به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۱۵:۳۵
 
۸
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۳۰ ساعت ۰۹:۰۸
کد مطلب : ۶۰۸۵۰
مقاله وارده

گفتمان اصلاح‌طلبی و اعتدال‌گرائی

گروه مقالات: مقدمه: در عرصه گفتمان سیاسی امروز ایران، مرز بین اصلاح‌طلبی و اعتدال گرائی واصول‌گرائی کجاست؟ گاه به کسانی برمی‌خوریم که می‌گویند ما نه اصلاح‌طلبیم و نه اصول‌گراییم، ما اعتدال‌گرا هستیم. بعد بلافاصله در سخنانشان به رئیس‌جمهور و وزرا توصیه می‌کنند که در به‌کارگیری مدیران نه تابع جریان راست و نه چپ باشند. آیا چنین مفهومی صحیح می‌باشد. به یاد داشته باشیم که مفاهیم، نمادها یا کلماتی هستند که دریافت و انتقال پیام‌ها و ارزش‌ها را امکان‌پذیرمی‌سازند.
گفتمان اصلاح‌طلبی و اعتدال‌گرائی
اسماعیل خلفازاده

آشنایی ما ایرانیان با مفاهیم مدرنیته همچون دموکراسی، احزاب، اصلاح‌طلبی و... با جنبش مشروطیت آغاز شد. این مفاهیم همچون چراغی بود که در کشورهای همسایه روشن بود و ما آن را به عاریت گرفتیم. به‌عبارت‌دیگربرخاسته از فرهنگ بومی کشور نبود به همین جهت به‌مرورزمان تغییرات بسیاری به خود پذیرفت. امروزه در فرهنگ سیاسی ایران، گفتمان«اصلاح‌طلبی»، در مقابل گفتمان«اصول گرائی»قرارگرفته است.

گفتمان «اصول‌گرائی»معمولاً با سخت‌گیری در عرصه فرهنگی، غرب‌ستیزی، دموکراسی ستیزی، مدرنیته هراسی، تفاسیر سخت‌گیرانه از مسائل اجتماعی-فرهنگی، طرفداری از سانسور و ممیزی کتاب، سنت‌گرائی و آرزوی بازگشت به عصر طلائی سنت و دین، تفسیر تنش زا و مبارزه طلبانه از اسلام در عرصه بین المللی و... تعریف می‌شود وگفتمان «اصلاح‌طلبی» با اسلام رحمانی، مردم‌سالاری، تلفیق سنت و مدرنیته، دموکراسی خواهی، تأکید بر تخصص گرائی، مدیریت علمی، آزادی احزاب، مطبوعات و اینترنت و ماهواره، استقرار نظام شایسته‌سالاری، برابریحقوق زن ومرد، به رسمیت شناختن حقوق اقلیت‌ها و گروه‌ها و ... شناخته می‌شوند.

اما اصلاح‌طلبی (reformism) هم با انقلابی‌گری (revolution) متفاوت است. حتی در شناخته‌شده‌ترین عرف بین‌المللی وبه ساده‌ترین بیان، اصلاح‌طلبی یک جنبش اصلاحی تدریجی، بدون خشونت و برخاسته از آرای مردم است. اصلاح‌طلبان کسانی هستند که چارچوب یک نظام حکومتی را قبول دارند و اشکالاتی در آن می‌بینند و می‌خواهند با رفع تدریجی آن اشکالات، شکل و فرم آن بهبود بخشند، یعنی آنان به اشکال قهری و براندازی اعتقادی ندارند. این اصلاح‌طلبان در قالب احزاب و در حیطه قوانین جاری کشور به فعالیت می‌پردازند. در مقابل انقلابیون کسانی هستند که چارچوب یک نظام را قبول نداشته و می‌خواهند با اشکال قهری، نظامی را برانداخته و بنیادی نو دراندازند. حال در این میان اعتدال‌گرایان چه مفهومی مدنظر دارند؟

شاید در نگاه اول چنین به نظر برسد که بعد از اطلاق کلمه «فتنه‌گر» با مفهومی معادل برانداز، از سوی جناح اصول‌گرا به اصلاح‌طلبانی که نسبت به نتایج انتخابات سال 88 معترض بودند تعدادی از اصلاح‌طلبان برای مصون ماندن از لطمات و آسیب‌های احتمالی این هجمه، کلمه اعتدال گرائی را برای کنش گری اجتماعی- سیاسی خود انتخاب کردند.

اصولاً اصول‌گرایان از ترس از دست دادن موقعیت‌های کنونی خود می‌خواهند که برای از میدان بدر کردن اصلاح‌طلبان از عرصه سیاسی کشور، اصلاح‌طلبی را معادل فتنه‌گری، براندازی معرفی کنند اما در نگاه دوم، چنین ادعا و مرزبندی، پایه و اساسی ندارد. واقعیت این است که سهم تفکر اصلاح‌طلبان در انقلاب بیش از سایر جریانات است. اصلاح‌طلبان دلواپسان واقعی ارزش‌های انقلاب و جمهوریت نظام هستند و گفتمان اعتدال گرائی از بطن گفتمان اصلاح‌طلبی در مقابل افراط‌ و تفریط‌ های عملکرد اصول‌گرایان و دولت احمدی‌نژاد صورت گرفت، و شاید بتوان اعتدال گرائی را فرزند اصلاح‌طلبی به شمار آورد.

اگر دولت‌های بعد از جنگ و دفاع مقدس، یعنی دوره 16 ساله دولت‌های سازندگی و اصلاحات، با دوره 8 ساله اصول‌گرائی مقایسه کنیم و آن را معیاری برای ارزیابی و کارآمدی و مدیریت بدانیم، اصلاحات کارنامه بسیار موفق‌تری نسبت به دوره اصول‌گرائی دارند. در ابتدای دوره احمدی‌نژاد، اصول‌گرایان کارنامه سفیدی داشتند و طبیعی است که همین نکته باعث اعتماد و اقبال مردم به آنان گردید اما دولت‌های نهم و دهم باوجود درآمدهای سرشار نفتی، با بی‌تدبیری و سوءمدیریت خود و طرح شعارهای تنش‌آفرین، زمینه را برای انزوا و تحریم‌های گسترده کشورمان را در عرصه بین‌المللی فراهم نمود، اندیشه و گفتمان اعتدال نیز به‌مثابه راهی برای عبور از بحران‌ها و تنگناهای ناشی از افراط و تفریط محل توجه رهبران جنبش‌های اصلاحات قرار گرفت.

در دولت احمدی‌نژاد، فرصت‌های فراوانی هم در عرصه‌ی داخلی و هم در عرصه بین‌المللی و هم در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی از دست رفت و حتی به تهدید تبدیل شد و این تندروی‌ها، مصالح نظام و منافع ملی را با خطر و چالش‌های جدی روبه‌رو کرده است. اکنون باید از کسانی همچون «حداد عادل» که هشدار می‌دهند مبادا کسانی فکر کنند که با مذاکره کردن با امریکا و کشورهای غربی، حجاب زنان شل خواهد شد، باید پرسید چرا در هشت سالی که دولت، مجلس و قوه قضائیه یکدست در دست اصول‌گرایان بود، چاره‌ای اساسی برای مسئله حجاب نکردید؟!

وقتی آقای روحانی به همراه حجت‌الاسلام یونسی (وزیر دولت خاتمی) برای ثبت‌نام و شرکت در انتخابات ریاست جمهوری به ستاد انتخابات وزارت کشور مراجعه کردند. یونسی در پاسخ به سؤال خبرنگاری مبنی بر اینکه آقای روحانی اصلاح‌طلب هستند یا اصول‌گرا؟ گفتند: «من و آقای دکتر روحانی مشی اصلاح‌طلبی داریم» (نقل به مضمون)

در بهار سال 92، آقای «دکتر روحانی» با حمایت گسترده آقایان خاتمی و هاشمی و جریان اصلاح‌طلبی کشور توانستند در انتخابات پیروز شوند و حماسه دیگری در تاریخ کشور رقم خورد. بی‌تردید جریان اصلاح‌طلبی یک جریان زنده و پویا در کشور است و حمایت وسیع مردمی را به دنبال خود دارد.
اکنون آنچه مورد تقاضا و درخواست مردم است. برطرف کردن تحریم‌های ظالمانه علیه مردم این کشور، احیای ارزش پول ملی، احیای ارزش پاسپورت ایرانی، حل مشکل گسترده بیکاری و اعتیاد جوانان، گسترش چتر حمایت دولت بر صنایع و تولید ملی و جلوگیری از ورود کالاهای بنجل چینی، تنش‌زدائی و تعامل با دیگر کشورها، تعامل سازنده با احزاب و گروه‌های داخل کشور، استقرار شایسته‌سالاری در نظام مدیریتی کشور، جلوگیری از وقوع اختلاس‌ها و فسادهای بزرگ در نظام بانکی و دولتی، گسترش رفاه اجتماعی و... است. مطالبات به حقی که شایسته مردم کشورمان است و در دولت‌های نهم و دهم با بی‌تدبیری و نامدیریتی مدیران ارشد دولتی تحقق نیافت و اعتماد اجتماعی مردم را دچار بحران یاس و بی‌اعتمادی نمود.

همه مردم به یاد دارند که رئیس دولت نهم و دهم بارها از دولت خود به‌عنوان پاک‌ترین دولت تاریخ یاد کرده و مسئولان دولت خود را از هرگونه فساد و پول‌شویی مبرا دانسته بود. اما وقوع اختلاس‌های بزرگ، فساد گسترده برخی از نزدیک‌ترین یاران او ازجمله معاون اولش و محکومیت سنگین او در دادگاه، وجود 700 پرونده تخلف در حال رسیدگی و... کار را به جائی رساند که مردم از شعار ضد تبعیض و فساد احمدی‌نژاد تبری جسته و به سمت گفتمان اعتدال و توسعه روی‌ آورند. آیا بهتر نیست که اکنون اصول‌گرایان به‌ جای اینکه، چوب لای چرخ دولت بگذارند و کارشکنی کنند، پاسخگوی حمایت بی‌دریغ خویش از عملکرد هشت سال دولت اصول‌گرائی باشند.

نتیجه‌گیری:
گفتان اصلاح طلبی با مشخصه های خود از جمله پرهیز از خشونت و اعتقاد به اصلاح تدریجی شیوه های مدیریتی در چارچوب نظام سیاسی کشور ذاتا یک گفتمان معتدل محسوب می شود. بنابر این اصلاح طلبان برخلاف آنچه که اصول گرایان در پی القای آن به افکار عمومی هستند، اهل تندروی نبوده، بلکه اصلاح طلبی مترادف اعتدال‌گرائی می باشد. جریان اصلاح‌طلبی ذره‌ای نسبت به حقانیت انقلاب، صلابت رهبری و توانمندی و درایت شخص رئیس‌جمهور تردید ندارد؛ اما مایه نگرانی آن است که دولت در عرصه داخلی کشور در مقابل جناح اصول‌گرا کوتاه آمده و با مصلحت‌اندیشی‌ها و عقب‌نشینی‌های بی‌مورد، بها دادن و دادن امتیازهای غیرمنطقی به اصول‌گرایان،با توجیه غیرمنطقی فراجناحی بودن است.

چنین انحرافی بی‌تردید از آن‌رو جبران‌ناپذیر است که ضرورت «امید» نادیده گرفته‌شده و پشتوانه و انرژی عظیم حرکت اصلاح‌طلبی در کشور به هرز رود. اصلاح‌طلبان باید به یاد بیاورند روزهای را که اصول‌گرایان با حمایت‌های بی حد و حصر خود از دولت احمدی‌نژاد، کلیه مدیران شایسته و کارآمد اصلاح‌طلب را از بدنه دولت حذف و راه را بر هر گونه فعالیت اجتماعی سیاسی و مطبوعاتی بستند.

رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۸/۳۰ ۰۹:۲۰
معلومه که اصلاح طلب ها از خشونت دور هستند در ایام فتنه دیدیم چه بلایی سر اموال مردم و اموال عمومی در اوردند حتی یه نفر رو به جرم بسیجس بودن در انظار مردم لخت کردند و روی زمین کشیدند خوبه فیلمهاش هست وگرنه خیلی راحت منکر میشدند (263951)
محسن
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۸/۳۰ ۱۲:۲۹
همچنین، اصلاح طلبی علاوه بر اعتدال گرایی، مبتنی بر عقلانیت نیز هست. (263966)
کار، آزادی، جامعه ی مدنی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۸/۳۰ ۱۳:۵۶
بنده به عنوان یک اصلاح طلب تازمانی که رئیس جمهور به ماپشت نکند پشتش هستم امادرعین حال اگردرسال96 فرداصلاح طلب شناسنامه داری کاندیدا شود به او رای می دهم (263978)