مقتدایی (استاندار سابق خوزستان که احمدینژادوار برکنار شد!)
گروه سیاسی- رسانهها: روزنامه کارون در مطلبی به قلم نوید قائدی نوشت: بعد از فراز و نشیبهای عدیده دولت گذشته جناب احمدی نژاد که تبعات سوء و سنگین آن بر زندگی و معیشت مردم کاملاً مشهود بود مردم سراسر کشورمان، در پاسخی تند و معنادار وظیفه دولت و دولتمردان جدید را بسیار سنگین و خطیر نمودند و ضروری است دولت تدبیر و امید با عنایت به شعارها و وعدههای داده شده یعنی حرکت بر محور عقلانت و اعتدال حرکت خود را ادامه داده تا بتواند قدری از مشکلات آحاد جامعه را کاهش دهند. این حرکت در استانهای محرومی مانند خوزستان باید دو چندان بوده و دولت جهت جبران عقب ماندگیها کمیتههای ویژهای را مشخص نماید تا پیگیری امور باشند و بنوعی توازن در کشور و عدالت در حرکت برقرار گردد، زیرا در دولتهای گذشته تعدادی از استانها توانستند از منابع مالی و لابیهای قدرت استفاده و در جهت پیشبرد استانهای خود گامهای اساسی بر دارند که متاسفانه خوزستان در این میان نتوانست به جایگاه واقعی خود دست یابد.
بر همگان روشن است که بدلیل ضعف ساختار اقتصاد کشور درآمدهای کشور متکی بر نفت بوده و چنانچه این نعمت خدادادی و حیاتی از گردونه اقتصاد کشور حذف گردد معلوم نیست چگونه باید کشور را اداره کرد و در دوران تحریمهای نفتی دیده شد که اگر این ماده حیاتی نباشد بر اقتصاد و معیشت کل مردم سختیهای فراوان وارد میگردد. استان خوزستان که تقریبا 80 درصد نفت و 16 درصد گاز تولیدی کشور را یدک میکشد قطعاً حق و سهم بزرگی در اقتصاد ملی دارد، با بررسیهای اجمالی دیگری در خصوص صنایع وابسته به نفت مانند پتروشیمیها، تولیدات برق بدلیل وجود آبهای جاری کشور، دسترسی به آبهای آزاد و وجود بنادر و کشتیرانی، زمینهای بسیار مستعد و اقلیم مناسب کشاورزی و بسیاری از استعدادها و منابع دیگری که به وفور در استان خوزستان وجود دارد به صراحت میتوان گفت این استان باید بعنوان بزرگترین قطب صنعتی، کشاورزی و تجاری کشور مطرح میبود و مردم آن در کمال آرامش و با کمترین مشکلات به حیات و معیشت خود میپرداختند، ولی سوال این جاست که چرا مردم این استان چنین احساسی ندارند و اگر بصورت علمی و تحقیقی شاخصههای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و. . . را بررسی گردد چرا این استان محروم و مردم زجرکشیده دوران جنگ تحمیلی در جایگاه مطلوبی قرار ندارند؟
تمامی این عقب ماندگیها و ضعفها را نمیتوان بر عهده کمبود منابع گذاشت و حتی موضوع جنگ را مطرح نمود زیرا دیگر از آن زمان سالها گذشته است و میشد با برنامه ریزیهای بعمل آمده استان جدید دیگری را پایه گذاری کرد، پس گیر کار کجاست؟ چرا بسیاری از شهرهای استان در کمترین شاخصههای توسعه کشور جایگاهی ندارند و با نگاهی ساده میتوان به وجود این عقب ماندگیها پی برد، سال هاست هر کس از سراسر کشور به خوزستان وارد میشوند بفوریت به این موضوع پی میبرد حتی شهری مانند خرمشهر که نماد ایستادگی و شهادت است هم جایگاه مطلوبی در کشور ندارد، جوانان بسیاری بیکارند، در بسیاری از حوزههای کشاورزی و صنعتی مشکلات عدیده و اساسی وجود دارد.
دشمنان این مرز و بوم بنا بر وضعیت ژئوپلیتیکی استان همیشه چشمداشت و طمع بر ان داشتهاند و دارند و این موضوعی است که تاریخ ثبت شده است، وجود تکثرهای قومی و فرهنگهای گوناگون و صدها حساسیت دیگر بر این استان سایه افکنده که نیاز است با همان شعار تدبیر، امید و اعتدال به موضوع پرداخته و از همگی آنها بعنوان نقاط قوت سود برد، لذا لازم است و تاکید میگردد تا استانداری فهیم، دلسوز، کاردان و متعهد به آرمانهای حقیقی انقلاب بدور از هر گونه سهم خواهی گروهها، جریانها و قومیتها انتخاب گردد که در نهایت بتوانند با مدیریت صحیح و اصولی خود موجبات پیشرفت استان را فراهم نماید تا رضایت مردم را اخذ نماید.
مردم فهیم خوزستان اصراری بر بومی بودن یا نبودن استاندار ندارند (البته در انتخابهای همسان حتماً گزینه بومی ارجح خواهد بود) زیرا تعدادی از استانداران بومی هم امتحان خود را پس داده و نتوانستند در فرصتهای پیش روی خود رضایت مردم را جلب نمایند. دوستان در مجموعه دولت باید بدانند گرچه تعامل با نمایدگان مجلس خوب و سازنده خواهد بود ولی به یاد داشته باشیم عملکرد استاندار به پای دولتیان نوشته خواهد شد و چنانچه در این دوره مطالبات مردمی در استان برآورده نشود صدمات زیادی به جریان اعتدال و توسعه وارد خواهد شد، جریانی که در استان خوزستان بعد از نهصد هزار رای آقای رضایی که فرزند استان بود بالغ بر ششصد هزار رای کسب نمود که بسیار معنی دار است.
این موضوع فراموش نشود که بسیاری از مسئولین و مدیران استان که هشت سال در راس بسیاری از امور بودهاند و عملکرد ضعیف آنان باعث بروز مشکلات زیادی شده حال با اندک چرخشی در رفتار و گفتمان خود و ایجاد ارتباطات چشم طمع به احراز بسیاری از پستها حتی استانداری دوختهاند و چنانچه با اشتباه دولتمردان جدید مجدد به چنین سمت هایی گمارده شوند موجب آزردگی خاطر مردم شریف و نجیب خوزستان خواهد گردید. گزینه استانداری خوزستان باید آنقدر شاخص و قوی و کاردان و آزموده شده باشد که انتخاب آن برای تمامی مردم و گروههای سیاسی هیچ شک و شبههای باقی نگذارد مگر نه کار آینده آن بسیار سخت خواهد بود، استاندار خوزستان باید در کارنامه کاری خود سمت و تجربیاتی همچون اداره وزارتخانههای بزرگ و حیاتی و یا معاونتهای ریاستجمهوری و یا سمتهای بزرگ نظام را تجربه کرده باشد تا بتواند جبران مافات و عقب افتادگیها را بنماید وگرنه با نحوه برکنار نمودن آقای مقتدایی استاندار محبوب و مردمی خوزستان دولت در انجام کارها و برنامههای خود دچار مشکلات عدیده خواهد گردید.