گروه سیاسی: از جمله نقدهايي که به برنامهي ششم توسعه وارد ميشود اين است که اين برنامه بر اساسالگوي اسلامي - ايراني پيشرفتتدوين نشده است. آنان که چنين نقدي را مطرح ميکنند و خاستگاه سياسي شان هم حتي براي آنان که از دور پيگير سياست در ايران هستند روشن است به اين نکتهي ساده توجه نميکنند که مرکزي که وظيفهي تهيهي اين الگو را برعهده داشته است هنوز حتي يک برگه از اين الگويي که موظف به تهيه اش بوده است را به دولت تحويل نداده است که دولتيان بتوانند بر اساس آن برنامهي ششم را تدوين کنند.
به عبارت ديگر آنان که منتقد اين وجه از برنامهي ششم هستند بايد نوک پيکان انتقاداتشان را به سمت افرادي ببرند که اکثريت قريب به اتفاقشان از تبار فکري خودشان هستند و اگر ايرادي در کار است در کار آن هاست. البته واقعيت ماجرا اين است که اساسا اين که حضراتي که موظف به تهيهي اين لگو هستند بعد از شش سال هنوز به نتيجهاي نرسيدهاند کاملا طبيعي است به دو دليل مشخص:
دليل اول آنکه براي تهيهي چنين الگويي با چنان ويژگي هايي که از آن انتظار ميرود شش سال زمان کمي است و براي يک کار انديشهاي و مانا احتياج به زماني بسيار بيش از اين است.
دليل دوم هم اين است که بيشتر افرادي که اين وظيفه را بر عهده دارند بدون آن که اعلام کنند با نگاه بدبينانهاي به تجارب بشري نگاه مياندازند و ستيز با غربيان و ديگران وجهي از انديشه شان شده است در نتيجه ميخواهند الگويي را بدون نگاه به تجارب و پيروزيها و شکستهاي ديگران ابداع کنند، نتيجهي چنين نگاهي هم از پيش روشن است.
از اصل بحث دور نشويم، خلاصهي مطلب اين است که حضرات منتقد دولت که برنامهي ششم را دليلي تازه براي دلواپسي هايشان يافتهاند خوب است که از پلهي دوم آغاز نکنند و دليل آنکه دولت روحاني برنامهي ششم توسعه را بر اساسالگوي اسلامي - ايراني پيشرفتننوشته است را در کنار نقدهايشان بگويند؛ وقتي الگويي نيست طبيعتا نميتوان برنامهاي را براساس آن تدوين کرد.