراج» بسازم، به اين توجه كنيد كه سناريوي آن فيلم، خوب و تأثيرگذار بود و من آن را ساختم. به من سناريوي خوب بدهيد تا بسازم. ايرج قادري كه آن روزها فيلم «پاتو زمين نذار» را روي پرده سينماها داشت، با اشاره به مضمون اجتماعي آن، گفت: معضلي كه «پاتو زمين نذار» به تصوير ميكشد، چيزي است كه جامعه ما به آن مبتلا است و خيليها اين گرفتاري را دارند و در خانوادهيشان آن محبت و مهرباني كه ميخواهند را پيدا نميكنند و به همين دليل، بيرون از خانه به دنبالش ميگردند و بدم نميآمد فيلمي در اين مورد ساخته ميشد.
وي ادامه داد: در سكانسي از فيلم دختر خانواده به مادرش ميگويد كه تو مادر خوبي براي من بودي، اما آيا همسر خوبي هم بودي؟ آيا توجه به همسرت داشتهاي؟ فيلم و داستان ما همين است. «پاتو زمين نذار» ميگويد زندگي آدمها بايد دو دو تا چهار تا باشد. قادري گفت: اين فيلم داستان مرد محترمي است كه خانوادهدار است و آدم درستي است ولي رشوه ميگيرد و گرفتار ميشود. شخصيت اين مرد يك فرد موجهي است كه احساس ميكند يك چيزي را گم كرده وقتي به خانه ميآيد به اون مثل يك ماشين حمل پول نگاه ميكنند.وي تأكيد كرد: فكر ميكنم تمام وارياسيونهاي قصه، نشان ميدهد كه زندگي آدمها بايد دو دو تا چهار تا باشد و براساس يك ميمنتي كه زندگيشان را شروع ميكنند، ادامه هم بدهند و همه چيز را به دست فراموشي نسپارند. نه اين كه خانم خانه فقط به فكر سرخ كردن سيبزميني باشد و پسري كه برايش زحمت كشيدهاند، فقط به فكر فوتبالش باشد.
ملودرام مثل يك سوپر ماركت است
قادري گفت: خسته شدم از سؤالهايي كه ميگويند "شما پرتقال بيشتر دوست داريد، با باقالا؟ " وي در پاسخ به اين سؤال كه چرا به سينماي ملودرام علاقمند است، گفت: خسته شدم از اين سؤالهايي كه ميگويند "شما پرتقال بيشتر دوست داريد، با باقالا؟ ". فيلمسازي سليقهاي است، مثلا فيلمسازي من بايد چگونه باشد؟ اگر كمدي باشد، من خيلي به آن راغب نيستيم. اكشن باشد كه تا بخواهيد ساختهام. در اين بين، ملودرام مثل يك سوپر ماركتي است كه شما هم مغازهات را داري و هم مشتريات را، چون مردم بايد هميشه از شما نان و گوشت بخرند.
وي در پاسخ به پرسش كه با توجه افزايش روند توليد فيلمهايي با موضوع خيانت، دست به ساخت «پاتو زمين نذار»، زده است، گفت: من اصلا چيزي از اين جريان نميدانم و هر موضوعي كه انتخاب كردهام، چيزي بوده كه صلاح ديدهام آن را بسازم.
فيلمنامه خوب بدهيد تا بسازم
كارگردان فيلم «تاراج» در ادامه گفت: شما به من يك زمين بدهيد تا در آن يك خانه بسازم. وقتي يك زمين به من ميدهيد در پاچنار و ما هم مجبوريم خانهيمان را آنجا بسازيم. وقتي ميفرماييد كه من ميتوانم فيلمي مثل «تاراج» را بسازم، براي اين است كه سناريوي خوب و تأثيرگذاري بود و من ساختم.
قادري گفت: يكي از پخشكنندههاي سينما ميگفت اگر همين الان فيلم «تاراج» را به من بدهند با يك فيلم روز ديگر، پخش تاراج را قبول ميكنم.وي افزود: از يكي از دوستان ميپرسيدند، چرا اين فيلمها را بازي ميكني، ميگفت آقا من چطوري نان بخورم؟ حالا من اين را نميگويم ولي به هر حال فيلمنامهاي موجود نيست. اگر هم بخواهم خودم بنويسم، نگارش فيلمنامه انرژي و زمان ميخواهد، بايد بروي و بيايي، صحبت كني و ارشاد دارد، مشكل است. اين كارگردان و بازيگر قديمي سينما گفت: به من يك فيلمنامه خوب بدهيد تا كار كنم، يك فيلمنامهاي كه مايه داشته باشد، نه اينكه داستان يك خطي باشد كه مثلاً يك مردي است كه بچهاش را دوست دارد و بچه ميرود و در دنيا غرق ميشود. فيلمنامهاي از همه جنسي براي مردم داشته باشد.
با انتشار اخبار كذب خانوادهام را آزرده خاطر كردند
ايرج قادري كه به دليل انتشار اخباري مبني بر درگذشتش در حين گفتوگو مكررا تلفن همراه و دفترش زنگ ميخورد، در اين باره گفت: متأسفانه كساني كه هيچ احساس مسئوليت نميكنند، اين اخبار كذب را با اساماس پخش ميكنند. نميدانم اين افراد ديگر آزاري دارند و از اينكه خبر مرگ كسي را بدهند خوشحال ميشوند. حتي به اين فكر نميكنند كه ممكن است خانواده آن فرد را نگران كنند. وي افزود: خيليها به من لطف دارند و تماس ميگيرند و اين روزها نيمي از وقت من صرف اين جريان شده است. براي كسان ديگري هم اين شايعات را منتشر كردهاند.
وظيفه ماست كه جوانان را به سينما معرفي كنيم
قادري در ادامه سخنانش گفت: يك نقل قولي است از آقاي افخمي كه به نظرم خيلي قشنگ است، ايشان گفتهاند كه سناريوها تمام شدهاند و ما دوباره از اول شروع ميكنيم. اگر برگرديم به گذشته، سناريوها خوب بود ولي ممكن است در پرداخت مشكل داشتند ولي الان سناريوي جديدي نيست.
كارگردان فيلم «ميخواهم زنده بمانم» با بيان اين مطلب كه سينماي ايران متأسفانه درصدد اين نيست كه هنرپيشه تربيت كند، گفت: سينماي ما همه كارش را معطوف ميكند به يكسري بازيگر تكراري و در طول يكسال كه ۵۰ - ۶۰ فيلم ساخته ميشود، بين همين بازيگران دور ميزند. به نظرم وظيفه ماست كه جوانان را به سينما معرفي كنيم ولي اين دل و جرأت هم ميخواهد كه كارگرداني انتخاب كند و تهيهكننده هم قبول كند، چرا كه به هر حال در سينما سرمايهگذاري ميشود و تهيهكننده ميگويد روي هنرپيشهاي سرمايهگذاري ميكنم كه مردم ميشناسند و نميآيد روي يك ناشناس سرمايه بگذارند. وي گفت: اين كار مشكل است ولي من به عنوان كسي كه خودش را موظف ميداند، اين كار را كردهام. فكر كنيد ما ميخواهيم ۱۰ تا فيلم بسازيم و هر كدام از اينها شخصيتهايشان جوان است، براي اين ۱۰ فيلم، بازيگر جوان از كجا بياوريم؟ ما جوان۲۰ ساله كم داريم؟ پس چرا نبايد ما بازيگر جوان داشته باشيم.
ايرج قادري در ادامه اظهار داشت: ما نميتوانيم نقش يك دختر تازه فارغالتحصيل شده را به يك بازيگر ۴۰ ساله بدهيم. ما همهاش داريم خودمان را تكرار ميكنيم و آدمها خودشان را تكرار ميكنند و از اين فيلم به آن فيلم ميروند. اين است كه كم ميآورند، وقت ندارند و براي قرارداد كه ميآيند، زمانشان محدود است.
كارگردان «پاتو زمين نذار» گفت: ما با بحران شديد بازيگر روبروييم. الان دو، سه هنرپيشه هستند كه سوپر استارند، آقاي بهرام رادان و محمدرضا گلزار، شهاب حسيني و چند نفر ديگر كه اساميشان خاطرم نيست. اينها سني دارند و ما اگر بخواهيم بازيگر ۲۰ ساله در فيلم بگذاريم، بايد چهكار كنيم؟ اين است كه من در «سام و نرگس» همه بازيگرها را جديد گذاشتم و اين كار هم دل و جرأت ميخواهد.
اتفاقي در سينما افتاده كه نميدانيم چيست
ايرج قادري در بخش ديگري از گفتوگو با فارس، گفت: الان يكسري فيلم روي پرده است. فيلم آقاي بيضايي مگر فيلم بدي است؟ آخر خدا وكيلي انصاف اين است كه فيلمش اينقدر بفروشد؟ اصلاً همه چيز از دست ما خارج شده و ما نميدانيم چه كار كنيم. فيلم زيبا بساز، خوش ساخت بساز، اصلاً توجه نميكنند، فقط ميخواهند بخندند. من اصلاً ماندهام كه چه فيلمي بايد ساخت و از جنسي بايد ساخت. من اگر ميدانستم مشكل از كجاست، همان فيلمي را ميساختم كه همين خصوصيات را داشته باشد. اتفاقي در سينما افتاده كه نميدانيم چيست.
قادري آدمي نيست كه به خودش رل بدهد
قادري در پاسخ به اين سؤال كه چرا در فيلمهاي خودش ايفاي نقش ميكند، گفت: يكسري آدمها هستند كه پول و سرمايه گذاشتهاند تا در فيلم بازي كنند، يكسري آدمها هم شرط و شروط گذاشتند، گفتند ما اين فيلم را ميسازيم، به شرطي كه خودشان در آن بازي كنند. اما من قبل از اين كه كارگرداني كنم، هنرپيشه بودم. يعني نقش اولشان را به من ميدادند. وي گفت: ايرج قادري «كارگردان» منضبط است، قادري آدمي نيست كه به خودش رل بدهد، قادري آدمي است كه به خودش ميگويد بگوييد، بيايد من ببينمش. قادري بازيگر ميآيد جلوي قادري كارگردان مينشيند و بعد ميسنجد كه به درد اين رل ميخورد يا نميخورد. در دنيا كارگردانان ديگري مثل مل گيبسن، كلينت ايستوود در فيلمهاي خودشان بازي ميكنند. من كه نميآيم خودم به خودم رل بدهم، خودم به حق به خودم رل ميدهم.