به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۲۱:۳۵
 
۱۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰ ساعت ۱۰:۴۲
کد مطلب : ۵۶۵۴۶

زيباكلام؛ قاعده بازی تهران میان روسیه‌وغرب

گروه سیاسی-رسانه ها: صادق زیباکلام در روزنامه ایران نوشت: دیدار چندباره روحانی و پوتین طی یک سال اخیر شاید این حدس و گمان را در ذهن برخی از افراد دامن زده باشد که ممکن است دیپلماتهای ایران از تقویت روابط با طرف روسی به عنوان تاکتیکی برای بالابردن قدرت چانه‌زنی مقابل غرب در پرونده هسته‌ای استفاده کنند.
زيباكلام؛ قاعده بازی تهران میان روسیه‌وغرب
این نظریه از جانب برخی کارشناسان داخلی نیز در گرماگرم چالش غرب با روسیه بر سر اوکراین مطرح شد که تهران به این رشته تحولات به صورت فرصتی تازه در سیاست بین‌الملل نگاه کند. کما اینکه در گذشته بازیگران جهانی از اختلاف‌های ایران و غرب برای تأمین منافع خویش بهره می‌جستند.با این حال من چنین برداشتی ندارم که تیم دیپلماسی ایران و شخص روحانی چنین نگاهی به روابط و همکاری با روسیه داشته باشند و بخواهند از کارت روسیه در پیشبرد اهدافشان مقابل غرب بهره بگیرند. حتی اگر چنین تصوری در ذهن برخی دیپلمات‌ها وجود داشته باشد باید محترمانه به آنها یادآوری کرد که این ایده راه به جایی نمی‌برد. نخستین دلیل قاطع بر نادرست بودن این ایده به تجربه روابط روسها با غرب برمی‌گردد.

تجربه‌ای که بوضوح می‌گوید با‌وجود تضادها و تنش‌های فعلی، احتمال توافق روسیه با غرب دور از ذهن نیست. بنابراین در شرایطی که دیپلماسی ایران، بازی با غرب را با تکیه بر محور روسیه پیش برد به محض برقراری تفاهم میان مسکو و غرب، ما به طرف بازنده صحنه تبدیل می‌شویم. این اتفاقی است که در گذشته‌های تاریخ بارها اتفاق افتاده است. در دوران دولت گذشته در حالی که برخی از مدیران حساب ویژه‌ای روی رابطه با روسیه باز کرده بودند اما در نهایت طرف روسی در آزمون تصویب قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران حاضر نشد از حق وتوی خودش به نفع ایران استفاده کند. حال سؤال این است که اگر آقای روحانی چنین نگاهی در تنظیم استراتژی خود به روسیه ندارد، مراودات گسترده اخیر میان تهران و مسکو را چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟

واقع امر آن است که روسیه یک شریک تجاری بزرگ برای ایران است، همچنان که ژاپن، کره جنوبی و ترکیه شرکای بزرگ ما به حساب می‌آیند و طبیعی است که دولت یازدهم به دنبال تقویت این مناسبات و همکاریها باشد. لکن بر این باورم که سقف و محدوده همکاری ما با روس‌ها باید مشخص شود به این معنا که منطقی نیست که دامنه شراکت اقتصادی ما با این همسایه خزر تا سطح یک رابطه استراتژیک منحصر به فرد پیش برود. این چرخش بی‌محابا به سمت قدرت‌های شرقی در دولت گذشته اتفاق افتاد تا جایی که رویکرد نگاه به شرق و قرابت با روسیه و چین به عنوان آلترناتیو رابطه با غرب مطرح شد. آن روزها برخی درصدد برآمدند همه تخم مرغ‌ها را در سبد روسیه یا چین بگذارند سیاستی که زمان چندانی طول نکشید که آثار سوء‌اش را آشکار کرد. نمایندگان هر دو قدرت شرقی (پکن و مسکو) با‌وجود رفت و آمدهای بسیار مقامهای دولت وقت، امضای خویش را پای 4 قطعنامه علیه ایران نهادند. محاسبه آن روز درباره قواعد دوستی و اتحاد در روابط بین‌الملل درست از آب در نیامد. در حالی که دو شریک آن روز ایران حاضر نشدند از حق وتوی خود برای توقف قطعنامه‌های ضد ایرانی استفاده کنند، طرف اروپایی و امریکایی در مورد متحد خاورمیانه‌ای‌شان (اسرائیل) به طور مکرر به حق وتو متوسل شد.

به این ترتیب مرحله جدید مناسبات ما با دو طرف روسی و غربی از حساسیت ویژه‌ای برخوردار است و طی آن باید عناصر مختلفی اعم از تجربه‌های تاریخی و قاعده بازی قدرتها را مد نظر قرار داد. در این مرحله با آنکه تحریم‌های اخیر غرب علیه روسیه - بعد از جنگ داخلی اوکراین- فرصت مناسبی را برای کشورهایی مثل چین و ایران فراهم آورده و باعث شده روس‌ها سطح همکاریشان را با ما و دیگر کشورهای شرقی افزایش دهند اما رفتار سیاست خارجی ایران در این برهه نباید تصویر بازیگری فرصت طلب را از تهران در نگاه طرفهای غربی مجسم سازد. به نظر می‌آید در این مرحله معقول‌ترین سیاست همانا برقراری نوعی توازن و رفتار متعادل میان دو قطب غربی و روسی است. این تفکری که به نظر می‌آید دولت روحانی دنبال می‌کند درست برخلاف نسخه‌ای است که طیفی از جریانهای تندروی اصولگرا تجویز می‌کنند که دولت اعتدال را به رویگردانی از اروپا و غرب و الحاق به ائتلافهایی با حضور روسها یا چینی‌ها فرا می‌خوانند.