گروه جامعه: شهرداران به عنوان مدیران شهری نقش به سزایی در ادارهی امور شهری دارند اما این مدیران همواره در سطح کلان و خرد با مشکلات عدیدهای در سطح شهرها و کلانشهرهای کشور روبرو هستند. در بحث مدیریت شهری مشارکت و همکاری شهروندان میتواند نقطه عطفی در فرآیند مدیریت شهری باشد. شهروندان خلاق واژهای است که در دهههای اخیر رواج بسیاری در کشورهای جهان داشته است. ریچارد فلوریدا اولین کسی است که از شهروندان خلاق سخن گفته است و در پایان نامه خود به ظهور این طبقهی خلاق در شهرها میپردازد.
شهروندان خلاق شهروندانی هستند نوآوروعلاقمند، فرهنگ دوست، سرمایه گذار فعال و کارآفرین… که میتوانند با تدبیر و خلاقیت خود باعث پویایی، سرزندگی و رونق اقتصادی شهرها شوند. شهروندان آگاه و خلاق میتوانند با سرمایه گذاری در شهرها، کمک در ادارهی امور شهر، نوآوریهای فرهنگی و تکنولوژیکی و بسط فرهنگ شهری رهبری و مدیریت را برای برنامه ریزان و مدیران شهری سهل و آسان کنند. مدیران شهری باید از نقش و جایگاه شهروندان خلاق در سطوح برنامه ریزی آگاه باشند و آنان را در عرصههای مختلف امور شهری به کار گیرند تا بتوانند از دام مشکلات شهری رها شوند.
بی شک این پتانسیل-شهروندان خلاق – که از آنان به عنوان کلید حرکت مدیریت شهری برای حل مشکلات یاد میشود میتوانند زمینه ساز پیشرفت، رونق اقتصادی و توسعه پایدار شهرها باشند و بار هزینههای شهری را از دوش مدیران شهری بردارند. اگر شهروندان خلاق با مدیران شهری همراه شوند و مدیران شهری نیز به این طبقه بها بدهند و سهمی از مدیریت شهری و مشارکت در امور شهرها را به این گروهها بسپارند بدون شک نتیجه مثبت و قابل قبولی خواهند گرفت و با دغدغهی کمتری میتوانند با مسایل کلان مواجه شوند.
نکته مهمی که باید متذکر شویم نقش متقابل مدیران شهری به عنوان سکان دار مدیریت شهرها و شهروندان خلاق به عنوان کلیدهای گمشدهی مدیریت شهری در حل مسایل و برون رفت از مشکلات شهری است؛ بنابراین مدیران شهری باید همت گماشته و در زمینهی شناسایی و فرهنگسازی شهروندان خلاق سرمایهگذاری کرده و از این شهروندان به طور خاص در امور شهری استفاده بهینه کرده تا بتوانند قفلهای بسته مشکلات شهری را با کلید تدبیر و همیاری شهروندان خلاق باز کنند.