تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۳۰ ساعت ۱۳:۲۱
کد مطلب : ۶۶۹۲۲
صغری نجف‌پور پس از 25سال زندان آزاد شد
گروه جامعه: نسرین ستوده (وكيل) در يادداشتي نوشت: امروز شنیدم صغری نجف پور آزاد شد. او پس از تحمل 25 سال زندان بالاخره با رضایت مادر مقتول 8 ساله آزاد شد. با گذشت 25 سال, صغرای 13 ساله به دختری 38 ساله تبدیل شد. در این مدت خانواده ی مقتول پسر جدیدی به دنیا آورد که باید الان بیش از 20 سال داشته باشد و پدر خانواده دار فانی را وداع گفت. صغری سال 1368 زندانی شد. او در زمان بازداشت 13 سال بیشتر نداشت. دختر 13 ساله ای که 8 سال از عمرش را در جنگ گذرانده بود، پس از جنگ با جنگ جدیدی روبرو شده بود، 25 سال زندانی که در انتظارش بود.
به گزارش بهارنيوز، ستوده در ادامه نوشته است: من به 25 سالی می اندیشم که در همین مدت گذراندم. در آن سال من تازه فارغ التحصیل شده بودم. پس از آن در 3 اداره مشغول به کار شدم. امتحان وکالت دادم و پس از 8 سال موفق به دریافت پروانه ی وکالت شدم. فوق لیسانس ام را گرفتم، ازدواج کردم، دو بچه آوردم. وکالت برخی از کودکان در معرض اعدام را به عهده گرفتم واز آن ها دفاع کردم، از جمله وکالت صغری را به عهده گرفتم. چند سال بعد راهی زندان شدم و حبس کشیدم، بیرون آمدم. پروانه ی وکالتم تعلیق شد اما امروز شنیدم که صغری آزاد شد.
اگر نیمه ی خالی لیوان را ببینیم، از مادر گله مندیم که جلوی آزادی صغری را گرفت. اگر نیمه ی پر لیوان را ببینیم، از مادر تشکر می کنیم که بالاخره رضایت داد. من دوست دارم نیمه ی پر لیوان را ببینم. شما هم اگر زندانی یی دارید که به رضایت شما نیازمند است، همین امروز برای آزادی اش اقدام کنید. بویژه اگر در معرض خطر اعدام است.
به گزارش بهارنيوز، ستوده در ادامه نوشته است: من به 25 سالی می اندیشم که در همین مدت گذراندم. در آن سال من تازه فارغ التحصیل شده بودم. پس از آن در 3 اداره مشغول به کار شدم. امتحان وکالت دادم و پس از 8 سال موفق به دریافت پروانه ی وکالت شدم. فوق لیسانس ام را گرفتم، ازدواج کردم، دو بچه آوردم. وکالت برخی از کودکان در معرض اعدام را به عهده گرفتم واز آن ها دفاع کردم، از جمله وکالت صغری را به عهده گرفتم. چند سال بعد راهی زندان شدم و حبس کشیدم، بیرون آمدم. پروانه ی وکالتم تعلیق شد اما امروز شنیدم که صغری آزاد شد.
اگر نیمه ی خالی لیوان را ببینیم، از مادر گله مندیم که جلوی آزادی صغری را گرفت. اگر نیمه ی پر لیوان را ببینیم، از مادر تشکر می کنیم که بالاخره رضایت داد. من دوست دارم نیمه ی پر لیوان را ببینم. شما هم اگر زندانی یی دارید که به رضایت شما نیازمند است، همین امروز برای آزادی اش اقدام کنید. بویژه اگر در معرض خطر اعدام است.
