به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۰ - ۰۰:۳۱
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۲ ساعت ۱۰:۴۷
کد مطلب : ۷۸۶۵۹
زيباكلام: وظیفه دانشگاه آزاد ایجاد اشتغال نیست

دانشگاه آزاد و نقش آن در توسعه كشور

دانشگاه آزاد و نقش آن در توسعه كشور
گروه علمی-رسانه‌ها: صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران در روزنامه «اعتماد» نوشت: يكي از موضوعات بنيادي پيرامون دانشگاه آزاد اسلامي، نقش اين نهاد در توسعه كلان كشور ظرف سه دهه گذشته است. آنقدر درخصوص اين دانشگاه ظرف يك دهه گذشته يعني از زمان روي كار آمدن دولت اول آقاي احمدي‌نژاد در سال ١٣٨٤ برخوردها و حرف و حديث‌هاي سياسي مطرح شده كه موضوعات بنيادي‌تر اين دانشگاه از جمله نقش، كاركرد و تاثير اين نهاد آموزشي در فرآيند توسعه كلان كشور كمتر مورد توجه قرار گرفته است. فراموش نكرده‌ايم كه در فاصله ٩٢-٨٤ چطور دولت وقت و شماري از نزديكان آن، دانشگاه آزاد را مورد غيظ و غضب و حملات گسترده قرار داده بودند. البته همه ما مي‌دانستيم كه ريشه يا انگيزه همه آن حملات و انتقاداتي كه به دانشگاه آزاد اسلامي وارد مي‌شد، به واسطه حضور آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در رأس هيات امنا و هيات موسس آن بود. واقعيت آن است كه نام ايشان با دانشگاه آزاداسلامي ظرف سه دهه گذشته پيوند خورده است.

بنابراين مخالفان و منتقدان كه در اصل هدف‌شان زدن آقاي هاشمي‌رفسنجاني بود چون دست‌شان به ايشان نمي‌رسيد، دانشگاه آزاد اسلامي را هدف قرار داده بودند. آن غوغاي سياسي كه مخالفان آقاي هاشمي از ۸۴ عليه دانشگاه آزاد به راه انداختند و نهايتا هم در سال ١٣٩٠ آن را «مصادره» كردند، سبب شد بسياري از مسائل اصلي‌تر در خصوص اين نهاد آموزشي و به تعبيري بزرگ‌ترين نهاد آموزش عالي كشور كه بعد از انقلاب تاسيس شده، به حاشيه برود. اما واقعيت آن است كه سخني به گزاف نرفته اگر گفته شود هيچ نهادي بعد از انقلاب به اندازه دانشگاه آزاد اسلامي در روند توسعه كلان كشور نقش نداشته است. شايد برخي مخالفان دانشگاه آزاد اسلامي، يا درست‌تر گفته باشيم، مخالفان آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني اين ايراد را بگيرند كه مراد، مقصود و تعريف ما از توسعه كدام است؟ و به كدامين كميت‌ها آن را اطلاق مي‌كنيم؟

واضح است كه در اين مجال كوتاه قصد ما طرح مباحث نظري توسعه نيست. به هر حال توسعه را هرگونه تعريف كنيم، امكان برخورداري از دانش و تحصيلات عاليه، بدون ترديد يكي از اوليه‌ترين ملزومات توسعه است. اگر بالا رفتن سطح دانش و آگاهي‌هاي افراد جامعه را در رديف اوليه ملزومات توسعه در هر جامعه‌اي بدانيم، در آن صورت مي‌توان با قوت بيشتري اظهار داشت كه دانشگاه آزاد اسلامي در تحقق اين هدف بيشترين و بالاترين نقش را ظرف سه دهه گذشته برعهده داشته است. دانشگاه آزاد اسلامي امكان برخورداري از تحصيلات عاليه را براي ميليون‌ها زن و مرد ايراني فراهم ساخت. اگر دانشگاه آزاد اسلامي نبود، آنها عملا نمي‌توانستند يا براي‌شان مقدور نبود تا وارد دانشگاه شده و از تحصيلات عاليه برخوردار شوند. تا قبل از انقلاب اسلامي ورود به دانشگاه و برخورداري از تحصيلات عاليه يك وضعيت نخبه‌گرايي داشت. كل دانشجويان شاغل به تحصيل در دانشگاه‌ها و مدارس آموزش عالي كشور در سال ١٣٥٧ به ١٠٠ هزار تن بالغ مي‌شد و فقط كساني مي‌توانستند به دانشگاه راه يابند كه موفق مي‌شدند از سد كنكور بگذرند.

در حدود ٩٠ درصد از مشتاقان تحصيلات عاليه يا پشت كنكور مي‌ماندند يا مجبور بودند به خارج از كشور بروند. اما اين همه داستان نبود، بسياري از دختران و زنان جامعه كه به واسطه مشكلات و موانع اجتماعي نمي‌توانستند از شهرستان محل زندگي‌شان خارج شده و به شهرهاي بزرگ‌تر براي ادامه تحصيل بروند ايضا از امكان رفتن به دانشگاه محروم مانده بودند. گروه بزرگ سومي كه از امكان دستيابي به تحصيلات عاليه محروم مانده بودند شامل قشر وسيعي از كاركنان دولت و شركت‌هاي دولتي يا بخش خصوصي مي‌شد كه به واسطه اشتغال تمام‌وقت در شهر و شهرستان محل زندگي‌شان نمي‌توانستند به مراكز استان‌ها براي تحصيلات عاليه بروند. به اين سه گروه بايد يك گروه چهارم هم اضافه كرد. خيل عظيم زنان و مرداني كه بنا بر دلايلي در دوران جواني نتوانسته بودند به دانشگاه بروند اما در مقاطع بعدي زندگي‌شان اين امكان را پيدا مي‌كنند.

دانشگاه آزاد اسلامي كه در سال ١٣٦١ به پيشنهاد آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني تاسيس شد يك انقلاب اساسي در آموزش عالي كشور به وجود آورد. به جاي ماندن در مركز و انتظار از داوطلبان كه بعضا صدها كيلومتر از شهرستان دور شده و به مركز استان بروند، دانشگاه آزاد به شهرستان‌هاي دور دست، كوچك و پراكنده رفته و عملا امكان رفتن به دانشگاه را براي همه آن اقشاري كه به هر دليلي نمي‌توانستند از محل اقامت‌شان دور شوند فراهم كرد. اينكه ميليون‌ها نفر از هم‌ميهنان‌مان كه تا قبل از تاسيس دانشگاه آزاد اسلامي امكان رفتن به دانشگاه را نداشتند اما حالا به تحصيلات عاليه راه يافته بودند، آيا توسعه محسوب نمي‌شود؟ اينكه كسر عظيمي از زنان جامعه ايران كه براي نخستين‌بار امكان رفتن به دانشگاه را پيدا كرده بودند، آيا توسعه تعريف نمي‌شود؟ توسعه اقتصادي و بالا رفتن سطح زندگي بسياري از كساني كه مي‌توانستند به دانشگاه آزاد راه يافته و در رشته‌اي متخصص شوند بعد ديگر نقش دانشگاه آزاد در فرايند توسعه كشور است.

دانشگاه آزاد اسلامي ظرف سه دهه گذشته ميليون‌ها پزشك، مهندس، حقوقدان، حسابرس، روانشناس، دبير و ساير تخصص‌ها را آموزش داده و وارد بازاركار كرده، بعلاوه در سطحي ديگر هم اين دانشگاه توانسته كمك به رشد و توسعه اقتصادي كشور كند. تاسيس واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي در بسياري از شهرها، شهرستان‌ها و مراكز استان‌ها توانسته براي بسياري از مردم آن مناطق ايجاد اشتغال و بهبود شرايط اقتصادي منطقه را سبب شود. كم نيستند شهرهاي كوچكي كه دانشگاه آزاد شهرشان عملا بدل به بزرگ‌ترين كارفرما شده است. مي‌رسيم به نقش و تاثير ابعاد غير مستقيم دانشگاه آزاد اسلامي فرايند توسعه، كمك به ايجاد اشتغال و يافتن شغل بهتر بواسطه دارا بودن مدرك دانشگاهي به كنار، اساسا شأن نزول يك دانشگاه بالا بردن آگاهي‌هاي اجتماعي آن جامعه است. يك دليل درس خواندن و ورود به دانشگاه اخذ مدرك و در نتيجه يافتن شغل بهتر است. اما اين تمام رسالت دانشگاه نيست. رسالت بنيادي‌تر دانشگاه بالا بردن سطح آگاهي، فرهنگ و دانش اجتماعي شهروندان است.

دانشگاه زماني مي‌تواند به اين رسالتش عمل كند كه در‌هاي آن بر روي مشتاقان علم و آگاهي باز باشد. به عبارت ديگر در يك شرايط ايده‌آل، هر كس كه مي‌خواهد فهم و دانش بيشتري پيدا كند بايد از امكان ورود به دانشگاه برخوردار باشد و در رشته‌اي كه مورد علاقه‌اش است به تحصيل بپردازد. متاسفانه بسياري در جامعه ما درك‌شان از دانشگاه صرفا يك سازمان مدرك‌دهي است تا افراد بتوانند سر كار بروند و استخدام شوند. نگاه‌شان و تعريف‌شان از دانشگاه به اين صورت است كه دانشگاه يعني يك موسسه كارآفريني و ايجاد اشتغال. بنابراين اگر فارغ‌التحصيل يك رشته دانشگاهي نمي‌تواند در آن رشته كار پيدا كند، از ديد اين افراد (كه مع‌الاسف خيلي از آنها دانشگاهي هم هستند) دليلي براي داير بودن آن رشته نيست و دانشگاه برعكس بايد به سمت تاسيس رشته‌هايي كه فارغ‌التحصيلان آنها بتوانند به سرعت جذب بازار كار شوند برود. در اين يادداشت جاي آن نيست كه به اين نگاه نادرست كه متاسفانه بسيار هم در جامعه ما رواج پيدا كرده بپردازيم.

بدون ترديد اين نگاه از اساس خطا و مغاير با رسالت دانشگاه است. اين نگاه جايگاه دانشگاه را تقليل مي‌دهد به يك موسسه كاريابي. در حالي كه رسالت اوليه و اصلي‌تر دانشگاه بالا بردن دانش و آگاهي‌هاي جامعه است و اين مهم تحقق نمي‌يابد مگر آنكه هر كس بتواند در هر رشته‌اي كه مورد علاقه‌اش است تحصيل كند. بر خلاف آنان كه ميان دانشگاه و موسسه كاريابي نمي‌توانند تمايز قائل شوند، وظيفه دانشگاه اين نيست كه براي فارغ‌التحصيلانش ايجاد كار كند، اين وظيفه نظام است كه از طريق برنامه‌ريزي‌هاي درست، سرمايه‌گذاري و استفاده از مكانيسم‌هاي اقتصادي ايجاد شغل و كسب و كار براي فارغ‌التحصيلان كند، وظيفه دانشگاه توسعه علم و دانش و بالا بردن آگاهي‌هاي اعضاي جامعه است. اگر از اين منظر به دانشگاه آزاد اسلامي بنگريم در آن صورت بسياري از انتقاداتي كه به دانشگاه آزاد اسلامي مي‌شود كه «كارش شده تربيت فارغ‌التحصيلان بيكار» (انتقادي كه بسياري از مخالفين دانشگاه آزاد به آن مي‌كنند) بلاموضوع مي‌شود.

چرا كه همان طور كه گفتيم نه وظيفه دانشگاه آزاد اسلامي و نه وظيفه دانشگاه‌هاي ديگر كشور ايجاد اشتغال نيست و رسالت آنها گسترش علم و دانش است. از بابت رسالت بالا بردن علم و دانش، دانشگاه آزاد اسلامي با فراهم آوردن تدريجي امكان برخورداري از تحصيلات عاليه براي همه سنين (و نه صرفا آنهايي كه در كنكور قبول مي‌شوند) نقش مهمي در طي سه دهه گذشته بر عهده داشته است. اگر چه بسياري كه رسالت دانشگاه را با وزارت كار و ايجاد اشتغال مخلوط كرده‌اند درصدد ايجاد محدوديت براي دانشگاه آزاد اسلامي هستند اما بايد به اين دست مسوولان يادآوري كرد كه در هيچ جامعه‌اي رسالت دانشگاه ايجاد اشتغال براي فارغ‌التحصيلانش نيست بلكه رسالت دانشگاه امكان فراهم آوردن تحصيل و دانش‌آموختگي براي همه شهروندانش اعم از زن يا مرد، پير يا جوان، ساكنين شهرهاي بزرگ يا شهرستان‌هاي محروم و دور افتاده است. با چنين نگاهي به دانشگاه و جايگاه اجتماعي آن است كه بايد اذعان داشت هيچ نهادي بعد از انقلاب به اندازه دانشگاه آزاد اسلامي در روند توسعه كلان كشور تاثيرگذار نبوده است.