گروه سياسي: با بررسی واکنش رسانههای حامی دولت نسبت به گزارش دیوان محاسبات از حقوقهای نجومی پرداخت شده بین سالهای 1388 تا 1394 این گونه به نظر میرسد که این رسانهها آن طور که باید و شاید به این گزارش مهم نپرداخته اند. به عنوان مثال نکتهی مهمی مانند کاهش این قبیل پروندهها در سه سال اخیر موضوع بسیار مهمی است که پاسخی روشن به ادعای کذب تخریب گران دولت است که معتقدند بودند آتش این ماجراهای نجومی در دولت روحانی شعله ور شده است.
دیگر نکتهی مغفول مانده در پوشش رسانهای این گزارش دیوان محاسبات مقایسهی بین مجموع کل حقوقها و وامهای نامتعارف پرداخت شده با تنها و تنها یکی از پروندههای مرتبط با دولت سابق است. مجموع این مبالغ نجومی در این شش سال کمتر از نیم درصد مبلغ غارت شده در پرونده بابک زنجانی است و این در حالی است که جار و جنجالی که برای نجومیها به پا شده است چند برابر بیش از آن پرونده بوده است.
کشف این که چه کسانی و با چه نیتی این بحرانِ بزرگتر از حد معمول و طبیعی اش را به راه انداختهاند چندان موضوع پیچیدهای نیست و آنها که از دور هم دنیای سیاست در ایران را پیگیری میکنند برایشان ماجرا روشن است اما آنچه معضل بزرگی است عدم دقت کافی توسط برخی رسانههای حامی دولت در انعکاس این موضوعات است.
این ایراد در ابتدای افشای فیشهای حقوقی هم مشهود بود، آن جا که این رسانهها به جای آنکه به علل ریشهای بروز این قبیل موضوعات بپردازند و مردم را نسبت به غفلت صورت گرفته در برنامهی پنجم توسعه مطلع کنند در روزهای اول برای چند کلیک بیشتر روی سایت شان یا فروش چند نسخهی بیشتر روزنامه شان با آن موج همراه شدند و شاید بدون آن که بدانند و بخواهند نوعی رفتار کردند که آرزوی کسانی بود که این ماجرا را طراحی کرده بودند. وقتی چنین ماجراهایی را کنار هم قرار میدهیم میتوان به رییسجمهور روحانی حق داد که نسبت به رسانهها و بزرگان گلایه مند باشد که چرا همهی واقعیت را برای مردم نمیگویند.