اگر برنامههای مدون و جامعی برای حوزههای فرهنگ و آموزش تعریف نشود قطعاً وسایل و روشهای ارزان و سهل الوصول مانند شبکههای ماهوارهای از خارج و شبکههای ارتباطی اجتماعی هدفدار و متنوع جای آنان را خواهند گرفت و از این ضعفهای ساختاری میتوان با عنوان حفرههای نفوذ امنیتی کشور نام برد
نوید قائدی
گروه فرهنگی: طبق آخرین گزارش مرکز آمار ایران شاخص قیمت کالا و خدمات مصرفی خانوارهای روستایی کشور در خردادماه سال جاری نکاتی وجود دارد که قابل تامل میباشد و ضروری است توسط کارشناسان حوزه آموزش و فرهنگ و پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی مورد بررسیهای کارشناسی قرار گیرد، در این متن فارغ از بررسی آمار و ارقام شاخصهای مالی سبد خانوارها یعنی درصد افزایش و کاهش شاخصها فقط به روی سهم هر کدام از مولفههای تعریف شده در گزارش تمرکز شده است (آنهم بیشتر موضوع آموزش و فرهنگ و تفریح) گرچه افزایش و کاهش این هر کدام از شاخصهها تاثیر بزرگی بر نوع زندگی و کیفیت و کمیت سبک زندگیها خواهد داشت.
مرکز آمار شاخص کل را به دو شاخه اصلی شامل شاخه اول (خوراکی ها، آشامیدنیها و دخانیات) و شاخه دوم (کالاهای غیر خوراکی و خدمات) تقسیم نموده است. سهم ضریب شاخه اول از 100 درصد شاخص کل معادل 40. 19 درصد و ضریب شاخص شاخه دوم 59. 81 است. یعنی بطور معمول در خانوارهای روستایی کشور حدود 40 درصد هزینههای خانوار صرف امور مربوط به خوراکی و نوشیدنی و دخانیات البته با سهمهای متفاوت خواهد بود. در شاخه دوم که حدود 60 درصد هزینههای خانوارها را شامل میشود اقلام پر هزینه شامل هزینههای مربوط به (مسکن، برق، آب، گاز و سایر سوختها) با درصدی معادل 19. 09 درصد است و دومین رده مربوط به حمل و نقل با 10. 29 درصد (این بخش در سیستم اجرایی کشور متولی ندارد به همین دلیل سهم زیادی از درآمد خانوارها را شامل شده است) است. اما سهم کلیه امور آموزشی حدود 0. 89 درصد (زیر یک درصد) و سهم موضوعات فرهنگی و تفریحی سر جمع حدود 1. 88 درصد است.
اهمیت موضوع آموزش و مسائل فرهنگی و تفریحی بعنوان یکی از زیربناییترین اصول توسعه پایدارجوامع بشری بر هیچ کس پوشیده نیست، امروزه مصارف امور فرهنگی یکی از مهمترین شاخصههای بررسی لایهها و طبقات اجتماع و همچنین میزان رفاه در کشورهای توسعه یافته است. در این میان کشور ایران را اگر به دو حوزه شهری و روستایی تقسیم نمایید در دو حوزه وضعیت مطلوبی حاکم نیست گرچه نوشتار حاضر بر موضوع روستایی تکیه دارد و سرجمع سهم هزینههای فرهنگی در روستاها بیشتر از 2. 8 درصد نشده است اما در شهرها هم اوضاع بهتری حاکم نیست و بندرت این هزینهها به بیشتر از سهم 6 درصد خواهد رسید.
سر جمع هزینههای فرهنگی به موضوعاتی همچون آموزشهای مستقیم و غیر مستقیم (تحصیلی و غیره)، استفاده از محصولات فرهنگی و استفاده از موضوعات تفریحی گفته میشود. بطور مثال در حوزه آموزش خرید کتابهای درسی و کمک آموزشی و یا ملزومات مورد نیاز دانش آموزان و دانشجویان جز این دسته قرار دارد، در روستاها بندرت به موضوعات کمک آموزشی توجه میگردد بطور مثال کتب و فیلمهای کمک آموزشی و یا وسایل کمک آموزشی جایگاهی در سبد خرید خانوارها ندارند، یا استفاده از کلاسهای آموزش غیر درسی خارج از برنامه مانند یادگیری زبانهای خارجه، موسیقی، نقاشی، خط حتی کلاسهای ورزشی یا کسب دیگر مهارتهای جانبی در برنامه کاری اکثر خانوارهای روستایی محلی از اعراب ندارند.
در حوزه فرهنگ عمومی موضوعاتی همچون سینما، تئاتر، موسیقی زنده و کلاسهای فرهنگی و اجتماعی شهروندی و کلاسهای مهارتهای اخلاق یا حتی بهداشتی و درمانی و در کل کسب معلومات فرهنگی یا آنچنان پر رنگ نیست یا اصلاً جایگاهی ندارند، یا مقوله خرید کتاب بعنوان یکی از مهمترین مولفههای کالای فرهنگی شاید جایگاهی در فرهنگ روستایی کشور باز نکرده باشد. متاسفانه در تمامی حوزههای فوق برنامه ریزیها ضعیف است و امروز هم اگر جهت جبران کمبودهای فرهنگی برنامهریزی صورت گیرد هزینههای سربار خانوارها اینقدر بالا رفته است که دیگر تمایلی به صرف هزینههای فرهنگی نخواهند داشت، بطور مثال در سه دهه گذشت قیمت فروش کتاب حدود 210 درصد رشد قیمت داشته است اما به تناسب آن میزان درآمدهای خانوار روستایی چند درصد افزایش داشته است؟ یا قیمت نهادههای مصرفی مانند گاز و برق و آب و تلفن همه ساله با افزایش همراه است ولی میزان اعطای یارانه ثابت مانده و خلاصه کلام هزینهها متناسب با درآمدها نیست بهمین دلیل علاوه بر فقر فرهنگ عمومی لزوم استفاده بیشتر از محصولات فرهنگی متاسفانه عامل اقتصادی هم یکی از مولفههای محدود کننده است.
طبق تحلیل آمارهای موجود حدود 35 درصد جمعیت کشور در روستاها ساکن هستند و از این تعداد روستاها حدود 17 آنان بدلیل بزرگ شدن حریم شهرها در حومه یا حتی همپوشانی داخل شهرها قرار گرفته اند، لذا توجه به مقوله ارتقای فرهنگ عمومی روستائیان در تمامی حوزهها یک اصل مهم و اساسی است که باید حکومت به آن بپردازد وگرنه تاثیر آن در فرهنگ عمومی کشور و حتی امنیت ملی نمایان خواهد بود. مصادیقی همچون بروز ناهنجاریهای اجتماعی و عامل ایجاد خشونت و یا فریبخوردگان گروههای معارض، جز کوچکترین این مولفهها خواهند بود.
اگر بدون هدف پیش رفت و برنامههای مدون و جامعی برای این حوزهها تعریف نشود قطعاً وسایل و روشهای ارزان و سهل الوصول مانند شبکههای ماهوارهای از خارج و شبکههای ارتباطی اجتماعی هدفدار و متنوع جای آنان را خواهند گرفت و از این ضعفهای ساختاری میتوان با عنوان حفرههای نفوذ امنیتی کشور نام برد، کلیه مسئولین نظام بارها ابراز نگرانی ازترویج کانالهای ماهوارهای و نفوذ دشمن را دارند ولی هیچ وقت علل این گرایشها ریشه یابی نشده که چرا هزاران آنتن ماهواره در شهرها و روستاها سربرآوردهاند و بطور مستقیم حوزه اخلاق و عفت عمومی را با تولیدهای فیلمهای رواج بیبند باری خانوادگی نشانه رفته اند.
در نهایت توصیه میگردد چنین موضوع مهمی که بطور مستقیم با فرهنگ عمومی کشور سرکار دارد مورد تجزیه و تحلیل و واکاوی قرار گیرد و با ایجاد طرحهای مناسب و زمان بندی شده مورد مهندسی فرهنگی قرار گیرد وگرنه این رهاسازی به ضرر کشور خواهد بود، به امید سیستم آموزش و پروش نشستن یا بفکر ترویج اخلاق از طریق رسانه ملی بودن دردی را دوا نخواهند کرد زیرا این دو نهاد بزرگ هم دیگر نقش و جذابیت چندانی در تربیت فرهنگی عمومی اقشار جامعه ندارند و خود باید مورد واکاوی و تحلیل کارشناسی قرار گیرند.