گروه اقتصادي: نوع مواجههی با تورم اعلامی دولت در این سالها که این عدد رو به کاهش نهاده معمولا با انکار جامعه همراه بوده است و چنین گفته میشود که همهی این آمارها دروغ است. آنها که چنین ادعای بزرگ و بیمبنایی را مطرح میکنند هرگز به این سوال مشخص پاسخ نمیدهند که اگر آمارهای اقتصادی دروغ است پس بر اساس چه شاخص هایی باید عملکرد اقتصادی دولتها را سنجید؟ آیا سنجهای به جز همین شاخصهای اقتصادی وجود دارد؟ یا سوال دیگر این است که چرا وقتی همین مراکز آماری از آمارهای ناامید کنندهای مثل نرخ رشد یک درصد در سال 94 گفتند مورد استناد همهی منتقدان قرار میگیرد اما آمارهای امیدوار کننده کذب و جعلی است؟
اینکه بگوییم ملاک تورم جیب مردم است حرفی است غیر منطقی که از فقدان مبانی علمی رنج میبرند. البته از زاویهای دیگر این دیر باوری موفقیتها در جامعه دلایل جامعه شناسانه و روانشناسانهای هم میتواند داشته باشد به این معنا که اساسا در جامعهی ایرانی به موفقیتها روی خوش نشان نمیدهیم و همواره علاقه مند هستیم که ضعفها و نیمهی خالی لیوان را نشان همدیگر بدهیم، این اشکالی است که دهه هاست وجود دارد و میتوان در مجالی دیگر از آن گفت.
اما در کنار انکار آمارهای رسمی گاهی مشاهده میشود که عدهای با قبول این آمارها مدعیاند که سبد کالاها و خدماتی که بر اساس آن نرخ تورم سنجیده میشود آن چنان متناسب با زندگی روزمرهی مردم نیست و کاهش تورم (به معنای کم شدن سرعت افزایش قیمت ها) مربوط به کالاها و خدماتی از این سبد است که آن چنان بر زندگی و معیشت روزمره مردم تاثیر گذار نیستند.
احتمالا همه موافق باشیم که مهمترین بخش از این سبد کالا و خدمات که بر زندگی روزمرهی ما مردم تاثیر مهمی دارد این موارد باشد: خوراکیها و آشامیدنیها، پوشاک و کفش، مسکن و آب و برق و گاز و سایر سوختها، اثاث و لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه، بهداشت و درمان، حمل و نقل، تحصیل، تفریح و امور فرهنگی.
با مراجعه به آمارهای بانک مرکزی میتوان به تفکیک، میزان تورم در هر کدام از این قسمتها را مشاهده کرد. برای سنجش عملکرد اقتصادی دولت تدبیر و امید میتوانیم میزان تورم در این موارد تاثیرگذار بر زندگی روزمره مان را در خرداد 92 با تورم این کالاها و خدمات در شهریور95 مقایسه کنیم.
نام کالا یا خدمت ؛ تورم در خرداد92 ، تورم در شهریور 95 خوراکیها و آشامیدنیها ؛ 56/3 درصد ، 9/5 درصد پوشاک و کفش ؛ 64/7 درصد ، 6/9 درصد مسکن، آب، برق، گاز، سایرسوختها ؛ 20/4درصد ، 9/1درصد اثاث و لوازم مورد استفاده در خانه ؛ 81/6درصد ، 4/5 درصد بهداشت و درمان ؛ 41/1 درصد ، 18/1درصد حمل و نقل ؛ 52/5درصد ، 6/8 درصد تفریح و امورفرهنگی ؛ 56/7 درصد ، 10/7 درصد تحصیل ؛ 11/5 درصد ، 21/7درصد
همانطور که مشاهده میشود در این موارد که تاثیر مستقیمی بر معیشت و زندگی روزمرهی متن جامعه دارد به استثناء موضوع تحصیل که در این سالها سرعت افزایش قیمتها در آن بیشتر شده است در سایر موارد شاهد کاهش تورم یا به زبان سادهتر و عامیانهتر کم شدن سرعت افزایش قیمتها هستیم.
در نتیجه این گزاره که سبدی که بر اساس آن نرخ تورم اعلام میشود متناسب با معیشت مردم نیست چندان نمیتواند درست باشد زیرا در این سبد انتخابی که همهی مواردش موثر بر زندگی روزمرهی مردم است هم شاهد کم شدن شاخص تورم در طی این سه سال هستیم به گونهای که میانگین نرخ تورم این موارد در خرداد 92، 48/1 درصد بوده است و در شهریور 95 به 10/9 درصد رسیده است.
البته که این نرخ تورم در قیاس با تورمی که مطلوب است یعنی دو تا سه درصد فاصلهی زیادی دارد و کاملا طبیعی است که مردم همچنان از گرانی ناراحت باشند اما از آنان که اهل عدد و رقم هستند و نام کارشناس اقتصادی را یدک میکشند توقع میرود به جای سخن عوامانه با اعداد و شاخصها عملکردها را بسنجند. علم اقتصاد علم اعداد است و بسیار بیرحمتر از آن است که بتوان با سیاست بازیهای مرسوم آن را به بازی گرفت.