حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی وزیر اصولگرای روحانی معتقد است که امروز کسی نمیتواند در کشور ما بگوید آزادی بیان نیست. طبیعتا آقای وزیر در یک سخنرانی رسمی چیین سخنی را از سر مزاح نفرمودهاند و به واقع به چنین حرفی معتقدند اما سوالی که میتوان مطرح کرد این است که آیا رییسجمهور و دیگر مقامات ارشد دولت هم چنین نگاهی دارند و معتقدند که کسی نمیتواند بگوید در کشور آزادی بیان نیست؟ البته شاید از نگاهی دیگر این جملهای که پور محمدی گفته است چندان هم بیراه نباشد و واقعا شاید بواسطهی محدوديتها، کسی نمیتواند بگوید در کشور آزادی بیان نیست. (با تکیه بر روی نمیتواند)
به نظر میرسد بیان واقعیت هر چقدر هم تلخ باشد بهتر از وارونه نمایی و چنین اغراقگوییهایی باشد، همه میدانیم که که همهی ابعاد موضوع آزادی بیان در اختیار دولت نیست و باید شاهد شکل گیری همکاری بین نهادهای مختلف از جمله دو قوهی دیگر هم باشیم در نتیجه آقای وزیر نباید دلواپس باشند که اگر نقدی در این حوزه میشود لزوما خطاب به او و رییس دولت است.
به جای مبالغههای این چنینی بهتر است که بیش از این تلاش کنیم و با اصحاب رسانه و مردم صادق و صریح باشیم و محدودیتهای بیدلیلی که به شکل نوشته و نانوشته اعمال میکنیم را دور بریزیم. مگر در دنیای امروز که هر فرد به شکل بالقوه یک رسانه است میشود خبری را پنهان نمود و یا نقد و نظر در موضوعاتی را ممنوع اعلام کرد؟ توجیه خطاهایی که در این عرصه در همهی این چهار دههی پس از انقلاب مرتکب شدهایم راه پسندیدهای نیست و میبایست به جای این گونه توجیه گریها مسیر غلط آمده را اصلاح کنیم.
این که آزادی بیان را به حداقلیترین شکل ممکن اش تعریف کنیم و سپس جشن بگیریم و بگوییم که امروز کسی نمیتواند در کشور ما بگوید آزادی بیان نیست نمیتواند چندان منطقی و راهگشا باشد. ایجاد محدودیت در حوزهی نقد و رسانه در همهی این سالها و تجارب مختلفی که از سر گذراندهایم جز ضرر و خسارت نتیجهای به همراه نداشته است. اگر این نظام را دوست داریم و به فکر حفظ آن هستیم بهترین راه آن بسط و گسترش آزادی بعنوان یکی از آرمانهای انقلاب 57 مردم ایران است. آزادی است که با خود شفافیت هم خواهد آورد و شفافیت نوش دارویی است که میتواند از مفاسد بسیاری در حوزههای مختلف جلوگیری نماید.