تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ساعت ۰۹:۴۷
کد مطلب : ۷۵۵۷۳
اصلاح‌طلبی یک روش است یا یک هدف؟
وجوه تمایز جریان اصلاح‌طلبی با اصول‌گرائی
پیش‌درآمد: جریان اصلاح‌طلبی در کشور ما یک روش است یا یک هدف؟ راه است یا ایدئولوژی؟ زمینه‌های شکل‌گیری جریان اصلاح‌طلبی چیست؟ جریان اصلاح‌طلبی از کی در ایران شروع شد؟ اصلاح‌طلبی چه حوزه‌هایی را در برمی‌گیرد؟ اصلاح‌طلبی چگونه از اصول‌گرائی متمایز میشود؟ نسبت اصلاح‌طلبی با دموکراسی چیست؟ نسبت اصلاحطلبان با اخلاق‌مداری چیست؟ اصلاح‌طلبی چه تفاوت‌هایی با انقلابی گری دارد؟ جنبش اصلاح‌طلبی می‌خواهد چه چیزی را اصلاح کند و دامنه این اصلاحات تا کجاست؟ در این مقاله بر آنیم تا به پرسش‌های زیر پاسخ بگوییم.
اسماعیل خلفازاده *
گروه سیاسی: اصلاح‌طلبی به جریان سیاسی گفته میشود که انجام تغییر در جامعه را از طریق انجام اصلاحات در قوانین و سیاست‌ها و نه از طریق انقلاب و تعویض حکومت، تبلیغ می‌کند. اصلاح‌طلبی (Reformism) مکتبی محافظه‌کارانه بود که برای اولین بار در غرب در مقابل انقلابیون سوسیال‌دموکرات‌ها شکل گرفت و در آن تغییراتی تدریجی و زیر بنایی نهادهای اجتماعی در ساختارهای اقتصادی و سیاسی دنبال می‌گشت. تشکیل این گروه در واقع واکنشی اعتراضی به سوسیالیسم انقلابی بود که معتقد بودند برای ایجاد تغییراتی انقلابی راهی جز انقلاب توده‌ها وجود ندارد.
اصلاح‌طلبی یک حزب سیاسی نیست؛ یک جریان فکری است که بعد از جنگ‌های ایران و روس و شکست ایران، آغاز شده و تا امروز ادامه دارد. جریان اصلاح‌طلبی ایرانی له دنبال تغییراتی تدریجی است و شاید بتوان گفت برای اولین بار با تشکیل جبهه ملی و نهضت آزادی شکل گرفت؛ اما به دلایل خاصی به حاشیه رانده شد.
بعد از انقلاب 57، آنچه امروز از آن به عنوان جریان اصلاح‌طلبی اسم می‌بریم در نیمه دوم دهه 60 یعنی از سال 66-65 شکل گرفت و به‌عنوان جریان خط امام شناخته شد. این جریان در انتخابات مجلس سوم توانست خودش و حامیانش را به اثبات برساند. شاخص‌های جریان خط امام در آن روزها نصب‌العین قرار دادن اندیشه‌های امام به عنوان تابلوی راهنمای حیات سیاسی‌اش بود.
خط امام، انقلاب اسلامی را به عنوان یک جریان ریشه‌دار که با محوریت امام خمینی (ره) توانایی پاسخگویی به نیاز‌های عصر ما را دارد تلقی می‌گردید. روزآمد بودن معیارهای این جریان، متناسب بودن اندیشه‌هایش نسبت به زمان، دفاع از کرامت و آزادی انسان، اعتقاد به برابری و عدالت از جمله مؤلفه‌های خط امام را تشکیل می‌دادند.
اما اصلاح‌طلبی از سال 76 معنای دیگری یافت، دیگر اصلاح‌طلبی جریانی محافظه‌کار شناخته نمی‌شود، بلکه محافظه‌کاری به جناح‌های مقابل، یعنی «اصول‌گرائی» اطلاق میشود. امروزه در فرهنگ سیاسی ایران، گفتمان «اصلاح‌طلبی»، در مقابل گفتمان «اصول‌گرائی» قرارگرفته است.
شاید جریان اصول‌گرائی بخواهد خودش را با تعاریف مدرن و خوشایند تعریف کند؛ اما گفتمان «اصول‌گرائی» معمولاً با سخت‌گیری در عرصه فرهنگی، غرب‌ستیزی، دموکراسی ستیزی، مدرنیته هراسی، تفاسیر سخت‌گیرانه از مسائل اجتماعی-فرهنگی، مخالفت با گردش آزاد اطلاعات (طرفداری از سانسور و ممیزی کتاب)، سنت‌گرائی و آرزوی بازگشت به عصر طلائی سنت و دین، تفسیر تنش‌زا و مبارزه‌طلبانه از اسلام در عرصه بین‌المللی و... تعریف میشود.
در حالی‌که گفتمان «اصلاح‌طلبی» با دیانت و اسلام رحمانی، مردم‌سالاری، تلفیق سنت و مدرنیته، دموکراسی خواهی، تأکید بر تخصص گرائی، مدیریت علمی، آزادی احزاب، مطبوعات و اینترنت و ماهواره، استقرار نظام شایسته‌سالاری، استیفای برابری حقوق زن و مرد، به رسمیت شناختن حقوق اقلیت‌ها و گروه‌ها و ... شناخته می‌شوند.
از آنجائی که اصلاح‌طلبی در ایران جانشین انقلابی گری شده است. حوزه‌هایی که اصلاح‌طلبی آنها را پوشش میدهد می‌تواند کلیه حوزه‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ... در برگیرد. تمایز دو جریان اصلاح‌طلبی و اصول‌گرائی را می‌توان در پایبندی و الزام آنها به رعایت شاخص‌های دموکراسی همچون رعایت آزادی فرآیند انتخابات (انتخاب کردن و انتخاب کردن بدون فیلتر نظارتی)، وجود احزاب مستقل از دولت، وجود مطبوعات آزاد و جریان گردش آزاد اطلاعات، قانون مداری و پاسخگویی مدنی دولت، آزادی‌های شهروندی و حق مشارکت سیاسی و فرهنگ سیاسی دانست.
اصلاحطلبان اصل ششم قانون اساسی را فصل‌الخطاب خود می‌دانند که به استناد آن حکومت مبتنی بر رأی مردم است و هر نیرویی که رأی مردم را محدود کند از سوی قانون اساسی محکوم است. اگر به رأی گذاشتیم، مردم نیز خودشان را پایبند قانون اساسی می‌دانند. در مقطع فعلی شاخص اصلی که اصلاحطلبان را از غیر اصلاحطلبان جدا می‌کند، احترام به رأی اکثریت و پایبندی به نقش مردم در اداره جامعه است.
اصلاحات در جمهوری اسلامی ایران کم‌هزینه‌ترین روش و رویکرد برای تحقق و تحکیم دموکراسی و برچیدن تدریجی خودکامگی و روابط و مناسبات غیر دموکراتیک در جامعه و درون حاکمیت است كه به عمده‌ترين آنها اشاره‌اي گذرا مي شود:
1. اعتقاد و التزام عملی به مبانی انقلاب اسلامی شامل آزادی، استقلال، جمهوریت و اسلامیت و ابراز وفاداری به قانون اساسی و التزام عملی به آن تا زمانی که مورد تائید اکثریت مردم باشد.
2. اعتقاد به دموکراسی و محو روابط و مناسبات غیر دموکراتیک بخشی از ذات اندیشه اصلاح‌طلبانه است.
3. اصلاحطلبان قائل به توسعه آزادی‌های سیاسی هستند و در رویکرد اصلاح‌طلبانه آزادی عطیه الهی است و جیره‌بندی آزادی‌های فطری و سیاسی مجاز نیست و بدون توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی میسر نیست.
4. در رویکرد اصلاح‌طلبانه قدرت مسئولان مختلف تا عالی‌ترین سطوح آن ناشي از خواست و اراده ملت و قانون اساسي است.
5. اصرار به قانون‌گرايي و توسل به روش‌هاي مدني در حوزه‌هاي اجرايي، تقيني، قضايي و دفاع از حقوق و آزادي‌هاي شهروندي را مي‌توان از ديگر ويژگي‌هاي اصلاح‌طلبي ذكر كرد.
6. نظر به اين‌كه حاكميت مردم بر سرنوشت خود يك حق ا‌لهي است و قدرت حاكم نيز ناشي از خواست و اراده ملت است از اين رو در رويكرد اصلاح‌طلبانه برخلاف قرائت اصول‌گرایانه، هیچیک از نهادهای قدرت مصون و بی نیاز از نظارت نیستند و همه نهادهاي انتخابي و انتصابي بدون استثناء باید در برابر مردم پاسخگو باشند.
7. از منظر اصلاح‌طلبي اصالت خط قرمز‌ها ناشي از قانون و محدود و منحصر به منافع ملي، تماميت ارضي و حقوق ملت است و چون اشخاص در هر سطحي كه باشند معصوم نيستند و هر آينه در معرض خطا قرار دارند؛ لذا مصون و بي‌‌نياز از انتقاد نيز نخواهند بود.
8. اصلاحطلبان مقولاتي نظير نظارت استصوابي و روش‌های موسوم احراز صلاحیت انتخاب خبرگان رهبري و تركيب آن را برنمي‌تابند و نسبت به آن نقدهاي جدي دارند.
9. اصولگرایان منشور حقوق بشر را مخالف با موازین اسلامی می‌دانند درحالی‌که اصلاحطلبان قائل به آشتی‌پذیری بخش عمده مفاد منشور حقوق بشر با قانون اساسي و بایدها و نبایدهای مسلم اسلامی هستند.
10. لزوم تقدس زدائی از نظام سیاسی و قدرت حاکم و مخالفت با هرگونه تقدیس قدرت در نظام سیاسی مستقر و قابل نقد و استیضاح بودن قدرت در سطوح مختلف آن از دیگر شاخص‌های اصلاح‌طلبانه هست.
11. در رویکرد اصلاح‌طلبانه قانون و عدالت بر مصلحت‌اندیشی‌های مرسوم رجحان دارد.
12. مبارزه با فساد در اشکال گوناگون آن و تأمین و گسترش عدالت در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و قضائی، جزء ذات هرگونه رویکرد اصلاح‌طلبانه محسوب میشود.
13. کرامت و ارزش والای انساني جزء تفکیک‌ناپذیر پايه‌هاي نظام و رویکرد اصلاح‌طلبانه به شمار می‌رود.
14. اصلاحطلبان معتقدند که گردش قدرت در نظام سياسي موجود تنها باید از طريق صندوق‌هاي رأی و بدون جانبداری هیات حاکمه صورت گیرد.
15. نفی هرگونه استبداد، خودکامگي، انحصارطلبي، سلطه گری، سلطه‌پذیری، ستمگري و ستم‌کشي جزئی از تفکر اصلاح‌طلبانه و ذات نظام جمهوری اسلامی است.
اما آنچه اصولگرایان خود را با آن از اصلاحطلبان متمایز می‌دانند. عبارت‌اند از:
1. تأکید بر ارزش‌ها: اصولگرایان با تأکید بر ارزش‌ها می‌کوشند قرائت خود از مذهب را، تنها قرائت صحیح و رسمی معرفی کنند و اصلاحطلبان را پایبند به اصول نمی‌شمارند. بر طبق نظر آنان شرایط پیش‌آمده را باید در قالب ظرف اصول ریخته شده و برای آنها تصمیم‌گیری مهیا نمود.
در مقابل اصلاحطلبان بر این فرض هستند که اصلاح‌طلبی پایبندی به اصول را در ذات خود دارد و چگونه ممکن است بدون پایبندی به اصول بتواند به اصلاحات دست زد. به نظر اصلاحطلبان، در شرایط پیش‌آمده، باید طوری عمل کرد که اصول با شرایط پیش‌آمده در تضاد نباشند.
2. تفاوت در رفتار مدنی: رفتارهای اصولگرایان در انتقاد از حاکمیت و خصوصاً دولت غالباً به دلیل تقویت حکومتی صورت میگیرد، آنها این حکومت را از حق می‌دانند. رفتار اصول گرایان منتقد در انتقاد از دولت و حکومت به انتقادات برادر از برادر یا پسر از پدر خود می‌ماند که در آن برادر یا پسر می‌خواهد برادر یا پدرش موفق شود تا او در خانواده‌ای موفق باشد. (اگر از منظر وبری بنگریم، نوعی تأکید بر اقتدار سنتی) درحالی‌که اصلاحطلبان بیشتر بر جمهوریت نظام، قدرت مشروع و برگرفته از مردم و قانون تأکید می‌ورزند. (باز از دید وبری، تأکید بر اقتدار از نوع مشروعیت و قانون)
3. تفاوت در استراتژی‌ها: روش‌ها و استراتژی‌های اصولگرایان برای رسیدن به هدف نیز تفاوت عمده با روش‌های اصلاحطلبان دارد. اصولگرایان معتقدند که اصل بر اطاعت از علما و فقهاست و مردم باید بکوشند تا بر تکلیف و فرایض دینی خود عمل کنند و مردم در رأی دادن و انتخاب کردن خطا میکنند. باید مردم را به‌زور هم که شده به بهشت برد؛ اما اصلاحطلبان، با تأکید بر قانون اساسی و جمهوریت نظام، معتقدند که اصولگرایان حاضر به تمکین به رأی و اراده مردم نیستند و می‌کوشند تا با ایجاد انواع محدودیت از جلوگیری از فعالیت آزاد احزاب گرفته تا محدود کردن مطبوعات و رسانه‌ای و ... خصوصاً استفاده از ابزار نظارت استصوابی با حذف فراقانونی اصلاحطلبان به اهداف سیاسی رسید. آنان رد صلاحیت گسترده بیش از دو هزار نفر از اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نهم یکی از مصداق رفتار جناحی اصولگرایان می‌شمارند.
4. تفاوت در دیدگاه سیاسی: اصولگرایان معتقدند که عمل کردن به اصول فقاهت می‌توانند مشکلات کشور را حل نماید و راه را برای توسعه و پیشرفت کشور هموار سازند و در خوشبیانه ترین حالت سعی در افزودن پسوند اسلامی به علوم هستند تا آنها را به اشکال اقتصاد اسلامی، مدیریت اسلامی، بانکداری اسلامی و ... درآورند؛ اما اصلاحطلبان معتقدند که کشور نیازمند قرار گرفتن در مسیر توسعه و تعامل با اقتصاد جهانی و تنش‌زدائی و بهبود روابط خارجی، جذب سرمایه و تکنولوژی خارجی میباشد و اگر کشور در مسیر توسعه قرار بگیرند می‌توان ادعای برقراری معنویت، کمال، فضیلت و سایر فضایل انسانی را نمود و بدون توسعه سیاسی و اقتصادی ادعای کرامت انسانی ریشخند کردن انسان گرسنه است.
5. تفاوت در روابط خارجی: اصولگرایان بر امت واحد اسلامی و ضرورت کمک به جنبش‌ها خارج از کشور تأکید دارند و در مقابل اصلاحطلبان بر ساختن الگوی موفقی از انقلاب اسلامی در داخل کشور تأکید میکنند.
6. تفاوت شایسته‌سالاری: اصولگرایان در تخصیص پست‌های مدیریتی بر داشتن تعهد و ظواهر شناخته‌شده اسلامی پافشاری میکنند و شرط احراز را ورود بر حلقه خودی بودن می‌دانند. بدین گونه است که معمولاً افراد شناخته‌شده این گرایش به راحتی در پست‌های مدیریتی جا به جا می‌شوند و اصلاحطلبان علاوه بر تعهد بر داشتن تخصص نیز تأکید میکنند و پذیرش پستی را بدون تخصص لازم مردود می‌شمارند.
نتیجه‌گیری:
شاید راز اینکه اصلاح‌طلبی، تعریف مشخصی ندارد، در این است که طیف گسترده‌ای از فعالین مدنی و طرفداران دموکراسی را در برگیرد. به این معنا جریان اصلاح‌طلبی یک راه یا منش است که هیچکس نمی‌تواند ادعای تملک آن را داشته باشد. لیکن اولین شرط اصلاح‌طلبی را می‌توان در داشتن سلامت مالی و اخلاقی دانست. به هر صورت، گذشت ایام توانست چارچوب‌ها و ویژگی‌هایی برای دو جناح سیاسی در کشور پدید آورد تا فرصت‌طلبی پیدا نشوند که بتوانند به فراخور زمان خود را به زیر پرچم اصولگرایی یا اصلاح‌طلبی خودشان را مطرح کنند.
اصلاحطلبان، هشت سال حکومت دولتهاي نهم و دهم را تاریک‌ترین نقطه جمهوری اسلامی می‌دانند که اصولگرایان با فسادها و اختلاس‌های میلیاردی برخورد نکردند و با تنش‌آفرینی و سو مدیریت امکانات کشور را بر باد دادند. چنین است که اکنون اصلاحطلبان می‌توانند به هشت سال دولت اصلاحات ببالند اما اصولگرایان در برابر هشت سال دولت خود، جز شرمساری حرفی برای گفتن ندارند.
گروه سیاسی: اصلاح‌طلبی به جریان سیاسی گفته میشود که انجام تغییر در جامعه را از طریق انجام اصلاحات در قوانین و سیاست‌ها و نه از طریق انقلاب و تعویض حکومت، تبلیغ می‌کند. اصلاح‌طلبی (Reformism) مکتبی محافظه‌کارانه بود که برای اولین بار در غرب در مقابل انقلابیون سوسیال‌دموکرات‌ها شکل گرفت و در آن تغییراتی تدریجی و زیر بنایی نهادهای اجتماعی در ساختارهای اقتصادی و سیاسی دنبال می‌گشت. تشکیل این گروه در واقع واکنشی اعتراضی به سوسیالیسم انقلابی بود که معتقد بودند برای ایجاد تغییراتی انقلابی راهی جز انقلاب توده‌ها وجود ندارد.
اصلاح‌طلبی یک حزب سیاسی نیست؛ یک جریان فکری است که بعد از جنگ‌های ایران و روس و شکست ایران، آغاز شده و تا امروز ادامه دارد. جریان اصلاح‌طلبی ایرانی له دنبال تغییراتی تدریجی است و شاید بتوان گفت برای اولین بار با تشکیل جبهه ملی و نهضت آزادی شکل گرفت؛ اما به دلایل خاصی به حاشیه رانده شد.
بعد از انقلاب 57، آنچه امروز از آن به عنوان جریان اصلاح‌طلبی اسم می‌بریم در نیمه دوم دهه 60 یعنی از سال 66-65 شکل گرفت و به‌عنوان جریان خط امام شناخته شد. این جریان در انتخابات مجلس سوم توانست خودش و حامیانش را به اثبات برساند. شاخص‌های جریان خط امام در آن روزها نصب‌العین قرار دادن اندیشه‌های امام به عنوان تابلوی راهنمای حیات سیاسی‌اش بود.
خط امام، انقلاب اسلامی را به عنوان یک جریان ریشه‌دار که با محوریت امام خمینی (ره) توانایی پاسخگویی به نیاز‌های عصر ما را دارد تلقی می‌گردید. روزآمد بودن معیارهای این جریان، متناسب بودن اندیشه‌هایش نسبت به زمان، دفاع از کرامت و آزادی انسان، اعتقاد به برابری و عدالت از جمله مؤلفه‌های خط امام را تشکیل می‌دادند.
اما اصلاح‌طلبی از سال 76 معنای دیگری یافت، دیگر اصلاح‌طلبی جریانی محافظه‌کار شناخته نمی‌شود، بلکه محافظه‌کاری به جناح‌های مقابل، یعنی «اصول‌گرائی» اطلاق میشود. امروزه در فرهنگ سیاسی ایران، گفتمان «اصلاح‌طلبی»، در مقابل گفتمان «اصول‌گرائی» قرارگرفته است.
شاید جریان اصول‌گرائی بخواهد خودش را با تعاریف مدرن و خوشایند تعریف کند؛ اما گفتمان «اصول‌گرائی» معمولاً با سخت‌گیری در عرصه فرهنگی، غرب‌ستیزی، دموکراسی ستیزی، مدرنیته هراسی، تفاسیر سخت‌گیرانه از مسائل اجتماعی-فرهنگی، مخالفت با گردش آزاد اطلاعات (طرفداری از سانسور و ممیزی کتاب)، سنت‌گرائی و آرزوی بازگشت به عصر طلائی سنت و دین، تفسیر تنش‌زا و مبارزه‌طلبانه از اسلام در عرصه بین‌المللی و... تعریف میشود.
در حالی‌که گفتمان «اصلاح‌طلبی» با دیانت و اسلام رحمانی، مردم‌سالاری، تلفیق سنت و مدرنیته، دموکراسی خواهی، تأکید بر تخصص گرائی، مدیریت علمی، آزادی احزاب، مطبوعات و اینترنت و ماهواره، استقرار نظام شایسته‌سالاری، استیفای برابری حقوق زن و مرد، به رسمیت شناختن حقوق اقلیت‌ها و گروه‌ها و ... شناخته می‌شوند.
از آنجائی که اصلاح‌طلبی در ایران جانشین انقلابی گری شده است. حوزه‌هایی که اصلاح‌طلبی آنها را پوشش میدهد می‌تواند کلیه حوزه‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ... در برگیرد. تمایز دو جریان اصلاح‌طلبی و اصول‌گرائی را می‌توان در پایبندی و الزام آنها به رعایت شاخص‌های دموکراسی همچون رعایت آزادی فرآیند انتخابات (انتخاب کردن و انتخاب کردن بدون فیلتر نظارتی)، وجود احزاب مستقل از دولت، وجود مطبوعات آزاد و جریان گردش آزاد اطلاعات، قانون مداری و پاسخگویی مدنی دولت، آزادی‌های شهروندی و حق مشارکت سیاسی و فرهنگ سیاسی دانست.
اصلاحطلبان اصل ششم قانون اساسی را فصل‌الخطاب خود می‌دانند که به استناد آن حکومت مبتنی بر رأی مردم است و هر نیرویی که رأی مردم را محدود کند از سوی قانون اساسی محکوم است. اگر به رأی گذاشتیم، مردم نیز خودشان را پایبند قانون اساسی می‌دانند. در مقطع فعلی شاخص اصلی که اصلاحطلبان را از غیر اصلاحطلبان جدا می‌کند، احترام به رأی اکثریت و پایبندی به نقش مردم در اداره جامعه است.
اصلاحات در جمهوری اسلامی ایران کم‌هزینه‌ترین روش و رویکرد برای تحقق و تحکیم دموکراسی و برچیدن تدریجی خودکامگی و روابط و مناسبات غیر دموکراتیک در جامعه و درون حاکمیت است كه به عمده‌ترين آنها اشاره‌اي گذرا مي شود:
1. اعتقاد و التزام عملی به مبانی انقلاب اسلامی شامل آزادی، استقلال، جمهوریت و اسلامیت و ابراز وفاداری به قانون اساسی و التزام عملی به آن تا زمانی که مورد تائید اکثریت مردم باشد.
2. اعتقاد به دموکراسی و محو روابط و مناسبات غیر دموکراتیک بخشی از ذات اندیشه اصلاح‌طلبانه است.
3. اصلاحطلبان قائل به توسعه آزادی‌های سیاسی هستند و در رویکرد اصلاح‌طلبانه آزادی عطیه الهی است و جیره‌بندی آزادی‌های فطری و سیاسی مجاز نیست و بدون توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی میسر نیست.
4. در رویکرد اصلاح‌طلبانه قدرت مسئولان مختلف تا عالی‌ترین سطوح آن ناشي از خواست و اراده ملت و قانون اساسي است.
5. اصرار به قانون‌گرايي و توسل به روش‌هاي مدني در حوزه‌هاي اجرايي، تقيني، قضايي و دفاع از حقوق و آزادي‌هاي شهروندي را مي‌توان از ديگر ويژگي‌هاي اصلاح‌طلبي ذكر كرد.
6. نظر به اين‌كه حاكميت مردم بر سرنوشت خود يك حق ا‌لهي است و قدرت حاكم نيز ناشي از خواست و اراده ملت است از اين رو در رويكرد اصلاح‌طلبانه برخلاف قرائت اصول‌گرایانه، هیچیک از نهادهای قدرت مصون و بی نیاز از نظارت نیستند و همه نهادهاي انتخابي و انتصابي بدون استثناء باید در برابر مردم پاسخگو باشند.
7. از منظر اصلاح‌طلبي اصالت خط قرمز‌ها ناشي از قانون و محدود و منحصر به منافع ملي، تماميت ارضي و حقوق ملت است و چون اشخاص در هر سطحي كه باشند معصوم نيستند و هر آينه در معرض خطا قرار دارند؛ لذا مصون و بي‌‌نياز از انتقاد نيز نخواهند بود.
8. اصلاحطلبان مقولاتي نظير نظارت استصوابي و روش‌های موسوم احراز صلاحیت انتخاب خبرگان رهبري و تركيب آن را برنمي‌تابند و نسبت به آن نقدهاي جدي دارند.
9. اصولگرایان منشور حقوق بشر را مخالف با موازین اسلامی می‌دانند درحالی‌که اصلاحطلبان قائل به آشتی‌پذیری بخش عمده مفاد منشور حقوق بشر با قانون اساسي و بایدها و نبایدهای مسلم اسلامی هستند.
10. لزوم تقدس زدائی از نظام سیاسی و قدرت حاکم و مخالفت با هرگونه تقدیس قدرت در نظام سیاسی مستقر و قابل نقد و استیضاح بودن قدرت در سطوح مختلف آن از دیگر شاخص‌های اصلاح‌طلبانه هست.
11. در رویکرد اصلاح‌طلبانه قانون و عدالت بر مصلحت‌اندیشی‌های مرسوم رجحان دارد.
12. مبارزه با فساد در اشکال گوناگون آن و تأمین و گسترش عدالت در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و قضائی، جزء ذات هرگونه رویکرد اصلاح‌طلبانه محسوب میشود.
13. کرامت و ارزش والای انساني جزء تفکیک‌ناپذیر پايه‌هاي نظام و رویکرد اصلاح‌طلبانه به شمار می‌رود.
14. اصلاحطلبان معتقدند که گردش قدرت در نظام سياسي موجود تنها باید از طريق صندوق‌هاي رأی و بدون جانبداری هیات حاکمه صورت گیرد.
15. نفی هرگونه استبداد، خودکامگي، انحصارطلبي، سلطه گری، سلطه‌پذیری، ستمگري و ستم‌کشي جزئی از تفکر اصلاح‌طلبانه و ذات نظام جمهوری اسلامی است.
اما آنچه اصولگرایان خود را با آن از اصلاحطلبان متمایز می‌دانند. عبارت‌اند از:
1. تأکید بر ارزش‌ها: اصولگرایان با تأکید بر ارزش‌ها می‌کوشند قرائت خود از مذهب را، تنها قرائت صحیح و رسمی معرفی کنند و اصلاحطلبان را پایبند به اصول نمی‌شمارند. بر طبق نظر آنان شرایط پیش‌آمده را باید در قالب ظرف اصول ریخته شده و برای آنها تصمیم‌گیری مهیا نمود.
در مقابل اصلاحطلبان بر این فرض هستند که اصلاح‌طلبی پایبندی به اصول را در ذات خود دارد و چگونه ممکن است بدون پایبندی به اصول بتواند به اصلاحات دست زد. به نظر اصلاحطلبان، در شرایط پیش‌آمده، باید طوری عمل کرد که اصول با شرایط پیش‌آمده در تضاد نباشند.
2. تفاوت در رفتار مدنی: رفتارهای اصولگرایان در انتقاد از حاکمیت و خصوصاً دولت غالباً به دلیل تقویت حکومتی صورت میگیرد، آنها این حکومت را از حق می‌دانند. رفتار اصول گرایان منتقد در انتقاد از دولت و حکومت به انتقادات برادر از برادر یا پسر از پدر خود می‌ماند که در آن برادر یا پسر می‌خواهد برادر یا پدرش موفق شود تا او در خانواده‌ای موفق باشد. (اگر از منظر وبری بنگریم، نوعی تأکید بر اقتدار سنتی) درحالی‌که اصلاحطلبان بیشتر بر جمهوریت نظام، قدرت مشروع و برگرفته از مردم و قانون تأکید می‌ورزند. (باز از دید وبری، تأکید بر اقتدار از نوع مشروعیت و قانون)
3. تفاوت در استراتژی‌ها: روش‌ها و استراتژی‌های اصولگرایان برای رسیدن به هدف نیز تفاوت عمده با روش‌های اصلاحطلبان دارد. اصولگرایان معتقدند که اصل بر اطاعت از علما و فقهاست و مردم باید بکوشند تا بر تکلیف و فرایض دینی خود عمل کنند و مردم در رأی دادن و انتخاب کردن خطا میکنند. باید مردم را به‌زور هم که شده به بهشت برد؛ اما اصلاحطلبان، با تأکید بر قانون اساسی و جمهوریت نظام، معتقدند که اصولگرایان حاضر به تمکین به رأی و اراده مردم نیستند و می‌کوشند تا با ایجاد انواع محدودیت از جلوگیری از فعالیت آزاد احزاب گرفته تا محدود کردن مطبوعات و رسانه‌ای و ... خصوصاً استفاده از ابزار نظارت استصوابی با حذف فراقانونی اصلاحطلبان به اهداف سیاسی رسید. آنان رد صلاحیت گسترده بیش از دو هزار نفر از اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نهم یکی از مصداق رفتار جناحی اصولگرایان می‌شمارند.
4. تفاوت در دیدگاه سیاسی: اصولگرایان معتقدند که عمل کردن به اصول فقاهت می‌توانند مشکلات کشور را حل نماید و راه را برای توسعه و پیشرفت کشور هموار سازند و در خوشبیانه ترین حالت سعی در افزودن پسوند اسلامی به علوم هستند تا آنها را به اشکال اقتصاد اسلامی، مدیریت اسلامی، بانکداری اسلامی و ... درآورند؛ اما اصلاحطلبان معتقدند که کشور نیازمند قرار گرفتن در مسیر توسعه و تعامل با اقتصاد جهانی و تنش‌زدائی و بهبود روابط خارجی، جذب سرمایه و تکنولوژی خارجی میباشد و اگر کشور در مسیر توسعه قرار بگیرند می‌توان ادعای برقراری معنویت، کمال، فضیلت و سایر فضایل انسانی را نمود و بدون توسعه سیاسی و اقتصادی ادعای کرامت انسانی ریشخند کردن انسان گرسنه است.
5. تفاوت در روابط خارجی: اصولگرایان بر امت واحد اسلامی و ضرورت کمک به جنبش‌ها خارج از کشور تأکید دارند و در مقابل اصلاحطلبان بر ساختن الگوی موفقی از انقلاب اسلامی در داخل کشور تأکید میکنند.
6. تفاوت شایسته‌سالاری: اصولگرایان در تخصیص پست‌های مدیریتی بر داشتن تعهد و ظواهر شناخته‌شده اسلامی پافشاری میکنند و شرط احراز را ورود بر حلقه خودی بودن می‌دانند. بدین گونه است که معمولاً افراد شناخته‌شده این گرایش به راحتی در پست‌های مدیریتی جا به جا می‌شوند و اصلاحطلبان علاوه بر تعهد بر داشتن تخصص نیز تأکید میکنند و پذیرش پستی را بدون تخصص لازم مردود می‌شمارند.
نتیجه‌گیری:
شاید راز اینکه اصلاح‌طلبی، تعریف مشخصی ندارد، در این است که طیف گسترده‌ای از فعالین مدنی و طرفداران دموکراسی را در برگیرد. به این معنا جریان اصلاح‌طلبی یک راه یا منش است که هیچکس نمی‌تواند ادعای تملک آن را داشته باشد. لیکن اولین شرط اصلاح‌طلبی را می‌توان در داشتن سلامت مالی و اخلاقی دانست. به هر صورت، گذشت ایام توانست چارچوب‌ها و ویژگی‌هایی برای دو جناح سیاسی در کشور پدید آورد تا فرصت‌طلبی پیدا نشوند که بتوانند به فراخور زمان خود را به زیر پرچم اصولگرایی یا اصلاح‌طلبی خودشان را مطرح کنند.
اصلاحطلبان، هشت سال حکومت دولتهاي نهم و دهم را تاریک‌ترین نقطه جمهوری اسلامی می‌دانند که اصولگرایان با فسادها و اختلاس‌های میلیاردی برخورد نکردند و با تنش‌آفرینی و سو مدیریت امکانات کشور را بر باد دادند. چنین است که اکنون اصلاحطلبان می‌توانند به هشت سال دولت اصلاحات ببالند اما اصولگرایان در برابر هشت سال دولت خود، جز شرمساری حرفی برای گفتن ندارند.
* نویسنده و مترجم
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۶:۵۳
اون چیزهایی که من دیدم با این مطالبی که گفته شد خیلی فرق داره . چون دیدیم در سال 88 اصلاح طلبا نه به قانون پایبند بودن و نه به جمهوریت نظام و علنا به قانون اساسی پایبند نبودن . بنابر این من نمیتونم این حرفا رو قبول کنم . این مطالبی که گفته شد در قالب حرف قشنگه ولی در عمل ما چیز دیری از اصلاح طلبی دیدیم . لطفا این مطلبو بذارین . (301421)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۰:۳۶
بهار بیا مردونگی کن و این دفعه این کامنت رو بذار
اصلاح طلبان
اگه تو انتخابات رای نیارند میگند تقلب شده اگه رای بیارند میگن حماسه درست شد!!!
اگه تو دادگاه محکوم بشن (مثل کرباسچی) میگن دادگاه ظالمه اگه رقیب شون تو همون دستگاه قضایی محکوم بشه میگن حق همینه (مثل رحیمی)!!!
اگه از پول کثیف در انتخابات استفاده بکنن برای اونا اشکالی نداره (مثل کرباسچی و شهرام جزایری) ولی اگه رقیبشون اینکارو بکنه فریادشون گوش فلک رو کر میکنه!!!
ادامه داره (301370)
اصلاح طلبان
اگه تو انتخابات رای نیارند میگند تقلب شده اگه رای بیارند میگن حماسه درست شد!!!
اگه تو دادگاه محکوم بشن (مثل کرباسچی) میگن دادگاه ظالمه اگه رقیب شون تو همون دستگاه قضایی محکوم بشه میگن حق همینه (مثل رحیمی)!!!
اگه از پول کثیف در انتخابات استفاده بکنن برای اونا اشکالی نداره (مثل کرباسچی و شهرام جزایری) ولی اگه رقیبشون اینکارو بکنه فریادشون گوش فلک رو کر میکنه!!!
ادامه داره (301370)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۱:۴۵
گفتی تقلب ؟یادمه سال 88 گفتید کل جمعیت تهران و کرج واجد شرایط 9میلیون نفر هستند ! سال 89 انتخابات مجلس تهران 5500000هزار و البرز 1میلیون 800هزار صفا جان چجوری بیش از 2میلیون نفر آدم از جمعیت تهران و کرج گم میشود نکنه بمب اتم خورده تو تهران ؟؟؟؟؟ گفتی کرباسچی ؟تو دوتا نفر از نمایندهع های اصلاح طلب را نام ببر که پول گرفتند البته شما ثابت نکردید کرباسچی پول بالا کشیده از خونه ی نیمه ساختش تا ماشین اداره کاملا مشهود بود که چقدر بالا کشیده و بعد مدت کمی تبرئه شد. (301451)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۰:۳۷
اگه رقبا تخلف مالی داشته باشند اختلاس و رانته اگه خودشون باشن حلاله (رانت 2 میلیارد دلار و 650 میلیون یورو رو میگما) اصلا سو تفاهمه!!!
اگه رقبا سفر استانی برن عوامفریبن اگه خودشون برن کاملا حقه و مردم داریه!!!
اگه رقباشون یارانه بدن گداپروریه اگه خودشون حتی یارانه پولدارها رو بخاطر ترس از ریزش رای قطع نکنن اشکالی نداره!!!
اگه طی ماهها و سالها هم نتونن کاری بکنن باعثش دولت های رقیب قبل اند نه ناتوانی اونا!!!
ادامه داره (301371)
اگه رقبا سفر استانی برن عوامفریبن اگه خودشون برن کاملا حقه و مردم داریه!!!
اگه رقباشون یارانه بدن گداپروریه اگه خودشون حتی یارانه پولدارها رو بخاطر ترس از ریزش رای قطع نکنن اشکالی نداره!!!
اگه طی ماهها و سالها هم نتونن کاری بکنن باعثش دولت های رقیب قبل اند نه ناتوانی اونا!!!
ادامه داره (301371)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۱:۴۹
جون از رانت صحبت میکنی ؟ عزیزم چرا نمیگی 300 میلیارد تومان پول بی سند گم شده در دولت فخیمه
رانت 650 میلیون یورویی که دادستانی اعلام کرد ضرر عمومی نداشته ! البته کار قابل دفاع بوده اگر که اسمش را بزاری رانت قربون این رانت آدم باید بره که بازار را پر از جنس و اقلام مورد نیاز میکنه که فشار رو مردم نیاد البته اون فرد یا تاجر هیچ پولی از دولت نگرفته بود و مسئول پرداخت به طرف خارجی دولت بوده نه آن تاجر (301453)
رانت 650 میلیون یورویی که دادستانی اعلام کرد ضرر عمومی نداشته ! البته کار قابل دفاع بوده اگر که اسمش را بزاری رانت قربون این رانت آدم باید بره که بازار را پر از جنس و اقلام مورد نیاز میکنه که فشار رو مردم نیاد البته اون فرد یا تاجر هیچ پولی از دولت نگرفته بود و مسئول پرداخت به طرف خارجی دولت بوده نه آن تاجر (301453)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۱:۵۴
رانت دومیلیارد دلاری هدف از این کار دولت 1- مقابله با ایجاد پول قدرتمند 2- خرید کنجاله توسط شرکتهای دولتی و دانه برای جلوگیری از افزایش قیمت گوشت و تخم مرغ ! 3- فروش این اقلام به متقاضیان و دریافت وجه برای اننجام طرح زیست محیطی مورد نظر ! همین شما نبودید که میگفتید سفر استانی باید ترک نشه کذا نیوز و فارس راببینید مطالبش هست ! سفر استانی به درخواست شماها صورت گرفته ! البته تفاوته سفر کل کابینه کجا سفر مشاورا کجا !!!! (301455)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۱:۵۹
بحث یارانه یک اشتباه تاریخی بوده و هست ! شما نبودید که میگفتید یارانه برای همه است حق همه است پول نفتشونه ! حالا دنبال حذف یارانه هاهستید چرخش 180 درجه یا آلزایمر حاد ؟؟؟؟ دولت از پولدارها میترسه که رای مال پولدارهاست ؟؟؟ 18میلیون از جمعیت واجد شرایط در انتخابات شرکت نکردند ! مگر واجب شرعی نبود رای دادن ؟ مگرشما نمیگید پابرهنه ها حامیانت شما هستند ؟ چرا 18 میلیون نفر شرکت نکردند ؟ (301456)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۲:۰۳
بحث عملکرد ! با 150میلیارد دلار درآمد سالیانه تورم 45 درصد و نرخ رشد 6-درصد ! با 27میلیارد درآمد نفتی تورم 15درصد و نرخ رشد 3 درصد ! حتما میگید بازی با آماره ؟
شما دوتا اقتصادان بیار که این نرخ هارا قبول نداشته باشه 2 تا ؟؟ درسته مشکلات هست ولی عملکرد این دولت به مراتب بهتر از دولت ....محمود احمدی نژاده ! (301457)
شما دوتا اقتصادان بیار که این نرخ هارا قبول نداشته باشه 2 تا ؟؟ درسته مشکلات هست ولی عملکرد این دولت به مراتب بهتر از دولت ....محمود احمدی نژاده ! (301457)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۰:۳۸
اگه یه وزیر پولدار در دولت رقیب باشه چه غوغایی میکنن (مثل محصولی) ولی اگه یه وزیر ابرپولدار تو دولت مورد نظر خودشون باشه هیچ اشکالی نداره (مثل نعمت زاده)
اگه مشاور رییس جمهورشون اسلام ایرانی رو مطرح کنه، حذف قومیتهای مختلف رو خواستار بشه بغداد رو پایتخت ایران اعلام بکنه هیچ اشکالی نداره (مثل یونسی) ولی اگه دقیقا همین حرفها رو مشاور رییس جمهور رقیبشون بزنه کفر گفته (مثل مشایی)!!!
اگه شورای نگهبان که میتونست با انحلال یک حوزه انتخابیه 270هزار رای کاندیدای مورد نظرشون رو به چالش بکشه ولی اینکا (301372)
اگه مشاور رییس جمهورشون اسلام ایرانی رو مطرح کنه، حذف قومیتهای مختلف رو خواستار بشه بغداد رو پایتخت ایران اعلام بکنه هیچ اشکالی نداره (مثل یونسی) ولی اگه دقیقا همین حرفها رو مشاور رییس جمهور رقیبشون بزنه کفر گفته (مثل مشایی)!!!
اگه شورای نگهبان که میتونست با انحلال یک حوزه انتخابیه 270هزار رای کاندیدای مورد نظرشون رو به چالش بکشه ولی اینکا (301372)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۲:۰۸
منظورت از انحلال صندوق های رای نحوه ی ورود حداد عادل به مجلس 6 نبود که رای هارا باطل کردید تا عمو حداد بیاد مجلس ؟؟؟؟؟؟
مشاور روحانی هم که قربونت برم . فلش بک بزن به صحبت های طائب ئر مورد خوزستان وسوریه ! یادتون باشه آیت الله جنتی یادتون رفته ؟؟؟؟
سرجریان مشایی خیلی از همین اصلاح طلبهابودند که مکتب ایرانی را ارج نهادند ! اصلاح طلبها با باستان گرایی محمود مشکلی نداشتند ! اسناد و هیستوری ها هم وجود داره برید نگاه کنید . (301460)
مشاور روحانی هم که قربونت برم . فلش بک بزن به صحبت های طائب ئر مورد خوزستان وسوریه ! یادتون باشه آیت الله جنتی یادتون رفته ؟؟؟؟
سرجریان مشایی خیلی از همین اصلاح طلبهابودند که مکتب ایرانی را ارج نهادند ! اصلاح طلبها با باستان گرایی محمود مشکلی نداشتند ! اسناد و هیستوری ها هم وجود داره برید نگاه کنید . (301460)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۱:۱۱
اصلاحات یک پروژه نیست که بتوان پایانی برای آن متصور شد و یا با توسل به حیله و مکر دستآوردهای آنرا نادیده گرفته و چهرۀ آنرا مخدوش نمود بلکه اصلاحات یک پروسه و فرآیند پایان ناپذیر تاریخیست که چه بخواهیم و چه نخواهیم دائم در حالِ صیرورت وشدن است و صد البته نبایدتصور کنیم که این دستآوردها بطور اتوماتیک و یا از سرِ تعارف و یا با گشاده دستی و سخاوتِ نداشته پادشاهان و قدرتمداران و سلاطین به مردم تقدیم شده است بلکه در این مسیرِ تاریخی یعنی از گذشته های دور تا کنون بشریت از دریایی از خون و خشونت عبور کرده ... (301378)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۱:۱۴
جریان اصلاحات دارای پایگاه مشخص است از قشر متوسط جامعه تا تحصیلکرده ها وحتی قشر مرفه جامعه و نخبگان چیزی در حدود 13تا 14میلیون نفر سن قانونی که دارای عقاید وتفکرات خاصی هستند . اگر جریان اصلاحات ولیدر آن بتواند از این 14میلیون نفر استفاده کند در هر انتخاباتی پیروزهستند . البته جناح مقابل هم همین رامیدوند وخیلی دوست دارد که این 14میلیون نفر از صحنه دور بشند . ردصلاحیت هاشمی و پزشکیان نمونه ی بارز آن بوده ! که رای 30میلیونی را به 19میلیون کاهش داد که البته 18میلیون نفر در انتخابات شرکت نکردند!!! (301379)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۲:۳۷
باشنیده ها واطلاع قبلی مانیفست وراهبرد کلان سیاسی اصلاح طلبان ایران فارغ از گفتمان ورویکرد مکتب سیاسی اصلاح طلبی (reformism) مبتنی بر اصل مشی رهبری تعامل با حاکمیت وحفظ هویت خاص سیاسی است از این رو بیان نظری که متفاوت با مقاله ویاجنبه موافقت ویا انتقاد امیز داشته باشد خالی از لطف نیست (301383)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۳:۳۱
به گفته نویسنده محترم مقاله چنانچه عقیده دارند که درطرز رفتار مدنی رفتار اصولگرایان در انتقاد از حاکمیت وخصوصا دولت به بدلیل تقویت حکومتی صورت میگیرد این روش در ست است وظاهرا اصلاح طلبان هم ازین رویکرد تقویت وکمک ویاری تبعیت کرده اند که در فرایندپیش وپس انتخابات 92 بطرز مشهودی نمایان بوده است ودرفرایندتعامل با حاکمیت بشمار میاید (301387)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۴:۴۰
4-تفاوت در دیدگاه سیاسی.. درمسیرتعامل منطقه ای وجهانی براساس درون زائی وبرون نگری قدم هائی برداشته شده ولی کافی نیست در مسیر تعامل با اقتصاد جهانی وگسترش ان گام اولیه مدتها در موضوع هسته ای برداشته شده که در صورت حسن نیت غرب گام به گام ادامه خواهد داشت (301400)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۴:۵۷
بند -3 در باره مناسبات وروابط دموکراتیک و مردم سالاری دینی انتظارات واقع بینانه ای بنظر میرسد وجود داشته باشدکه در حوزه فعالیتهای رسانه ای نظربه لزوم شرائط برخورداری برابررسانه ها از امکانات ملی ومحدودیت های رسانه ای ومدنی سئوالاتی خصوصا از دولت تدبیر وامید که برخواسته از رای اصلاح طلبان است قابل طرح وتوضیح میباشد (301403)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۶:۳۸
بنظرم اصلاح طلبی یک مسیر جدید است یک نوع نگاه از زاویه ای دیگر و شاید یک راه حل چون در حقیقت با تفکر اصول گرایی یا الان و یا در آینده نهایتا به بن بست خواهیم رسید و یا حداقل در انزوای خود فرو خواهیم ریخت.
اصول گرایی یک مسیر بیراهه است، هیچ راه حلی را ارئه نمی دهد حداقل در برخورد با نظام بین الملل اگرچه که در مدیریت داخلی هم چندان و یا اصلا موفق نبوده است.
درحقیقت اصلاح طلبان همان اصول گرایانی بودند که با اندکی فکر و کسب تجربه به این نتیجه رسیدند. (301418)
اصول گرایی یک مسیر بیراهه است، هیچ راه حلی را ارئه نمی دهد حداقل در برخورد با نظام بین الملل اگرچه که در مدیریت داخلی هم چندان و یا اصلا موفق نبوده است.
درحقیقت اصلاح طلبان همان اصول گرایانی بودند که با اندکی فکر و کسب تجربه به این نتیجه رسیدند. (301418)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۷:۱۹
اصولگرایی یک مبنا است که در اجرایی این شدن این اصول ممکن است اشکالاتی به وجود بیاید البته توسط افراد مجری نه که اصولگرایی دارای مشکل باشد اصلاحات حقیقی هم برای رفع مشکلات در اجرا باید به کار رود اصلاحات حقیقی یعنی مبارزه با فقر (نه تجملات هواپیما شخصی داشتن یه رییس جمهور در دوره اصلاحات)،فساد(یعنی جلوی کرسنت و شهرام جزایری ها واستادن نه ازشون رشوه گرفتن) تبعیض(یعنی از بین بردن اختلاف سرمایه داری)...خوش بختانه!! اصلاحات اینارو قبول دارن!! اما عکس آن عمل میکنند (301429)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۷:۲۶
اصلاح طلبي از سال 88 تا به امروز همواره به اصلاح خود هم پرداخته(بروز شدن) و كسانيكه همواره جريانات 88 را مانند پتكي بر سر اصلاح طلبان مي كوبند بايد كمي از قضاوت كوركورانه فاصله گيرند.
در واقع امروز راهي جز اصلاح طلبي براي ادامه حيات سياسي ايران در فضاي بين الملل باقي نمانده يا حداقل گزينه ديگري تا به امروز ارائه نشده. (301430)
در واقع امروز راهي جز اصلاح طلبي براي ادامه حيات سياسي ايران در فضاي بين الملل باقي نمانده يا حداقل گزينه ديگري تا به امروز ارائه نشده. (301430)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۱۸:۴۳
"در حالی‌که گفتمان «اصلاح‌طلبی» با دیانت و اسلام رحمانی، مردم‌سالاری، تلفیق سنت و مدرنیته، دموکراسی خواهی، و ... شناخته می‌شوند."
بی خیال ما که هر چی اصلاح طلب دور و بر خودمون دیدیم (حداقل از دانشجویان خردمند) به دو سه مورد که مربوط به اسلام و سنت باشه هیچ اعتقادی ندارن. به جاش یه بتهایی مثل دموکراسی و تساوی حقوق زن و مرد، ملکه است واسشون. مدتها است که این نوع از اصلاح طلبهایی که شما میگی، تغییر ماهیت دادن. میگی نه برو تو انجمن دانشگاه ... (301438)
بی خیال ما که هر چی اصلاح طلب دور و بر خودمون دیدیم (حداقل از دانشجویان خردمند) به دو سه مورد که مربوط به اسلام و سنت باشه هیچ اعتقادی ندارن. به جاش یه بتهایی مثل دموکراسی و تساوی حقوق زن و مرد، ملکه است واسشون. مدتها است که این نوع از اصلاح طلبهایی که شما میگی، تغییر ماهیت دادن. میگی نه برو تو انجمن دانشگاه ... (301438)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۱:۳۶
برخي از سخنان احمدي نژاد:
یک زن (اشاره به فاطمه رجبی) پیدا شده که مردانه حرف می‌زند، آن وقت شما بهش ایراد می‌گیرید؟
- در کشور ما طی این دو ساله معجزه‌ی اقتصادی رخ داده
- گوجه‌فرنگی ۳۵۰۰ تومان نیست، بغل خانه‌ی ما ۱۲۰۰ تومان است
- چهل و دو روزنامه علیه دولت می‌نویسند
- گفته‌ی مرکز پژوهش‌های مجلس در باره نرخ تورم ۲۳ درصدی دروغ است، تورم ۱۳درصد است
- من نگفتم نفت را سر سفره‌ها می آورم (301444)
یک زن (اشاره به فاطمه رجبی) پیدا شده که مردانه حرف می‌زند، آن وقت شما بهش ایراد می‌گیرید؟
- در کشور ما طی این دو ساله معجزه‌ی اقتصادی رخ داده
- گوجه‌فرنگی ۳۵۰۰ تومان نیست، بغل خانه‌ی ما ۱۲۰۰ تومان است
- چهل و دو روزنامه علیه دولت می‌نویسند
- گفته‌ی مرکز پژوهش‌های مجلس در باره نرخ تورم ۲۳ درصدی دروغ است، تورم ۱۳درصد است
- من نگفتم نفت را سر سفره‌ها می آورم (301444)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۱:۳۶
13-امروز همه به این واقعیت معتقدند که در حال حاضر کشور را امام زمان مدیریت می کند
14-مردم اطلاعات پرسشنامه طرح تحول اقتصادی را با دقت 99.96 % درست تکمیل کرده اند
15- طرح تحول قیمتها را افزایش میدهد، اما این افزایش قیمت تورم نیست بلکه جهش است
16- میانگین سن دانشمندان هسته ای ما، 17 سال است
17- یک دختر 15 ساله توانسته است در زیرزمین خانه شان، اورانیوم را غنی کند
18-با چاقوی زنجان، دشمنان این مملکت را به دو نیم می کنیم (301445)
14-مردم اطلاعات پرسشنامه طرح تحول اقتصادی را با دقت 99.96 % درست تکمیل کرده اند
15- طرح تحول قیمتها را افزایش میدهد، اما این افزایش قیمت تورم نیست بلکه جهش است
16- میانگین سن دانشمندان هسته ای ما، 17 سال است
17- یک دختر 15 ساله توانسته است در زیرزمین خانه شان، اورانیوم را غنی کند
18-با چاقوی زنجان، دشمنان این مملکت را به دو نیم می کنیم (301445)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۱:۳۷
19- بدرفتاری با ایرانیان در فرودگاهها دروغ است، با من و هیئت همراهم در همه جا خوشرفتاری می کنند
20- بر خلاف نظر بقیه، من معتقدم زنان گیلانی در کنار کار و تلاش روزانه، حریم عفاف و ناموس خود را هم حفظ میکنند
21- در سفر عربستان، برادر عزیزم ملک عبدا..، مرا در صندلی کنار خودش نشاند
22- آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان بترکد
23- با حذف قیمت زمین، بهای خانه نصف میشود
24- آقای مشایی مظلوم واقع شدند ایشان هیچ گاه نگفتند ما با ملت اسرائیل دوست هستیم بلکه ایشان گفتند ما با مردم اسرائیل دوست هستیم (301446)
20- بر خلاف نظر بقیه، من معتقدم زنان گیلانی در کنار کار و تلاش روزانه، حریم عفاف و ناموس خود را هم حفظ میکنند
21- در سفر عربستان، برادر عزیزم ملک عبدا..، مرا در صندلی کنار خودش نشاند
22- آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان بترکد
23- با حذف قیمت زمین، بهای خانه نصف میشود
24- آقای مشایی مظلوم واقع شدند ایشان هیچ گاه نگفتند ما با ملت اسرائیل دوست هستیم بلکه ایشان گفتند ما با مردم اسرائیل دوست هستیم (301446)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۱:۳۷
25- روشنفکران، به اندازه ی بزغاله هم نمی فهمند
26- سران کشورهای دنیا برای نزدیکی با کشور ما صف کشیده اند، مثل این پیرزن ها که در صف زنبیل می گذارند
27- آقای کردان مظلوم واقع شدند و استیضاح ایشان غیرقانونی است
28- در دنیای ورزش، نتایج پارا المپیک از المپیک مهمتر است
29- ایران آزاد ترین کشور دنیاست…ا
30- هرگز نمی گذارند که اوباما رئیس جمهور آمریکا شود (301447)
26- سران کشورهای دنیا برای نزدیکی با کشور ما صف کشیده اند، مثل این پیرزن ها که در صف زنبیل می گذارند
27- آقای کردان مظلوم واقع شدند و استیضاح ایشان غیرقانونی است
28- در دنیای ورزش، نتایج پارا المپیک از المپیک مهمتر است
29- ایران آزاد ترین کشور دنیاست…ا
30- هرگز نمی گذارند که اوباما رئیس جمهور آمریکا شود (301447)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۱:۳۸
31- در خارج از کشور بچه 4 ساله من را به مادرش نشان داد و گفت : محمود
32- در سفر ایتالیا من را می خواستند با اشعه ایکس ترور کنند
33- بهای کنونی نفت (150دلار در سال86) بسیار پایین است و من پیش بینی می کنم که نفت به 200 دلار هم برسد
34- آنها از من می ترسند، یک سخنرانی بکنم بهای نفت گران می شود
35- درست است که بهای نفت دارد کاهش پیدا می کند (130دلار اوایل در سال87)، ولی بطور قاطع می گویم زیر 100 دلار نخواهد رسید (301448)
32- در سفر ایتالیا من را می خواستند با اشعه ایکس ترور کنند
33- بهای کنونی نفت (150دلار در سال86) بسیار پایین است و من پیش بینی می کنم که نفت به 200 دلار هم برسد
34- آنها از من می ترسند، یک سخنرانی بکنم بهای نفت گران می شود
35- درست است که بهای نفت دارد کاهش پیدا می کند (130دلار اوایل در سال87)، ولی بطور قاطع می گویم زیر 100 دلار نخواهد رسید (301448)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۱:۳۸
36- عده ای می گویند که بازار آزاد همه چیز را حل می کند، ولی من به شما می گویم که بازار آزاد برای دزدها و سارق هاست
37- به خبرنگار خارجی : شما نماینده ملتتان هستید و باید به سوال من پاسخ دهید…
38- حجم سرمایه گذاری در صنعت نفت، در این چهارسال 60 میلیارد دلاراست
39- تسهیلات بانکی چون رگ در خون اقتصاد جاریست
40- آن ممه را لولو برد.
41- انگلیس جزیره کوچکیست در غرب آفریقاا بی ادبی ما را تهدید به تحریم می کنند . شما کیه چی باشید یا چیه کی باشید (301449)
37- به خبرنگار خارجی : شما نماینده ملتتان هستید و باید به سوال من پاسخ دهید…
38- حجم سرمایه گذاری در صنعت نفت، در این چهارسال 60 میلیارد دلاراست
39- تسهیلات بانکی چون رگ در خون اقتصاد جاریست
40- آن ممه را لولو برد.
41- انگلیس جزیره کوچکیست در غرب آفریقاا بی ادبی ما را تهدید به تحریم می کنند . شما کیه چی باشید یا چیه کی باشید (301449)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۱:۳۸
36- عده ای می گویند که بازار آزاد همه چیز را حل می کند، ولی من به شما می گویم که بازار آزاد برای دزدها و سارق هاست
37- به خبرنگار خارجی : شما نماینده ملتتان هستید و باید به سوال من پاسخ دهید…
38- حجم سرمایه گذاری در صنعت نفت، در این چهارسال 60 میلیارد دلاراست
39- تسهیلات بانکی چون رگ در خون اقتصاد جاریست
40- آن ممه را لولو برد.
41- انگلیس جزیره کوچکیست در غرب آفریقاا بی ادبی ما را تهدید به تحریم می کنند . شما کیه چی باشید یا چیه کی باشید (301450)
37- به خبرنگار خارجی : شما نماینده ملتتان هستید و باید به سوال من پاسخ دهید…
38- حجم سرمایه گذاری در صنعت نفت، در این چهارسال 60 میلیارد دلاراست
39- تسهیلات بانکی چون رگ در خون اقتصاد جاریست
40- آن ممه را لولو برد.
41- انگلیس جزیره کوچکیست در غرب آفریقاا بی ادبی ما را تهدید به تحریم می کنند . شما کیه چی باشید یا چیه کی باشید (301450)
۱۳۹۴/۰۲/۰۵ ۲۲:۰۳
من فکر می کنم که آنچه در این متن ذکر شده مورد توافق هر دو جریان اصلاح طلب و اصول گرا می باشد مگر تعداد معدودی؛اما در عمل بسیاری از از این گفته ها عملی نمی شود،من خودم اصول را همراه اصلاح می خواهم و شاید تمام اینها را قبول دارم حتی بیشتر از اکثر اصلاح طلبان.اما بسیاری از اصلاح طلب ها، اصلاح طلبی را بد فهمیده اندو در واقع تقابل با اسلام و نطام را از آن استنباط می کنند. من بعضی مواقع با اینها بر سر معجزه بودن قرآن و اینکه از جانب خدا بر قلب پیامبر اسلام (ص) نازل شده بحث و گفتگو می کنم. (301458)
بسیاری از اصولگرایان، خصوصا جوان‌تر‌های آنها، دیدی از آنچه حمایت میکنند ندارند. بارها شده وقتی آرمان‌های اصولگرایی و اصلاح‌طلبی را برایشان شرح می‌دهم از قبول آن سرباز می‌زنند، که نشان میدهد هیچ‌وقت به این فکر نکرده‌اند که دقیقا از چه طرفداری میکنند. (301369)