پس از تحریم نفتی ایران و روسیه از سوی آمریکا و کشورهای غربی، کارشناسان و صاحب نظران اقتصادی دو کشور در این مورد هم عقیده بودند که در این اوضاع، دو کشور ایران و روسیه ـ که دارای منابع بزرگ نفت و گاز هستند ـ میتوانند با یکدیگر همکاری مشترک تجاری و اقتصادی را آغاز کنند که همین میتواند سرانجام به توسعه اقتصادی دو کشور در این شرایط تحریم تحمیلی منجر شود.
میان کارشناسان تحریمها، همیشه این نکته محل اختلاف بوده که راهکار دور زدن تحریمها چگونه است و چه مکانیزمها و راهکارهایی دارد، زیرا برخی هم اکنون بر این باورند، یکی از راههای مهم در کنار مذاکرات هستهای، همکاری با روسها برای دور زدن تحریمهای غیرقانونی غرب است. این در حالی است که روسیه در تاریخ ثابت کرده، دوستدار آن است که با بندبازی میان ایران و غرب هم از کارت ایران سود ببرد و هم از غرب. تنها ایران مصداق این نگاه روسها نیست؛ عراق و لیبی دو نمونه معاصر این سیاست روسها هستند. این رفتار مسکو در قبال تهران نیز بارز بوده و باعث شده تا ایرانیان نگاه خوبی به مسکو نداشته باشند. بدبینی ایرانیان به روسها محدود به چند سال اخیر نمیشود و در تاریخ امتداد داشته است. دکتر حسین راغفر از کارشناسان مسائل اقتصادی به سوالاتی در همین زمینه، پاسخ داده است:
آقای دکتر به عنوان پرسش نخست، ارزیابی شما از تعامل اقتصادی و سیاسی میان ایران و روسیه چیست؟
روسها در سالهای گذشته نشان دادهاند، هیچ گاه شریک قابل اتکایی برای ایران نبودهاند. سابقه سوءاستفاده روسها از فرصتها در قبال امتیازگیری از غرب و یا وجه المصالحه قرار دادن ایران در تعامل با غرب، زبانزد عام و خاص است. همین قرارداد در رابطه با نیروگاه اتمی که بیش از سی سال است، ایران را میدوشند و متأسفانه هیچ گاه هم نسبت به امتیازهای بزرگی که از ایران گرفتند، امتیاز مقابلی ندادند. نمونه دیگر قرارداد اس ۳۰۰ است که همسویی کامل با غربیها نمودند و از دادن این سامانه به ایران خودداری کردند.
به نظر شما چه شد که در این دوران، روسها دوباره به فکر قرارداد اقتصادی با ایران در این سطح افتادند؟
اکنون که روسیه تحت فشار غرب قرار گرفته، به قرارداد جدید اقتصادی با ایران به یکی از ابزارهای توازن و ایجاد تعادل با غرب نگاه میکند. حتی در همین طرحی که روسیه برای دور زدن تحریمهای غربی تنظیم کرده است، ایران اصلا در لیست کشورهایی که نیازهایش را میخواهد از آن طریق تأمین کند، نیست. به نظر میرسد قرارداد اخیر ایران و روسیه، قراردادی صرفا سیاسی است و ایران باید با توجه به سابقه رابطه ما با روسیه، در این قرارداد همه جوانب را در نظر گیرد. یک اتفاق بزرگی که افتاده و متأسفانه کمتر به آن توجه میشود اینکه روسها تلاش میکنند در برابر این ضربهای که در مسأله اوکراین به آنها وارد شده است، به غربیها ضربه متقابلی وارد آورده و غربیها را مشغول مسائلی دورتر از مرزهای خودشان کنند و یکی از آن ظرفیتها داعش است.
روسها چگونه از ظرفیت داعش برای ضربه زدن به غرب بهره میگیرند؟!
گویی داعش ساخته امریکا و غرب باشد؛ اما امروز وقتی به موجود تبهکار خارج از کنترل غرب تبدیل میشود، میتواند ابزاری برای روسیه و چین ـ که هدف غایی رقابت با امریکاست ـ باشد؛ بنابراین، باید به این نکته توجه داشت که روسها در مسأله داعش سود می برند؛ برای اینکه غرب و امریکا را در بیرون از مرزهای خود مشغول کنند. در واقع مسأله داعش، خطر جدی مستقیمی برای ماست و روسها میتوانند حتی از این فرصت برای منافع خود علیه منافع ما استفاده کنند.
به هرحال پس از تحولات اخیر منطقه، روسها درصدد رابطه اقتصادی گسترده تری با ایران هستند؛ دلیل این امر را چه میدانید؟
امروزه روسها کاملا به مسأله قرارداد اقتصادی با ایران، نگاه سیاسی دارند و به رغم همه امتیازهایی که در قراردادهای انرژی هستهای با ایران بستهاند و چندین برابر قرارداد را بهره کشی کردند، دوباره اهداف استعماری دارند. در مقابل دوبی را میبینیم که تا دو سال نیروگاه اتمی خود را به بهره برداری رساند. باید توجه داشت که روسها صرفا به مسائل امنیتی و اقتصادی خودشان نگاه میکنند و ایران میتواند یک وجه المصالحه باشد.
آقای دکتر با توجه به اینکه میزان قرارداد ۷۰ میلیارد یوروست ـ هرچند این قرارداد کلی است ـ به نظر شما، آیا میتواند مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها را برطرف کند؟
ما اگر فکر کنیم با اتکا به یک کشور، که صدها بار در ایران تجربه شده و در این سالهای گذشته، جز خیانت به مملکت و منافع ما و جز حفظ منافع خود چیز دیگری نداشتند، پیشرفت میکنیم، در اشتباهیم. سیاستهای توسعهای اقتصادی ایران نمیتواند با اتکا به این کشور و علیه آن کشور شکل بگیرد. ما با کمال تأسف شاهد فقدان یک استراتژی توسعهای در ایران هستیم و نمیدانیم میخواهیم چه کار کنیم. محور اصلی توسعه صنعتی در ایران، توجه به ظرفیتهای داخی ایران است. متأسفانه شمار بسیاری از این قراردادهای صدها میلیارد دلاری و دهها میلیارد یورویی به دلیل زد و بندهایی است که وجود دارد و برخی میکوشند منافع شخصی و گروهی خاص خود را برآورده کنند و به همین دلیل، این نوع قراردادها را توجیه سیاسی و اقتصادی میکنند، در حالی که ایران برای پیشرفت باید تنها به توسعه داخلی خود بپردازد.
توافق اقتصادی با روسیه چگونه میتواند، زمینه بروز فساد اقتصادی را ایجاد کند؟
قطعا این توافق فسادخیز است. نکته بسیار مهم اینکه فساد جایی رخ میدهد که انحصار، عدم شفافیت و عدم پاسخگویی باشد. نکته مهم این است که سند روشنی برای این قراردادها و این ارقام بزرگ باشد. شاید بگویند این یک تفاهم نامه است. هر بند این بحث باید شفاف باشد و در راستای تأمین مراحل گوناگون صنعتی شدن در کشور شکل بگیرد. وقتی ما تصویری از این مسأله و یک استراتژی توسعه نداریم و نمیدانیم به کدامین جهت میرویم، این روزمرگی در سیاستهای اقتصادی در کشور حتما باعث میشود فساد، یکی از دستاوردهای این سیاست باشد؛ بنابراین، تا شفافیت و پاسخگویی در قراردادها و مجوزها نباشد، این فسادها وجود دارد و همه دولت هایی که در این شرایط قرار بگیرند، با فساد روبه رو خواهند بود.
برخی بر این باورند که یکی از بهترین روشهای دور زدن تحریمها، تعامل با روسهاست؛ راهکار دور زدن تحریمها از نظر شما چیست؟
راهکار دور زدن تحریمها، توجه به ظرفیتهای داخلی است. متأسفانه یکی از موارد بیدر و پیکر، همین موضوع است. ما اصلا به ظرفیتهای داخلی توجه نمیکنیم؛ مثلا ۲۲ میلیارد دلار ارز در زمان دولت گذشته به نام تنظیم بازار از کشور خارج و درهای مملکت به روی کالاهای لوکس باز شد و کشور پر از وسایل لوکس شده است. باید گفت، این کشور با این سیاستها قادر به توسعه نیست. سیاستهای اقتصادی ایران با یک سراشیبی به سمت سقوط اقتصادی میرود که اگر این مشکلات تغییر نکند، هیچ نوع امکانی برای دور زدن تحریمها وجود ندارد. مثلا پانزده سال پیش، ایران به ترکیه منسوجات صادر میکرد، حال آنکه امروز یکی از صادرکنندگان عمده منسوجات به ایران، ترکیه است. این موضوع نشان میدهد که سیاستهای اقتصادی ما اشتباه است، به گونه ای که هزینه تولید در ایران به نفع واردات بالاست. در واقع عدهای منافع ملی را تخریب میکنند؛ بنابراین، تنها راه دور زدن تحریمها، توجه به تولید داخلی است که متأسفانه هیچ توجهی به آن نمیشود. همین بسته و لایحه دولت برای خروج از رکود را ببینید؛ هیچ چیز جز شعار نیست و در واقع تکرار سیاستهای گذشته است.
دولت یکی از اهداف خود را خروج از رکود اعلام کرده است. آیا شما سیاستهای اقتصادی دولت را در چهارچوب دور زدن تحریمها و خروج از رکود ارزیابی میکنید؟
تصور من این است که سیاستهای دولت جدید نیز مانند گذشته به این موضوعات نمیپردازد و سیاستهای دولت جدید صرفا پرداختن به معلولهاست و نه علتها. مثلاً همین بسته خروج از رکود؛ هرچند دولت اعلام میکند، این یک بسته کوتاه مدت است، اما نیست. یکی از موارد این است که دولت میخواهد ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در صنعت نفت انجام دهد؛ بنابراین، این یک برنامه کوتاه مدت نیست. نکته اینکه دولت توضیح و توجیه روشنی برای این کار ندارد. صد میلیارد رقم بزرگی است. چنین مجوزهایی در دولتهای قبل نیز داده میشد، حال آنکه این مجوزها چیزی جز فساد به همراه ندارد. در این باره باید گفت، اینها باید نیاز دقیق و روشن داشته باشند که منابع ملی باید کجا سرمایه گذاری شود. شاید توجیه آنها این باشد که دولت نهم و دهم در چاههای نفت سرمایه گذاری نکرده است. باید یک برنامه داشته باشیم. نمیشود به صرف اینکه در اینجا میخواهیم سرمایه گذاری کنیم، صد میلیارد دلار مجوز بگیریم؛ افزون بر اینکه در این بسته نگاهی به مسأله کشاورزی ندارد.
در این بسته اما یک کلمه به این بحث نپرداخته است، در حالی که ما اکنون نزدیک به ۱۴ میلیارد دلار واردات کشاورزی داریم که میتواند با توجه به تحریمها، تنها استراتژی روشن تولید جایگزینی واردات باشد. باید گفت، توجه به ظرفیتهای داخلی بسیار مهم است، در حالی که در این برنامه خروج از رکود هیچ نگاهی به این مسأله وجود ندارد؛ باز هم توجه به فروش نفت و صادرات نفت خام و پتروشیمیهای ناکارآمد، که به نام صادرات محصولات پتروشیمی است، حال آنکه صادرات محصولات پتروشیمی، عملا خام فروشی است و آسیبهای جدی برای ملت خواهد داشت.