به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۵۸
 
۱۰۴
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۴ ساعت ۱۱:۳۷
کد مطلب : ۷۰۵۳۰

نامه‌ی اعتراضی 21 استاد زبان و ادب فارسی، تاریخ و فرهنگ ایران و شاهنامه‌شناس

گروه فرهنگي: تعدادي از اساتيد زبان و ادب فارسی، تاریخ و فرهنگ ایران و شاهنامه‌شناس با ارسال نامه‌اي به شهردار سلمان نسبت به برداشتن نام و تندیس فردوسی از میدان فردوسی شهر سلماس اعتراض كردند. متن نامه را در ادامه مي‌خوانيد:
نامه‌ی اعتراضی 21 استاد زبان و ادب فارسی، تاریخ و فرهنگ ایران و شاهنامه‌شناس
به نام خداوند جان و خرد
شهردار ارجمند شهر سلماس
جناب آقای دکتر محمد رحیمی
با درود و ادب بر پایه‌ی خبرها، در بیستم بهمن‌ماه، تندیس فرزانه‌ی طوس از میدانی به همین نام در شهر سلماس برداشته و به جایی نامعلوم برده شده و نام میدان «فردوسی» به میدان «انقلاب» دگرگون یافته است. از آن رو که رخدادها و دگرگونی‌های مهم شهری در این سطح می‌بایست با آگاهی و دستور شما و شورای اسلامی شهر باشد، و با توجه به پیامدهای ناگوار منطقه‌ای و ملی، نکته‌هایی چند را به آگاهی می‌رسانیم، به امید آن‌که شنیده شود:

1. جایگاه ویژه و بلند فردوسی در فرهنگ و ادب ایران و جهان، زبانزد همه‌ی خاورشناسان بوده و هست و بسیاری از آنان، ایران‌زمین را با نام چنین بزرگانی می‌شناسند و می‌ستایند. آوازه‌ی فردوسی در جهان به اندازه‌ای است که در چند شهر مهم کشورهای اروپایی، از جمله رم پایتخت ایتالیا، میدان‌هایی به نام او و با تندیس‌هایی از پیکر او سال‌هاست که پا برجاست و مایه‌ی بسی شرمساری است که در ایران، سرزمین فردوسی، میدانی را از تندیس و نام او بزدایند. بی‌احترامی به فردوسی که سرآمدِ فرزانگان و شاعران ایران است، از دید همگان می‌تواند بزرگ‌ترین خودزنی فرهنگی قلمداد شود که زیبنده‌ی شهر تاریخی سلماس و مسؤولانش نیست.
2. فردوسی با سرودن «شاهنامه» سند یکپارچگی و هویت ملی تمام ایرانیان را ماندگار و جاودان ساخت و به نمادی برای پاسداری از هویت ایرانی و زبان ملی (فارسی) تبدیل شد. از این رو، هرگونه بی‌توجهی به این نماد تاریخی، دشمنی و رویارویی با هویت و یکپارچگی ایران، زبان فارسی و بهترین دستاویز برای جدایی‌خواهان و تجزیه‌طلبان می‌تواند باشد.
3. قدرناشناسی و کوچک‌انگاری هر یک از بزرگان تاریخ و ادب و فرهنگ ایرانی، از درون یا بیرونِ کشور، از ارج و اعتبار تک تک ایرانیان و غرور و خودباوری ملی ما خواهد کاست؛ در آن صورت چگونه می‌توان به ایستادگی در برابر دشمنان خارجی و تحریم‌ها و تهدیدها ادامه داد و امید داشت؟!
4. گذاشتن نام «انقلاب» به جای «فردوسی» شبهه‌ی رویارویی و ناساز بودن این دو را به ذهن می‌رساند که پی‌آمدی ضدامنیت ملی و بر خلافِ رویه‌ی نظام دارد. شاید طرّاحان چنین رخدادی در پیِ القای چنان اندیشه‌ای هم بوده باشند، که جز فرستادنِ پیام‌ِ همراهی به ایران‌ستیزانِ پیرامون‌ ما پیامدی نخواهد داشت.

ما امضاکنندگان و تأییدکنندگان این نامه، در کنار آذربایجانی‌های ایراندوست و فرهیخته، خواستار بررسی و بازنگری خردمندانه و آینده‌نگرانه‌ی این رخداد با رویکردِ مصلحت کلان کشور و ملاحظات امنیت ملی هستیم و از مسؤولان می خواهیم ترتیبی اتخاذ فرمایند تا نام و تندیس فردوسی به میدانی که سال‌هاست آن‌گونه شناخته شده، با احترام بازگردانده شود. حتی اگر در نظر داشته باشید که در میدانی دیگر تندیس فردوسی را برپا کنید، به نظر می‌رسد چنین اقدامِ نسنجیده‌ و تندروانه‌ای به هیچ روی سزاوار و شایسته‌ی استان و شهر شما نیست؛ زیرا همین امر دست‌مایه‌ی تبلیغات جدایی‌خواهان قرار می‌گیرد و در نظر ایرانیان میهن‌دوست، به عنوان پیشینه‌ای ناپسند و نکوهیده در کارنامه‌تان به جای خواهد ماند. با سپاس
دوستداران مردم و شهر سلماس، آذربایجان، ایران و ایران‌زمین
داریوش آشوری، عبدالمجید ارفعی، حسن انوری، محمد جعفری‌قنواتی، سعید حمیدیان، ابوالفضل خطیبی، اصغر دادبه، محمد دبیرسیاقی، تورج دریایی، جلیل دوستخواه، محمدتقی راشدمحصل، علی رواقی، نورالدین زرین‌کلک، روزبه زرین‌کوب، جلال ستاری، قدمعلی سرامی، میرجلال‌الدین کزازی، مهدی ماحوزی، جلال متینی، علیقلی محمودی‌بختیاری و اکبر نحوی.
3/12/1393 خورشیدی

رونوشت به:
ـ دبیر محترم شورای عالی امنیت ملی، سردار علی شمخانی؛
ـ ریاست محترم جمهوری، دکتر حسن روحانی؛
ـ وزیر محترم کشور، دکتر رحمانی‌فضلی؛
ـ ریاست محترم فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دکتر غلامعلی حدادعادل؛
ـ استاندار محترم آذربایجان غربی، قربانعلي سعادت؛
ـ ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، دکتر علی لاریجانی؛
ـ ریاست محترم شورای اسلامی شهر سلماس، رضا رجبی قره‌قشلاقی؛
ـ و نمایندگان محترم آذربایجان غربی در مجلس شورای اسلامی.