گروه سياسي: ایجاد محدودیت برای رسانهها در برخی موضوعات خاص رویهای است که سالهاست بر فعالیتهای رسانهای در کشور سایه انداخته است. یکی از شدیدترین این محدودیتها ممنوعیت نقد عملکرد تیم مذاکره کننده در پروندهی هستهای در زمان دولت سابق بود. محدودیتی که از سال 1392 و با آغاز به کار دولت روحانی برداشته شد و رسانهها به شکل روزانه به نقد تیم مذاکره کنندهی دولت فعلی پرداختند و حتی گاه از نقد هم عبور کردند و کار به تهمت و توهین علیه مذاکره کنندگان کشید.
اما در سه سال دولت روحانی هم شاهد ایجاد این نوع از محدودیت در زمینهی قرارد کرسنت بودیم البته با این تفاوت که چهرهها و رسانه هایی که مصونیت آهنین دارند به این محدودیتها توجهی نمیکنند و این طور که پیداست ایجاد چنین محدودیتی تنها شامل افرادی شده است که توسط اصولگرایان در این قضیه متهم میشوند. آیا ایجاد این شکل از محدودیتها در روزگار ”هر فرد – یک رسانه” فایدهای هم دارد؟ مثلا اگر رسانههای رسمی را از پرداختن به موضوعی منع کنیم مردم از آن بیخبر خواهند شد؟
غرض از این مقدمه اشارهای است به فعالیتها و حضور ایران در سوریه؛ دربارهی نوع مواجههی ايران با بحران سوریه مانند هر موضوع دیگری نظرات متفاوت و مختلفی وجود دارد اما انعکاس این نظرات در رسانهها چگونه بوده است؟ آیا اثری از قرائتهای مختلف دربارهی بحران سوریه را در رسانههای کشور شاهدیم؟ همین چند روز پیش بود که یک چهرهی اصلاحطلب بدون اینکه اظهار نظری کند چند پرسش دربارهی سوریه و نقش ایران در این کشور را مطرح کرد، در برابر طرح این سوالات آن چنان هیاهویی به راه انداختند که گویی این فرد کفر گفته است!
این چنین محدودیتهای غیرعقلایی تنها نتیجه اش این خواهد شد که خودمان را از نظرات دیگران محروم کنیم، این که در جلسات در بسته در تایید فرمایشات یکدیگر سخن بگوییم و بعد تصمیم گیری کنیم و رسانهها را از نقد تصمیمات گرفته شد منع نماییم بیش از همه به ضرر خودمان خواهد شد. باید از تجارب گذشته درس گرفت و با ایجاد محدودیتهای نا بجا برای سایر نظرات بار دیگر خود را از آنها محروم نکنیم.
نکتهی دیگر در این موضوع این است که عدهای عادت کردهاند تا با نظرات خلاف جریان رسمی در این موضوع مواجه میشوند فرد را به قدرناشناسی از عزیزانی که مشغول مبارزه با تروریستها هستند و در این راه از جان خود گذشتهاند متهم میکنند، در حالی که این نوع مواجهه با نقدها و سنگر گرفتن پشت آن عزیزان و ارزشهای دینی و میهنی نشانگر آن است که پاسخی برای نقدهای مطرح شده وجود ندارد که در نگاه این افراد نیاز به استفادهی ابزاری از این قبیل موضوعات احساس میشود.