هر کس به جای خود
انتخابات96 بیشباهت به رفراندوم نبود
4 خرداد 1396 ساعت 20:24
صادق صدرایی
اگر بخواهیم انتخابات را به خلاصهترین شکل ممکن تعریف کنیم، میتوان آن را ابزاری برای شناخت جامعه دانست. ابزاری که میتوان با آن متوجه شد که چه دیدگاه و برنامهای مورد پشتیبانی اکثریت است و کدام دیدگاه و نظر اقلیتی از جامعه را پشتیبان خود خواهد داشت. قاعدتا معنای انتخابات حذف اقلیت و یا ایجاد فشار و محدودیت برای آنان که در اقلیت هستند نباید باشد و اکثریت میبایست تمام توان خود را برای حفظ حقوق اقلیت به کار ببندد اما مشکل از جایی آغاز میشود که اقلیت پس از آن که متوجه جایگاه خود در جامعه شد هم به حضور در جایگاه اقلیت رضایت ندهد و همچنان با روشهای مختلفی تلاش کند که با نادیده گرفتن خواستههای اکثریت به رفتارهای نادرست گذشته اش ادامه دهد.
انتخابات96 از جهاتی بیشباهت به یک رفراندوم نبود. یک همه پرسی که مردم در آن به برنامه هایی نه گفتند و به برنامه هایی در نقطه مقابل آن آری. در یک سو سخن از فرصت بودن تحریم بود و در سوی دیگر از وعده رفع تحریمهای باقی مانده سخن گفته شد، یک طرف از خط قرمز بودن «فتنه و انحراف» سخن میگفت و سوی دیگر رقابت از تلاش برای رفع محدودیتهای به جا مانده در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، یکی از کفایت سرمایههای داخلی برای رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال میگفت و بر این عقیده بود که با صرفهجویی در هزینههای دولت میتوان به توسعه رسید! و آن سو از تلاش برای حذف سرمایههای داخلی و همچنین ایرانیان خارج از کشور و سرمایه خارجی سخن میگفت.
یک سو در کارنامه اش محدودیت و سانسور موج میزد و طرف دیگر در چهار سال حضورش فضای به نسبت گذشته بازتری را برای مردم در حوزههای فرهنگی – اجتماعی و سیاسی به ارمغان آورده است.حالا این شبه رفراندوم به خط پایان خود رسیده است و هر تفکری میزان واقعی - و نه «جمعیت اتوبوسی» - حامیانش را به شفافترین شکل ممکن فهم کرده است و اکنون وقت آن است که هر کس به جای خود برود. اقلیت در جایگاه خود باشد و اکثریت هم در موقعیت خود. خواستههای اکثریت اجرایی شود و برای اقلیت هم فضایی مهیا گردد تا خواسته هایش را با مردم مطرح کند. آیا در صحنه عمل هم چنین تصویری را شاهدیم؟
آیا در صداوسیما تصویری از خواست اکثریت دیده میشود؟ در تریبونهای نماز جمعه چطور؟ در دیگر نهادهای اثرگذار بر تصمیم گیریها وضعیت به چه شکلی است؟ آیا اقدامات و اظهارات رنگ و بویی از آن چه اکثریت میخواهد گرفته است؟ شوربختانه باید گفت که پاسخ به همه این پرسشها و دیگر سئوالاتی از این جنس منفی است و گویا آن طور که باید و شاید هنوز خواستههای اکثریت درک نشده است. این عدم فهم دقیق از آن چه مردم میخواهند و حرکت به سمت و سویی مخالف آن شاید در کوتاه مدت باعث نوعی مانور قدرت برای اکثریت و دولت منتخب آنها باشد اما در بلند مدت صدمات جبرانناپذیری را بر کشور وارد خواهد آورد، از همین رو به نظر میآید که برای جلوگیری از آن خسارات عظیم باید از همین الان فکری کرد و صدای اکثریت را شنید.
کد مطلب: 130742