صادق بهاری بابادی
گروه مقالات: فساد، واژهای نامبارک که بیش از پیش وارد ادبیات گفتاری و نوشتداری آحاد جامعه ما شده است، فساد پدیدهای همزاد حکومتها و دولت هاست. بطوری که از زمان فعالیتهای بشر که شکل سازمان یافته و منسجم به خود گرفتهاند از همان زمان فساد اداری نیز جزء لاینفکی از متن این سازمان ظهور کرده است. و در کل میتوان گفت هر سیستم حاکمیتی یا نهاد حکمرانی بصورت نهفته پتانسیل فاسد شدن و بروز فساد را دارد.
فساد واژهای که نشان از سرکوب عدالت و رواج تبعیض و نابرابری میدهد، و به اجزای سهگانة سیاسی، قانونی و اداری قابل تقسیم است. که دربرگیرنده سواستفاده از قدرت بوده و جهت اتخاذ و تصویب قوانین تبعیض آمیز بکار گرفته میشود و جهت بهره بردن از جایگاه یا بدست آوردن منافع به شیوه غیر رسمی تلاش میکند. آری فساد بوده و خواهد بود ولی باورش برای ما کمی قابل هضم نیست، برای مایی که در سایه جمهوری اسلامی رشد میکنیم و برای ما که در کشورمان با مردمی هم زیست هستیم که با انواع مشکلات اقتصادی و اجتماعی دست به گریبان هستند و در بیخبری مسئولان زندگی آرامی و پر از دغدغه مالی را میگذرانند، هشداری جدی است.
کشوری که متعلق به خون هزاران هزار شهید خفته در خاک است اما امروزه جامعه ما بیش از آنکه درگیر دشمن خارجی باشد گرفتار فرصت طلبان و نفوذی هایی است که در لوای این و آن پرورده شده اند، افراد سود جوی و دنیا طلبی که در بین مصلحین و دلسوزان جناحها و گروهها رشد اما فردای رشد خود با وقاحت تمام دست کجی میکنند.
آقایان دلسوز اعتماد به نظام جمهوری اسلامی با ساده زیستی و ترحم، ازخود گذشتگی و صداقت به دست آماده است، پس جلوی تحدی گران و از ملت گذشتگان را فارغ از جناحبندی بگیرید. اسیر رقابتهای جناحبندی و مقایسه تخلفات خود با رقیب سیاسی نگردید چرا که تخلف در نوع خود تخلف است، و آنهایی که اهل فسادند ولی در مراکز متفاوت با ظاهر متمایز نمایان گشتهاند از قماش شیطان اند. بدانید اگر حتی متوجه فسادشان شوید؛ حتی اگر زندانشان کنید؛ حتی اگر سرمایه چپاول شدۀ ملت را باز گردانید نمیتوانید اعتماد هدر رفته و مخدوش شده نظام را به این زودیها جبران و احیا کنید.